1401/07/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره آل عمران)/سوره آل عمران آیات 2و3 /شأن و فضای نزول آیات
﴿اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ﴾[1]
﴿نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ﴾[2]
فضای نزول سوره و فضای نزول آیات در قرآن مهم است. از نظر فضای نزول، سوره آل عمران پس از هجرت نازل شده است. مردم مدینه طالب حضور نبی معظم صلی الله علیه و آله بودند. اخباری که از جانب یهود و نصاری برای آمدن حضرت گفته شده بود و در تورات و انجیل اخبار از این جهت نازل شده بود، طالب حضور حضرت شدند. نمایندههایی فرستادند. سال دوم هجرت اهالی مدینه پذیرا بودند. بزرگان متعددی ورود و خروج داشتند و عام الوفود نامیده شد. عصر نزول وحی و بعثت را باید در نظر بگیریم. شأن نزول آیه را هم باید در نظر بگیریم. این سوره در جواب سؤال نصاری است.
این سوره بیان سه گانه مکتب اسلام است؛ توحید و رسالت و قیامت؛ آیه ﴿الله لا اله الا هو﴾ بیان توحید، ﴿نزل الکتاب﴾ بیان رسالت و ﴿ان الذین کفروا﴾ بیان معاد است.
هو در اینجا اسم است نه ضمیر؛ دلیلش این است که از حضرت علی علیه السلام می فرماید حضرت خضر علیه السلام را در خواب دیدم و از ایشان خواستم چیزی به من یاد دهد که بر دشمنان فائق آیم. ایشان فرمودند بگو: یا هو یا من لا هو الا هو.[3] هو منادی واقع شده است و این از خصوصیات اسم است. هو در سوره آل عمران هم هویت مطلقه و اسم است، نه ضمیر.
هیئت بلند پایهای از مسیحیان نجران بعد از نماز عصر در مسجد النبی صلی الله علیه و آله آمدند و صحبت از خلقت حضرت عیسی علیه السلام شد. آخرین پیامبر قبل ایشان جناب عیسی علیه السلام بودند. اگر پیامبر صلی الله علیه و آله نمیآمدند حضرت عیسی علیه السلام خاتم میشدند و ایشان نبوت را تحویل دادند. لذا صحبت از حضرت عیسی علیه السلام نزد نبی معظم صلی الله علیه و آله زیاد شده است. ائمه علیهم السلام در چند سوره قرآن اشاره کردند که اسمای اعظم الهی هست: سوره بقره و آیت الکرسی، آیات آخر سوره حشر و در اوائل سوره حدید و در اوائل سوره مبارکه آل عمران.[4] بعید نیست الله لا اله الا هو الحی القیوم جزو اسمای اعظم الهی باشد. حضرت علامه حسن زاده رحمه الله فرمودند اگر به کسی اسم اعظم الهی داده شود، تصرف در موجودات جزو لوازم آن است. طی الارض یک مسأله طبیعی و معمولی برای اولیای الهی است. این جز به برکت اسم اعظم الهی نیست.
بعد از مسأله توحید عنوان نبوت و نزول کتاب مطرح میشود. جواب این سؤال مقدر است که ره توحید را باید با کتاب و با انسان کامل طی کرد.
نزّل علیک الکتاب بالحق؛ نزل به تفعیل و افعال هر دو متعدی میشود. اگر تنزیل و باب تفعیل باشد، نزول تدریجی را بیان میکند و اگر افعال باشد و انزال نزول دفعی قرآن مد نظر است.
کتاب در اینجا گرچه الکتاب شامل تورات و انجیل را شامل میشود ولی مراد قرآن است.
حق را قبلا در سوره بقره تحلیل کردیم. واقعیتی است که همه اشیاء با آن سنجیده میشود.
وصف بعدی خدا بعد از این، نزول آیات الهی از جمله تورات و انجیل است.
وصف پنجم خدا این است مصدقا لما بین یدیه. اینجا وصف کتاب است که خدا منزّل و مُنزل کتب الهی است. آنچه بین شما و در اختیار شما هست، را تصدیق میکند. در دست آنها تورات و انجیل بود. نگهدارنده تورات و انجیل، قرآن است. اگر قرآن نبود، تورات و انجیلِ غیر محرّف در اختیار ما نبود.
از نگاه مکتب اسلام فرقی بین رسولان الهی در رسالت نیست ولی در خصوصیات رسالت تفاوت دارند. به لحاظ مراحل رسالت بعضی از انبیاء بر بعضی دیگر برتری دارند. وحدت نبوت و بیان درجات رسالت با هم قابل جمع است.
بیان انزال تورات و انجیل است. بعید نیست اینها هم تنزیل داشتهاند. قرآن هم تنزیل تدریجی و هم انزال دفعی دارد. چون مرحله تاریخی بیان این آیات بعد از تنزیل تدریجی تورات و انجیل است و الآن در دسترس همه هست، انزل اطلاق کردهاند.