1400/09/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی (سوره بقره)/تفسیر آیه 121 /معنا، مصادیق و مراتب تلاوت آیات قرآن
﴿الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴾.[1]
تفسیر آیه121
در این آیه حضرت حق - جلّ و عَلَی - حکایت اهل کتاب، یا حکایت مسلمانانی که کتاب به آنها داده شده است را مطرح میکنند. «آتیناهم الکتاب»، اعم از مسلمانان و دیگران است. آیه به عمومیت خود باقی بماند، بهتر است.
در برخی آیات، تعبیر «آتیناهم» دارد. در برخی آیات، «أوتوا الکتاب» دارد. «أوتوا الکتاب»، یعنی کتاب به آنها داده شده است، ولی «آتیناهم الکتاب»، یعنی ما به آنها کتاب دادیم؛ یعنی آنها عظمت و شخصیتی دارند.
«کسانی که به آنها کتاب را دادیم، کتاب را به حق تلاوت میخوانند». تلاوت، قرائتی است که در آن استمرار باشد. قرائتی که در آن تفکر و تدبر باشد. آیات را جلوی چشمش بگذارد و پشت سر آیات، حرکت کند. قرائت، خواندن است، ولی تلاوت، قرائت مستمر همراه با پیروی است. قرائت، پیشنیاز تلاوت است؛ چنانکه تلاوت، پیشنیاز تعلیم و حکمت است. تعلیم علم و حکمت هم، پیشنیاز تزکیه است. تزکیه، هدف اصلی در آیات الهی است. به عبارت بهتر تلاوت، میانهی راه است، نه اینکه اول راه باشد و نه اینکه آخر راه باشد. ﴿فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ﴾.[2] قرائت، تلاوت، تعلیم علم و حکمت و بعد تزکیه. ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا﴾.[3] آیه کریمه دارد: «یتلونه حق تلاوته»؛ حق تلاوت این کتاب را ادا میکنند.
«الکتاب» را به معنی تورات و انجیل بگیریم، یا قرآن و یا همهی کتب آسمانی؟ ما وجه سوم را گرفتیم. مسیحیان و یهودیان هم، همانند اهل قرآن، تلاوت ربانی و حقانی داشتند. آنها هم اگر در آیاتشان تدبر کنند، هدایت مد نظر تورات و انجیل، نصیبشان میشود.
از این تعبیر «یتلونه حق تلاوته»، این نکته استفاده میشود که تلاوت، مقول به تشکیک است؛ دارای مراتب است. بالاترین و بهترین تلاوت، آن است که خود آیات، مطلوبش است؛ یعنی حضرت حق که آیات را فرستاده است، به آن راضی است. ادای حق، به ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا﴾[4] است. رسیدن به نتیجه تلاوت است. قرائت همراه تفکر و تدبر است. تلاوت، نتیجهی قرائت است. خود تلاوت هم گفتیم پیشنیاز مراحل بعدی است؛ یعنی رسیدن به حکمت و علم و مقام تزکیه و رسیدن به نتیجه. تلاوت، دارای مراتب مختلف است.
«اولئک یؤمنون به»؛
اینها ایمان به این کتاب دارند. اگر کتاب را قرآن هم بگیریم، به قرآن برمیگردد. گویا میخواهند بفرمایند تلاوت، ما را به ایمان میرساند. ایمانشان هر لحظه اضافه میشود.
«و من یکفر به فاولئک هم الخاسرون»؛
و کسانی که کافر به این کتاب بشوند - تورات، انجیل، یا قرآن - در زیان هستند. خسران هم، ضرر در سود نیست که قابل جبران باشد؛ خسران در سرمایه است. ﴿وَالْعَصْرِ﴾،[5] ﴿إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ﴾.[6] معنی خسران در سرمایه مانند آن است که وسط تابستان، یخ فروشی است که سرمایهاش در حال آب شدن است؛ هرچه زودتر بفروشد، سرمایهاش از بین نمیرود.
همهی چهار ضمیر در عبارات «یتلونه»، «حق تلاوته»، «یؤمنون به» و «یکفر به»، به «کتاب» برمیگردد.
ضمایر در «آتیناهم الکتاب» و «هم الخاسرون»، به اهل کتاب برمیگردد.
﴿اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ﴾؛[7]
﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ﴾؛[8]
«حق تقاته»، بالاترین تقوای الهی است؛ به طوری که مطلوب حضرت حق است.
﴿وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ﴾.[9]
تلاوت و جهاد و تقوا با تعبیر حق آمده است؛ اینها دارای مراتب است. خوشا آنکه در بالاترین مرتبه تقوا است.
