1401/03/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره بقره)/سوره بقره(آیات259و260) /تبیین و توضیح واژگان-چند نکته راجع به معاد
﴿أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْيِي هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ۖ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ ۖ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ ۖ وَانْظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ ۖ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[1]
﴿وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ ۖ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ ۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي ۖ قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا ۚ وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾[2]
جایی که مردم تجمع داشته باشند. غلط مشهور است که ترجمه به ده میکنند. ولی قریه قرآنی اطلاق به هر جایی میشود که مردم برای سکونت تجمع کنند.
جناب عُزَیر علیه السلام است.
علامه مصطفوی می نویسد: خوی... و التحقيق أنّ الأصل الواحد في هذه المادّة: هو السقوط و وقوع ما كان قائما بنفسه أو ظاهرا... فَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها وَ هِيَ ظالِمَةٌ فَهِيَ خاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِها أى ساقطة بعد تقوّمها على حالة السقوط على العروش.[3]
فرو رفته بود و روی سقفهایش ریخته بود. عروش جمع عرش است یعنی سقف. اول سقفها خراب میشود و دیوارها هم روی سقفها فرود میآید. گفت این قریه را چگونه خدا با این وضعیت زنده میکند.
خداوند ایشان را بعد از صد سال زنده کرد. سوال کرد چقدر خواب بودید؟ گفتند یک روز یا نصف روز در خواب بودیم. حضرت حق فرمود بلکه (بل برای اضراب است یعنی نفی اعتقاد قبلی) شما صد سال در خواب بودید. یکی از بهترین ادله که معاد روی زمین هر لحظه اتفاق میافتد، همین است. عالم قیامت کبری، حشر اکبر برای همه موجودات است.
لم یتسنّه؛ هیچ تغییری نکرده است. به چهارپای خود نگاه کنید که چطور زندهاش میکنیم و شما را حجتی برای مردم قرار میدهیم. نگاه کنید چطور استخوانها را جمع میکنیم.
ننشزها از نشوز است. نشوز یعنی به هم ریختگی. زن و مرد هر یک میتواند ناشز باشد. یعنی حقوق را ادا نکند. چطور این استخوانهای در هم ریخته را گوشت میپوشانیم.
چون که برای جناب عُزیر این زنده شدن موجودات بیان شد، گفت: میدانم به یقین که خدا بر هر چیزی قادر است. این بهترین دلیل بر معاد جسمانی است. خدا قدرت بر خلقت اولیه و نیز خلقت ثانویه دارد. این دلیل عقلی است. این آیه دلیل نقلی بر معاد جسمانی است.
حضرت ابراهیم علیه السلام هم گفتند: ارنی کیف تحی الموتی. مرا نشان بده چگونه مرده را زنده میکنی؟
الهی هادی کودک است و کودک بهانهگیر، هرچه بگویی لن ترانی، باز بگوید أرنی.[4]
انسان باید به یقین برسد. از حضرت ابراهیم علیه السلام سؤال کرد مگر ایمان نداری؟ قال بلی. بله ایمان دارد ولی برای اینکه جان من به طمأنینه و آرامش برسد.
چهار پرنده را بگیر و گوشت آنها را با هم مخلوط کن. سپس بر هر کوهی از چهار کوه بخشی را قرار بده. هم مخلوط کردن و هم بُعد مکانی است. چرا خدا پرنده را انتخاب کرد؟ چون پرنده در هوا است و همه او را میبینند ولی چرنده اینگونه نیست.
سپس اینها را بخوان با تلاش به سوی تو میآیند. بدان که خداوند عزیز و حکیم است.
1. معاد نیاز به اطمینان قلبی دارد، برهان تا جایی به انسان کمک میکند. برهان پیشنیاز عرفان و هر دو پیشنیاز قرآن است.
2. معاد هر لحظه در حال انجام است. امر، شدنی است و لزوما آمدنی نیست.
3. به دعوت انبیاء و اولیای الهی تصرفات معادی قابل تصور است. ولی الله اعظم علیه السلام این کار را میتواند صورت دهد. ولی الله الاعظم علیه السلام شبانهروزشان بر اثبات معاد جسمانی است. وجود خودشان اثبات معاد است.
4. قیامت هم دست اولیای الهی و تجلی آنها است. قیامت مجلی و مظهر تولّی و تبرّی است. برائت و ولایت در قیامت ظهور مییابد. ولایت باعث نجات است.