1400/10/29
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره بقره)/سوره بقره(آیات 159 الی 162) /کتمان حق، نتیجه و راه بخشیده شدن آن
﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ ۙ أُولَٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ﴾[1]
﴿إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾[2]
﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَٰئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ﴾[3]
﴿خَالِدِينَ فِيهَا ۖ لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ﴾[4]
کسانی که آیات واضحه و معجزات و کرامات و هدایت را کتمان میکنند، مورد لعن خداوند و لعنت کنندگان واقع می شوند.
1. اگر مراد از کتاب تورات و انجیل باشد، متعلق لعن یهود و نصاری هستند.
2. گرچه آیه درباره کتمان یهود و نصاری است، ولی چون فعل مضارع یکتمون است؛ در هر زمانی و توسط هر کسی که کتمان صورت گیرد، حکم لعنت بر آنها جاری است. و یلعنهم اللاعنون؛ لعنتکنندهها هم اینها را لعنت میکنند.
مگر کسانی که این چند کار را انجام دهند: توبه کنند، خود را اصلاح کنند و کتمان خود را بیان کنند. اینها اهل علم را هم شامل میشود. اگر خدای نخواسته کتابی نوشتند و شبههای در دل مردم انداختند، تنها به این نیست که فقط توبه کنند و خود را اصلاح کنند؛ بلکه باید بیان هم کنند. شبهه را القاء کردند، جواب آن را هم باید بنویسند و القاء کنند.
فاولئک اتوب علیهم؛ کسانی که این سه کار را انجام دهند، حضرت حق میفرماید توبه آنها را میپذیرم و من توبه میکنم. بازگشت خدا به توبه انسان یعنی پذیرفتن توبه. من تواب و رحیم هستم. قبول توبه میکنم و کتمان آنها را نادیده میگیرم.
کسانی که بر این حال مردند و کافر بودند بر اینها لعنت خداوند و فرشتگان و مردم است. همه این لعنتها هست. خلود در این لعنت الهی دارند. لعنت الهی همیشگی است؛ لا یخفف عنهم العذاب و لا هم ینظرون؛ نه تخفیف دارند نه نگاه به آنها میشود.
اگر کسی توبه کرد و اصلاح کرد مورد پذیرش است توبه آنها ولی اگر توبه نکردند و لجاجت کردند و در حال کفر رفتند لعنت خدا را دارند که دوری از رحمت است، و لعنت فرشتهها نیامدن نعمت است، و لعنت مردم دوری مردم از آنها است. حقمداری باید در جامعه رواج یابد.
در روایات ضمن آیه کتمان آمده است که در مورد کتمان ولایت مولی علی علیه السلام می باشد.
«الْعَيَّاشِيُّ:عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ،عَمَّنْ ذَكَرَهُ،عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ):«إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مٰا أَنْزَلْنٰا مِنَ الْبَيِّنٰاتِ وَ الْهُدىٰ فِي عَلِيٍّ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ)».[5]
روایات و احادیث در ضمن این آیات، احادیث مصداقیه است. حق، عنوان کلی است. هرچه حقانیت و واقعیت دارد، باید بیان شود؛ چه رسالت و چه امامت و چه حقوق دیگر.