1400/11/06
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره بقره)/سوره بقره(آیات165-164) /امر به تفکر و تعقل در موجودات
﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾[1]
﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ ۗ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ﴾[2]
ذات باری تعالی بعد از آیه وحدت معبود، وحدت در خلق را مطرح کردند. نظام هماهنگ در این موجودات وحدت خالق و معبود را نشان میدهد. درجات حضرت علامه حسن زاده متعالی میفرمودند؛ وحدت صنع وحدت صانع میخواهد. هر آیهای تفصیل آیات قبلی است. آیه قبل بسط وحدت معبودی است. این آیه در وحدت مخلوقی است. وحدت خالق را میرساند. این یعنی انسان باید موحد باشد.
در این آیه خداوند چند موضوع را که انسان باید در آن تفکر کند، مطرح میفرماید. حضرت حق که احسن الخالقین است، احسن المخلوقین را دارد. احسن المخلوقین باید در مخلوقات تفکر کند. خلیفه خداوند، انسان است. این انسان اهل تفکر و تعقل در آفرینش و خلق آسمانها و زمین است.
سماوات جمع است. برای هر بلندی عرب می گوید سماء. زمین ولی مفرد آمده است که بعید نیست دارای مصادیق مختلف باشد. در لغت عرب در عین حال که قوم مثلا مفرد است دارای تعدد است. در قرآن ارضین نداریم ولی در روایات هست.
و اختلاف اللیل و النهار؛ در رفت و آمد شب و روز. شب و روز دو آیات الهیاند مانند آسمانها و زمین.
و الفلک التی...؛ کشتیهایی که در دریا حرکت میکنند و برای مردم نفع دارند. اگر صنعت کشتی نباشد تجارت جهانی شاید مختل شود. این رفت و آمد کشتیها نافع به حال مردم است.
و ما انزل الله ...؛ آنچه خدا از آسمان نازل کرده است از آبهای آسمانی که بعد از تشنگی و مرده بودن سرزمینها با باران و نزولات آسمانی سیراب و زنده شدند. بیشتر عالم آب است. اینها بخار میشوند و بعد ابر درست میشود و ابر عامل باران است. سحاب ابرهای در رفت و آمد است که باران دارد.
و بث فیها...؛ در این زمین از هر جنبندهای خداوند قرار داده است؛ از دریایی و صحرایی. هرچه در روی زمین است میگویند نمونهاش در دریا هست بلکه بیشتر.
و تصریف الریاح و السحاب؛ تفکر کنید در رفت و آمد بادها و گردانیدن آن. بادها به این سو و آن سو میروند.
لآیات...؛ خلقت آسمانها و زمین؛ رفت و آمد شب، رفت و آمد کشتیها، نزول باران و زنده شدن زمین و حیات و ابرهایی که بین زمین و آسمان هستند در همه اینها آیات و نشانههایی برای اهل تعقل است.
برخی برای خدا مثل قائلند. خدای خوبیها و خدای بدیها. اینها مانند حب خدا آن ها را دوست دارند.
کسانی که مؤمن هستند محبشتان شدیدتر است. در قرآن عشق نیامده است ولی اشد حباً آمده است. محبت اگر به بلوغ و کمال برسد، عشق میشود. محبت شدید برای انسانهای مؤمن است. انسانهای مؤمن اگر به اشد حباً برسند هیچ کسی معادلشان نیست. با عبادت پیوسته هستند. عشقه گیاه پیچک است؛ آن قدر دور گیاهان دیگر میپیچد که ساقه آن ساقه او میشود.