1400/10/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی (سوره بقره)/تفسیر آیه 129 و 130 /ملت حضرت ابراهیم (علیه السلام)
﴿رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾.[1]
﴿وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلاَّ مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ﴾.[2]
بحمدالله در آیات درجات حضرت ابراهیم (علیهالسلام)، قهرمان توحید و پدر امت اسلامی هستیم. در این آیات، یکی از مطالب مهمی که آموزش داده میشود – چون آیات الهی، هم آموزش و هم پرورش است - سیره انبیای سلف و خلف، نمایش داده میشود. در این آیه کریمه حضرت ابراهیم (علیهالسلام)، به عنوان پدر جامعه اسلامی و مؤسس خیلی از مراکز مهم اسلامی که اولین مرکز، مرکز تجمع همه موحدان و آن هم به عنوان طائف خانهی خدا است، ایشان خانهی کعبه را تجدید بنا کردند و تأسیس کردند آموزش و تعلیم و تعلم انسانها را.
این دعای «ربنا وابعث فیهم رسولا منهم»، دعای حضرت ابراهیم (علیهالسلام) است که خدایا در میان امت من، رسولی از خودشان بفرست که او آیات تو را بر آنها تلاوت کند. بر اساس تکرر تلاوت، انسان به مرحله دیگر قرائت میرسد که مرحلهی تعلیم است. عرض کردیم که «رسولا»، گرچه رسول مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله) رسول اکرم و اتم و اشرف است، اما این رسول، هم بر ایشان اطلاق میشود و هم بر رسولان دیگر. این رسول، چند کار را انجام میدهد:
اول: تلاوت آیات
دوم: تعلیم کتاب و حکمت
سوم: تزکیه؛ «إنک أنت العزیز الحکیم».
تا قیامت، حضرت ابراهیم (علیهالسلام)، نهاد آموزش و پرورش را برای انسانها ترسیم کردند. قرائت و تلاوت آیات الهی، اولین مرحله تعلیم و تعلم است؛ چون تا قرائت نباشد، تلاوت نیست؛ تا تلاوت نباشد – که تلاوت، تکرار قرائت است - تعلیمی نیست و تا تعلیمی نباشد، تزکیه نیست. البته معمولا پرورشها بر اساس آموزش است. اول آموزش است، بعد پرورش. گرچه تزکیه هم در بعضی از مراتب، تعلیم میآورد. تعلیم بعد از تزکیه، تعلیمی است که مورد توجه است. هدف در تعلیم، تزکیه است. قرائت و تعلیم کتاب و حکمت، وسیله است. اینها ابزار هستند برای رسیدن انسان به غایت، یعنی تزکیه.
«إنک أنت العزیز الحکیم». عزیز، یعنی شخصیتی که مغلوب، واقع نمیشود. حکیم، یعنی واجد علم و عمل. انسانها با دو بال علم و عمل، به نتیجه میرسند و علم و عمل، در حکیم، فشرده و هدفگذاری شده است. فلسفه بعثت رسولان، رسیدن به حکمت الهی است؛ حکمت نظری و عملی.
و این حکمت، بازشدهی «و یزکیهم» است؛ یعنی اگر حکمت را بسط بدهید، تلاوت و تعلیم و تزکیه میشود و اگر این تلاوت و تعلیم و تزکیه را خلاصه کنید، اجمالِ اینها، حکمت است.
اصولیون تعبیری دارند که وصف به شیء، مشعر به علیت است؛ یعنی یک صفت وقتی میآید، مشعر به علیت است. چرا خداوند بعثت رسولان داشته باشد؟ و چرا حضرت ابراهیم (علیهالسلام)، این دعا دارد؟ چرا استجابت این دعاها باشد؟ و چرا این ترسیم جامعه اسلامی از سوی حضرت ابراهیم (علیهالسلام) که پدر جامعه اسلامی است؟ میتوانیم بگوییم چون تو که باریتعالی هستی، عزیز و حکیم هستی و از عزیز و حکیم، جز این انتظار نیست. در واقع میتوانیم بگوییم که وسیله استجابت این دعا و تعیین و تعین این دعا، دو صفت عزیز و حکیم است. عزیز است که مغلوب واقع نمیشود و همیشه غالب است و حکیم، یعنی دانا و توانا است. همه اینها در کنار دانایی و تواناییِ او معنا مییابد.
امت اسلامی که حضرت ابراهیم (علیهالسلام) خواستند، امتی است که خداخدایش بلند است.
اسم شریف «یا رب»، از لطیفترین دعاهایی است که انسان میتواند استفاده کند. ﴿رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا﴾.[3] حتی وعدههای الهی هم بر اساس این اسم شریف، مقدَّر میشود.
«و من یرغب عن ملّة ابراهیم»؛
«رَغِبَ» اگر با «إلی» متعدی شود، به معنی تمایل است و اگر با «عن» متعدی شود، به معنای انصراف و عدم تمایل است.[4] «و من یرغب عن ملة إبراهیم»؛ کسی که برگردد و بیتوجهی کند از ملت حضرت ابراهیم (علیهالسلام). ملت، همان است که حضرت ابراهیم (علیهالسلام)، آن را ترسیم کردند و دینی آوردند و بر اساس آن دین، این ملت یا امت اسلامی را تأسیس کردند.
اگر قرار باشد واژهی ملت را تفسیر قرآنی کنیم، این آیات قبلی، همه تفسیر این «ملة إبراهیم» است. به عبارت بهتر آن آیات، خصوصیات این ملت را بیان کرد و حالا میگوید به این ملت، توجه داشته باشید و به این ملت، تمایل داشته باشید و از آن درس بگیرید.
حضرت حق میفرمایند: کسی از آیین پاک حضرت ابراهیم (علیهالسلام)، روی نمیگرداند، مگر کسی که نفس او، سفیه باشد. سفیه، یعنی بیخرد و کسی که نیاز به ولایت و مراقبت دارد و نمیتواند کارهای خودش را ادامه دهد. سفیه قرآنی، خیلی سفیه است و خیلی نارسایی دارد و زشت است. به عبارت بهتر کسی که در راه مانده از مسیر هستی و اصلی است.
«و لقد اصطفیناه فی الدنیا و إنه فی الآخرة لمن الصالحین»؛
ما جناب ابراهیم (علیهالسلام) را در دنیا برگزیدیم. او برگزیدهی ما در دنیا است و در آخرت از صالحین است. تا به حال، ترسیم آیات اثباتی برای حضرت ابراهیم (علیهالسلام) بود و از این پس، ترسیم آیات نفیی است؛ یعنی کسانی که سفیه هستند و کسانی که که از مصطفای ما رو برگرداندند.