1400/12/07
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره بقره)/سوره بقره(آیات 191 الی194) /فتنه عامل کشتار- دستور به مقابله به مثل در برابر کفار
﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ ۚ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ ۚ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّىٰ يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ ۖ فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ ۗ كَذَٰلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ﴾[1]
﴿فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[2]
﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ ۖ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ﴾[3]
﴿الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ ۚ فَمَنِ اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ﴾[4]
ذات باری تعالی در آیات پیشین بحث قتال فی سبیل الله و جنگ با مشرکان و کفار را برای دعوت به حق مطرح فرمودند.
ثقف به معنای مهارت و آگاهی است. نسبت به چیزی انسان اطلاع یابد. عرب به مراکز فرهنگی میگوید ثقافه. آنچه از روی جستجوگری است. ثقفتموهم یعنی وجدتموهم. منظور آگاهی از وضعیت کفار و مشرکان است.
علامه مصطفوی می نویسد: ثقف... و التحقيق أنّ الأصل الواحد في هذه المادّة: هو الإدراك الدقيق المحيط، بأن يكون الموضوع تحت النظر مع الحذق. فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ أي في أيّ مورد جعلتموهم تحت النظر و الدرك الدقيق و الحذق التامّ، حتّى لا يرى فساد معنويّ و لا ظاهري في قتلهم و كانوا مستحقّين به.[5]
هرجا به آنها دسترسی یافتید آنها را بکشید و آنها شما را از مکه بیرون کردند شما هم بیرون کنید؛ اسلام یا تبعید؛ آنها هم گفتند یا کفر یا تبعید. مسلمانان مهاجرت به مکه کردند. آنها تبعید را به مسلمان شدن پسندیدند شما هم چنین کنید. من حیث اخرجوکم یعنی از مکه بعد از فتح.
فتنه یعنی شرک و بت پرستی و توطئه. فتنه بدتر از قتل است چرا که قتل دستاورد فتنه است. قتل معلول و علت فتنهها است. فتنه که همان شرک است بدتر از قتل می باشد. پیامبر صلی الله علیه و آله مأمور شدند بگویند یا اسلام آورید یا تبعید می شوید.
ولی اگر وارد مسجد الحرام شدند دیگر به او کاری نداشته باشید. الآن هم اگر مجرمی جرمی کرد و به مسجد الحرام آمد، نمیتوانند مجازاتش کنند؛ مگر اینکه غذا را تنگ بگیرند تا بیرون آید یا چارهای نباشد.
اگر در مسجد الحرام با شما جنگیدند با آنها بجنگید. فان قتلوکم یا قاتلوکم هر دو آمده است؛ اگر با شما جنگیدند بجنگید. جزای کفار همین است.
فان انتهوا... اگر دست از شرکشان برداشتند و مسلمان شدند، خداوند هم بخشنده و هم مهربان است؛ ان الاسلام یجبّ ما قبله؛[6] اسلام تمام کمبودهای گذشته را میپوشاند. اینها را بکشید که منشأ فتنه نباشند.
این آیه بیان ذکر شریف لا اله الا الله است. فتنة لا اله است و الا الله غفور و رحیم است. با اندیشه مردم مبارزه کردن سختتر است تا با جان آنها. دزدان عقیده مجازاتشان سختتر است تا دزدان دنیا.
مراد از فتنه در این آیه بر خلاف مسیر ولایت حرکت کردن است. هر جریانی که بر خلاف ولایت و امامت کلیه اهل بیت علیهم السلام حرکت کند، فتنه است. اسلام نسبت به اینها موضع دارد.
چهار ماه حرام پیاپی داریم که اولین آن رجب است که جدا می باشد. محرم و ذی قعده و ذی حجه هم با هم است. این چهار ماه حرمت دارد و جنگها تعطیل بود. حرمات یعنی محرمهای الهی که ماه های حرام است.
اگر کسی به شما تعرض کرد مانند همان به او تعرض کنید. موشک جواب موشک که مبنای قرآنی دارد. دستور قرآنی مقابله به مثل است. کفار فکر نکنند که هر غلطی خواستند انجام دهند. اسلام جدی است. رحمت او در مقابل خشونت است.
و اتقوا الله... تقوای الهی یعنی اینکه دست همه کسانی که میخواهند تهاجم داشته باشند بسته است. تقوا یعنی مراقبت و مواظبت. مراقب باشید زن و بچه مردم و پیران و کسانی که در جنگ نیستند کشته نشوند. فقط فتنهگر کشته شود. باید تقوای نظامی و عقیدتی داشت.
در قرآن ان الله مع المتقین داریم ولی مؤمنین نداریم.
1. معیت اطلاقیه و قیومیه: هر ذرهای خدا با او هست. هیچ چیز از معیت الهی خارج نیست.
2. معیت عامه: یعنی خداوند با کسانی که با او هستند، هست. عالم را اگر محضر خدا دانستیم در آن معصیت نمیکنیم.
دوربینهای دنیا محدود است ولی دورین خدا خیر.
3. معیت خاصه: همانند مع المتقین. اسلام را پشت سر گذاشتند و اعتقاد و ایمان را هم یافتند، ایمان را تقویت کردند و به تقوا رسیدند.
الله مع المتقین معیت و تقوای خاص است. تقوا مراتبی دارد. والدین تا آخر عمر مراقب بچهها هستند. در تولد شیر میدهد و بعد مراقبت لباس او هست و در کل مراتب و مراحل طولی است. معیت متقین خاصه است و به نظر ما معیت اشرافیه است. این معیت تمام شود پشت سرش معیتهای دیگر می آید.