1400/08/22
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره بقره)/سوره بقره(آیه 112) /مقام عندیت، خصائص بهشتیان و پاداش آنها
﴿بَلَىٰ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾[1]
خداوند در این آیه خصائص بهشتیان را مطرح میکند. کسانی که تسلیم حضرت حق و نیکوکار باشند، بهشتی هستند. بهشت انحصاری و مختص به یهود و نصاری نیست. اگر معیار بهشت رفتن را داشتند، به خود اختصاص میدهند. خداوند برای بهشتیها معیار و اوصاف درست میکند. اینها هم سلوک معنوی را بیان میکند و هم سقوط را. بنابراین بهشتیها پنج ویژگی دارند: تسلیم، احسان، عندیت، نداشتن خوف و نداشتن حزن.
صورت را عرب وجه میگوید؛ به خاطر اینکه انسان با کسی که صحبت میکند، رو به رو حرف میزند. از استحبابهای گفت و گو در اخلاق اسلامی این است که با دقت و صورت به صورت، گوش کند.
راغب در مفردات می نویسد: «أصل الوجه الجارحة... وقيل: أراد بالوجه التّوجّه».[2]
هر کس تمام وجودش و وجهش تسلیم حضرت حق و نیکوکار باشد، اجرش نزد خداست. یعنی دارای مقام عندیت است. فله اجره عند ربه مترتب بر تسلیم بودن اولاً و نیکوکار بودن است ثانیاً. مطیع و نیکوکار بود نتیجهاش اجر نزد خداوند است. به مقام عندیت میرسد.
اجر برخی از مؤمنین و مؤمنات را خداوند به فرشتهها یا بزرگان دیگری از سالکان موکول می کند؛ مانند اینکه در یک مجموعه کارگر هستند و کارمند؛ برخی را صاحب کار با آنها تسویه میکند و برخی را مدیران صاحب کار تسویه میکنند و برخی تسویه مستقیم است. در نظام وجود این طور است. اولیای الهی دارای مراتب هستند. کمّل از اولیای الهی خود حضرت حق به آنها جزا میدهد. نسبت به روزه دار هست که: «الصوم لی و انا اَجزِی به»؛[3] حضرت حق خودش روزهدار را جزا میدهد. برای برخی سالکان که اهل تسلیم هستند، اجرشان عند ربّه است.
مقام عندیت برای کسانی است که استمرار و استقامت در کار داشته باشند. خدا خود را بدهکار کسی نمیکند. همیشه طلبکار است. از طلبکاران نظام وجود خداوند است. بینیاز مطلق همه را به قدر بینیازی میدهد. انسان اگر فقر را به درگاه باری تعالی ببرد غنا میگیرد. خدا فقر ندارد. مهمانی میرویم چیزی میگیریم چیزی میبریم که نداشته باشد. آن برای نیاز دیگران است. اگر چیزی به درگاه خدا میخواهیم ببریم نیاز ببریم؛ ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ﴾.[4]
اگر تسلیم و مطیعانه نزد خدا برویم و استمرار داشته باشیم، به مقام عندیت می رسیم که خوف و حزنی ندارد.
در جواب انحصار بهشت حضرت حق میفرمایند کسی که این چند خصلت را داشته باشد وارد بهشت میشود. تسلیم و نیکوکار باشد.
برای این تسلیم و نیکوکاری سه پاداش وجود دارد:
1. اجر نزد خدا
2. نسبت به گذشتهها حزن و افسردگی ندارند
3. نسبت به آینده هم نگرانی ندارند.
ما اگر اراده خود را در اراده حضرت حق فانی کردیم، نتیجه این است که خوف نداریم و نگرانی. چون و چرا ندارد چون کارها دست حضرت حق است؛ حتی نسبت به امور جسمانی؛ چرا گرم است چرا سرد است، ندارد.
راه عملی، تمرین تسلیم است. تمرین تسلیم به داراییها و داناییهای ما است. ما هیچ کم نداریم. در فقرهای از الهینامه عرض کردم: الهی آنکه تو دارد چه ندارد و آنکه تو ندارد چه دارد. این دارایی است. تو دارایی منی و داراتر از من نیست. اگر فقر بردیم غنا و بینیازی میگیریم. صمد دارد، صمدانیت میکند و نشر میدهد. خود را بر او عرضه کنیم. در تسلیم اندیشه را کنترل کنیم و در نیکوکار بودن کارمان را کنترل کنیم. آسیب و رشد انسان در علم و عمل است. اینها اگر برای خدا باشد، انسان را بالا میبرد ولی اگر برای غیر خدا باشد انسان را سقوط میدهد. عرض من این است که آیه 112 سوره مبارکه بقره دو مرحله پیشنیاز و دو مرحله پس از نتیجه هست. من اسلم وجهه و هو محسن، پیشنیاز است و بعدِ عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون است.