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي وَلَّادٍ قَالَ: «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ - الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ - قَالَ: هُمُ الْأَئِمَّةُ (علیهمالسلام)»؛[10]
راوی میگوید: از تفسیر «الذین آتیناهم الکتاب یتلونه حق تلاوته أولئک یؤمنون به» از امام صادق (علیهالسلام)، سؤال کردم چه کسانی هستند؟ حضرت فرمودند: ائمه (علیهمالسلام) هستند.
باید آیات را بخوانیم که رنگ آیات را بگیریم و حقیقت آیات شویم. هر آیه، درجهای از درجات بهشت است. آن درجه، تلاوت آیات الهی است. رسول مکرم (صلیاللهعلیهوآله) و ائمه (علیهمالسلام)، اولین مصادیق تعینی و تشخصی آیات الهی هستند؛ وقتی چنین بودند، «الذین آتیناهم الکتاب»، اول به آنها منصرف است. اگر کلی داشتیم و دارای افراد مختلف بود، به سراغ افراد متشخص میروند. خداوند در عین حال که کلی را گفتهاند، باید سراغ مصادیق برویم.
در فقه گفتیم تا دلیلی بر تخصیص نداشته باشیم، از باب تمثیل است. عایشه دربارهی رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) گفت: «کان خلقه القرآن»؛[11] البته این مصداق، منحصر نیست و دلیل بر تخصیص نیست. مصداق بارز و برازنده است، ولی مخصوص نیست.
در تفسیر صافی و مجمع البیان
از امام صادق (علیهالسلام) دربارهی «یتلونه حق تلاوته» سؤال کردند؛ حضرت فرمودند: «الوقوف عند ذکر الجنة و النار».[12]
آیات الهی، دو سخن اساسی دارد؛ یا آیات بهشتیان و اوصاف آنها است و یا دوزخیان و دوزخ. «حق تلاوته»، یعنی به این آیات که میرسیم، زود نگذریم؛ بایستیم و تدبیر و تدبر کنیم. نباید زود از آیات الهی رد شد. میتوانیم بگوییم ایستگاه معارف الهی، تلاوت آیات الهی است. خود تلاوت، یک ایستگاه است. خواندن، گذشتن است. قرائت، خواندن و رفتن است و تلاوت، توقف است. وقف در آیات هم که از شرایط خواندن آیات الهی است و هر کجا نباید توقف کرد و هر کجا نباید رد شد، به همین جهت است. مثلا در آیه ﴿وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ﴾،[13] نباید مکث کرد، و گرنه باید تکرار شود.
روایت دیگر از امام صادق (علیهالسلام) است که در مورد «یتلونه حق تلاوته»، فرموند: «يرتلون آياته ويتفقهون به ويعملون بأحكامه، ويرجون وعده ويخافون وعيده، ويعتبرون بقصصه، ويأتمرون بأوامره، وينتهون بنواهيه، ما هو والله حفظ آياته، ودرس حروفه، وتلاوة سورة، ودرس أعشاره وأخماسه، حفظوا حروفه وأضاعوا حدوده، وإنما هو تدبر آياته والعمل بأحكامه، قال الله تعالى: كتاب أنزلناه إليك مبارك ليدبروا آياته».[14]
امید دو نتیجه دارند: یا وعد، یا وعید. این حدیث، کاملترین معنای تلاوت را گفته است.
ما مأمور به این هستیم آیات الهی را با دقت پیش ببریم. هرچه بیشتر در وجودمان پیاده کنیم، بهتر است. شروع کنید به تلاوت قرآن در حال قنوت؛ به خصوص اگر در سحر باشد، ببینید چه برکاتی دارد.
قرآن، خودش مفسر خودش است. تا برسید به جایی که قرآن، خود را برای شما تفسیر کند. هر کسی به وجود خودش دریافت دارد. هر کسی در تفسیر سفرهای دارد. نشستن در کنار سفره قرآن، نشستن در کنار سفره خویش است. هرچه وجودمان گستردهتر، بهرهمان بیشتر. مردم اهل قرائت هستند، ولی اهل تلاوت نیستند. استمرار و تدبر و تفکر و نمونه ندارند. ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾.[15]
تالین (تلاوتکنندگان) قرآن، ائمه (علیهمالسلام) هستند. آنها چگونه تلاوت میکردند. واجد قرآن بودند، ولی تلاوت میکردند. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اهلبیت (علیهمالسلام) اینگونه بودند که «کان خلقه القرآن». باید کوشش کنیم به این تلاوت برسیم. انشاءالله به تلاوت حقیقی برسیم.