1400/12/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره بقره)/سوره بقره(آیات 215الی217) /کیفیت انفاق و جنگ و جهاد و موارد منع آن
﴿يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ ۖ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ ۗ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ﴾[1]
﴿كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾[2]
﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ ۖ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ ۖ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ ۗ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا ۚ وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَٰئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۖ وَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾[3]
در آیات گذشته راجع به بعثت رسولان الهی و امت واحده و مشکلاتی که دنیا در نظام وجود و نظام زندگی دنیوی انسان هست، و آزمون و نصرت الهی بحث شد؛ اینجا انسان میتواند سؤالاتی داشته باشد که نصرت الهی چطور اتفاق میافتد؟ آیه 215 نخستین آیهای است که با یسئلونک آغاز میشود. 13 آیه این طور شروع میشود. متعلق آنها مختلف است.
انفاق آن است که انسان زیاده مالش را در راه خدا بدهد. انفاق از ماده نفق است و نَفَق به تونلهایی گفته میشود که بین کوهها زده میشود. انفاق مصرف زیاده مال در راه خدا است. میپرسند چه انفاق کنیم؟ بگو آنچه که شما از مال خودتان انفاق میکنید فللوالدین و الاقربین... برای پدر و مادر و بستگان و بیسرپرستها و زمینگیرهایی که محتاج هستند و در راهماندهها. آنچه خوبی انجام میدهید، خداوند به این خوبی شما آگاه است. آیه هم مفهوم را بیان کرد و هم مصداق را و هم جواب سؤال را داد. پنج مورد از مصادیق انفاق در این آیه شریفه بیان شده است. اگر کسی مال زیادی دارد که شاید او را به طغیان بکشاند، در راه خدا انفاق کند. خداوند به انفاق شما و به محبت و مهربانی شما آگاه است.
کتب علیکم القتال... از اینجا وارد احکام جهاد میشوند. خداوند برای شما جهاد را واجب کرده است. مسائل فقهی در این سوره زیاد است. سوره بقره کتاب الفقه قرآن است. جهاد بر شما واجب شده و حال آنکه برای شما ناگوار است. ولی چون برای خدا است، گوارا میشود. زد و خورد، گوارای ذاتی نیست؛ گوارای نسبی است.
کُره و کَره ناراحتی درونی و ناراحتی بیرونی است. چه بسا چیزی را ناگوار بدارید و حال آن که برای شما خیر است. از این شکل منطقی میتوان درست کرد. قتال ناگوار است. برخی ناگواریها خیر است. این قتال خیر است.
چه بسا شما چیزی را دوست دارید ولی برای شما خوب نیست. چه بسا انسان اشتها و تمایلات مختلف دارد ولی برای او خیر نیست. اشتهاهای نفسانی است. معیار خیر و شر منفعت الهی انسان است. انسان یک منفعتی دارد که فوق تصورش است. باید به آن برسد و آن منفعتی است که برای بندهاش مقدر کرده است.
علم خداوند میگوید این خیر است ولی شما تنها همین را میبینید. جنگ تهدید است ولی میتوان تبدیل به فرصت کرد. کرونا بد است و یک تهدید ولی چقدر کادر درمانی جهادشان را نشان دادند. بد است ولی برای ما خیر است. چون بدی را تبدیل به فرصت میکنیم. جهاد ظاهرش بد و باطنش خوب است؛ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ.
سؤال بعدی سؤال از ماه حرام و قتال در شهر حرام است. ماههای حرام از قدیم جنگ در آن مرسوم بود. قل قتال فیه کبیر؛ فیه به ماه حرام باز میگردد. جنگ در ماههای حرام گناه بزرگی است. خدا این رسم را تأیید کرد. این قتال در ماه حرام مانع از راه خدا است. جنگ در این ماهها با خداگرایی سازگاری ندارد. و کفر به خدا است. سه حکم بیان شد؛ گناه کبیره، بستن راه خدا و باز کردن راه کفر.
و المسجد الحرام... و کفر به مسجد الحرام است. بیحرمتی و بیتوجهی به مسجد الحرام و حرم الهی است. و اخراج اهله منه اکبر... بیرون کردن اهل حرم و مسجد الحرام، اکبر عند الله است. مشرکان حتی رسول الله صلی الله علیه و آله را از حرم بیرون کردند. مهاجرت ایشان طبیعی نبود به قهر مشرکان بود. برای حفظ جان مسلمانان به مدینه رفتند. وقتی ایشان میخواستند از مکه به مدینه بروند، طواف کردند و گفتند خدایا من از حرم تو به اکراه میروم. ولی طوری مقدر کن هرکجا بروم حرم بشود. مدینه حرم رسول خدا صلی الله علیه و آله شد.
و اخراج اهله... گناهش بیشتر است که اهل مسجد الحرام را بیرون کنید. فتنه یعنی آسیبهای مرموز را وارد کردن. توطئههایی کند که به ضرر اسلام و مسلمین باشد. فتنه بزرگتر و سنگینتر است. مشرکین به هیچ چیزی راضی نمیشوند، مگر اینکه از دینمان دست برداریم. اگر توان داشته باشند با شما میجنگند.
و من یرتدد... اگر کسی از دین برگردد و با ارتداد بمیرد، اعمال خوبشان هم از بین میرود. این اولین آیهای است که بحث حبط اعمال را مطرح کرده است. اینها اصحاب آتش هستند. در این آتش خلود دارند و همیشگی هستند. خلود در دوزخ خودش بحثی است که باید توجه شود.
اینها در عذابی قرار میگیرند که نتیجه فطرت نفاقی و خلاف دارند. آدمها دو فطرت دارند الهی و انسانی. الهی دست نخورده است لا یختلف و لا یتخلف. اختلاف و تخلف ندارد. فطرت توحیدی که الهی است. فطرت انسانی ثانوی است و بر اساس آن کار میکنند. نتیجه این جز عذاب چیز دیگری نیست. اینها اصحاب نار هستند و در آتش خالد هستند.
در ماههای حرام نباید جنگید. فتنه بالاتر از جنگ است و منشأ قتلها است. حکم جزای فتنه بالاتر از قتل است. قتل کسی را میکشد ولی فتنه به کشتن میدهد. فتنه مبارزه با افکار مردم است. گناهش بدتر است. حبط عملش هم بیشتر است. فتنه زمینه قتل را فراهم میکند. ترور شخصیت در حکم فتنهگری است و ترور شخص کشتار است. اینها در ترور شخصیت گاهی آن قدر بسیج میشوند که شخصیت رسول اکرم صلی الله علیه و آله را نشانه میگرفتند.
دشمن هر زمان با سلاح و تاکتیکهای جدید با اسلام مخالفت میکند. مسلمانان باید دشمن باشند. الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِسُ.[4] باید به روز بود. شبههها در زمان ما خیلیها را در بر گرفته است. الآن اسلام هراسی و شیعه هراسی منشر شده است. خودش یک فتنه است. اسلامی که آن قدر به قوانین اهمیت میدهد. اسلام قوانین امروزی را قرنها قبل جعل میکند. اسلام نه با ترور شخصیت موافق است و نه ترور شخص. اهل مبارزه هستند ولی جنگ را بر نمیتابند. عرض ما این است که دنیاگراها همیشه میجنگند. دیگران آهسته میروند. آتش جنگ را بر پا کنند روز قیامت آتش دوزخ آنها را فرا میگیرد.