1400/09/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی (سوره بقره)/تفسیر آیه 122 /توصیه به بنی اسرائیل برای یادآوری نعمت های خداوند بر آنها
﴿يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ﴾.[1]
در آیه 40 به بعد خداوند در اوایل حکایت قوم بنی اسرائیل فرمودند: ﴿يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُواْ نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُواْ بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ﴾، [2] ﴿يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُواْ نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ﴾.[3] در اینجا دوباره در مورد خصوصیات بنیاسرائیل میفرماید: «یا بنیإسرائیل اذکروا نعمتی التی أنعمت علیکم و أنی فضلتکم علی العالمین»؛ یادآوری نعمت میکنند.
یکی از پلههای سلوک انسان، یادآوری نعمتهای الهی است. ما باید یادآور نعمتهای الهی باشیم. لیوان وجودی همه موجودات، نیمه پرش بیشتر است؛ هر موجودی از موجودات. هر موجودی غیر از حضرت حق، نقص در او هست و کامل نیست، ولی با حساب و کتاب به او داده شده است. اول صبح در محضر قرآن به همین نعمتهایی که خدا به ما داده است، توجه کنیم. چقدر نعمت دست به دست هم داده، تا مطلبی بفهمیم و حرفی بزنیم. اگر کسی در کارهایی که دارد، تفکر کند، غرق در نعمت است. «اللهم لك الحمد عدد كل نجم و ملک في السماء ... وَ لَكَ اَلْحَمْدُ عَدَدَ مَا أَحْصَى كِتَابُكَ وَ لَكَ اَلْحَمْدُ عَدَدَ مَا أَحَاطَ بِهِ عِلْمُكَ».[4] به عدد احاطه علم باریتعالی باید سپاسگزار باشیم.
نعمتهای بنیاسرائیل خیلی زیاد است؛ نجات از آل فرعون و منّ و سلوی و دیگر نعمتها که گفتیم. از همه مهمتر، نعمت وجود پیامبران در بنیاسرائیل. انسان، برگزیدهی مخلوقات است و برگزیدهی انسان که پیامبران هستند و بیشترین انبیا، از بنیاسرائیل هستند.
اولین مرحله کمالی وجود انسان، مرحله شکرگزاری است؛ مرحله تذکر نعمت الهی. انسان اگر در مقام ذکر باشد، در مقام شکر هم بر میآید و اگر در مقام شکر باشد، در مقام زیاده است.
«و أنی فضلتکم علی العالمین»؛
و من شما را بر جهانیان برتری دادم. آیا تفضیل، نفسی است، یا نسبی؟ اگر نفسی باشد، بر همه جهانیان اطلاق میشود. اکنون را هم شامل میشود و اگر نسبی باشد، نسبت به قوم بنی اسرائیل است. ما 124000 پیامبر داریم. از اینها عده زیادی که حکایتشان در قرآن است، از بنیاسرائیل است. کثرت بیشتری دارند. میشود گفت تفضیل بر عالمین، به همین جهت است. با آمدن انبیا بر مردمان زمان خود، برتری دارند. در اینکه برتری نسبی دارند، شک و شبههای نیست. برتری بر تمام مردم به طور مطلق، چطور؟ آنانی که از 124000 انبیا نمیدانیم و در قرآن نیامده است، دلیل بر این است که آنها در زمان خود برتر بودند. ما در زمان سیدالرسل هستیم. حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله)، خاتمالانبیاء است. حکایت آنها مانند سیدةنساء العالمین است که هم نسبت به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) است که ایشان نسبت به تمام زمانها این صفت را دارند، ولی حضرت مریم (علیهاالسلام) که سیده زنان زمان خود است. این، مفاد روایت نبوی است.[5] «فضلتکم علی العالمین»، نسبی و مربوط به زمان خودشان است. در آخر حکایت قوم بنیاسرائیل خداوند میفرماید: متذکر نعمت باشید و نگاهتان به جنبههای برتری باشد.
تذکر خدا به قوم بنیاسرائیل، عام است. خطاب خاص، منافات با کلیت آیه و خطاب عام آن ندارد. حکم آیه، عام است و من و شما را شامل میشود که باید متذکر نعمتهای وجودی خود باشیم. ما تفضیل بر عالمین داریم.
امام حسین (علیهالسلام) در دعای خود به خداوند دارند: «خدایا تو را شکر میکنم که در زمان خاتمالانبیا به وجود آمدم».[6] بزرگترین افتخارمان آن است که تحت ولایت خاتَمیت و خاتِمیت هستیم. و کم افتخاری نیست که تحت احاطه ولی مطلق، یعنی امام زمان (علیهالسلام) هستیم؛ امام مهدی موعود موجود (عجلاللهفرجهالشریف). کدام افتخار از این بالاتر. همه حالات و گفتوگوهای ما تحت احاطه ایشان است. «به عدد آنچه میدانی و آنچه آفریدی که ما نمیدانیم، لک الحمد».[7] هر وقت حمد میکنیم، حمد دیگری لازم است. نعمت، حمد و حمد، حمد میآورد و حمد نعمت، بالاتر است. امام سجاد (علیهالسلام) در دعای خود عرضه داشتند: «فَكُلَّمَا قُلْتُ لَكَ اَلْحَمْدُ وَجَبَ عَلَيَّ لِذَلِكَ أَنْ أَقُولَ لَكَ اَلْحَمْدُ».[8]
اینکه خدا فرمود نعمت را یادآوری کنید و شما را برتری دادم، یک جهتش این است که حمد کنید. حمد، منزلت و فضیلت میآورد. ﴿لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ﴾.[9]