1400/08/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی (سوره بقره)/تفسیر آیات 110 و 111 /دستور به اقامه صلاة و دادن زکات - ادعای باطل یهود
﴿وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾.[1]
﴿وَقَالُواْ لَن يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَن كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُواْ بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴾.[2]
تفسیر آیه110:
بحمدالله خدا را شاکریم که در اول صبح در محضر آیات الهی هستیم. رب أنعمت فزد.
عرض شد عدهای از اهل کتاب، یا عدهای از یهود، امید میبردند به عنوان حسد، مؤمنین را از ایمانشان برگردانند. حضرت حق نسبت به اینها دستور مدارات میدهند. عفو و گذشت داشته باشید، تا امر خدا بیاید. این امر خدا دستور جهاد است.
بعد از این دو امر عفو و صفح، دو امر دیگر را برای مؤمنین مطرح میفرمایند؛ یکی امر به اقامه نماز و دیگری امر به ایتای زکات. نماز، نماد ارتباط انسان با خدا است و زکات، نماد ارتباط انسان با انسان و مسائل اقتصادی است. چهار امر مطرح شده: عفو، صفح، اقامه نماز و ایتای زکات.
جالب است یکی از آیاتی که بحث تجسم اعمال در آن مطرح شده است، همین آیه است؛ «و ما تقدموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند الله»؛ هرچه پیش فرستید، نزد خدا دیده میشود و آن را مییابید. ذخیره شدن افعال در محضر باریتعالی. عمل انسان اینگونه است که ﴿وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى﴾.[3] پیشفرست است، نه پسفرست. کارکرد، دنبالهرو انسان نیست، بلکه انسان، دنبالهرو کار خود است.
آنچه که شما به عنوان پیشفرست از کارهای خوب و اطاعت برای خود فرستادید، در محضر الهی میبینید. تجسم اعمال و ذخیره عندالله است و در زمانش هنگام نیاز، انسان از آن استفاده میکند. ذخیره کارها برای روز مبادا است. روز مبادا، برزخ و قیامت است که از همه جا دستش کوتاه است. «إن الله بما تعملون بصیر»؛ خدا به آنچه شما انجام دادهاید، بینا است. اینها در محضر الهی ذخیره شده است و استفاده میشود. در این کریمه پیوند انسان با خدا و پیوند انسان با خلق خدا مطرح شده است. ﴿وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ﴾؛[4] از نماز کمک میگیریم؛ نمازی که وسیله ارتباط با خدا است. نماز و ایتای زکات از دستورات خیری است که در تجسم عمل انسان، کاربرد دارد. میتوان گفت تجسم عمل انسان، به نماز و زکات است؛ مسائل عبادی و اقتصادی. بعد از خصوصیات یهود، حضرت حق دستور میدهند که اقامه نماز و ایتای زکات داشته باشید.
برخی ممکن است گمان کنند نتیجه عمل، غیر از عمل است. از این آیه استفاده میشود نتیجه عمل، عین عمل است. اول اینکه استفاده میشود کار خیر انسان به نفع خودش است و باید شاکر باشد. دوم اینکه این کار خیر، ذخیره میشود. سوم اینکه این کار خیر، نفس عمل است و جدای از کار انسان نیست. انسان و عملش، یکی است. ﴿جَزَاء وِفَاقًا﴾.[5]
«تجدوه عند الله»؛ تجسم عمل انسان، عین عمل انسان است؛ این، اصل مهمی است. انسان در این دنیا، نوعی است که دارای افراد است و انسان در عالم آخرت، فردی است که دارای انواع است؛ یعنی همین کارهایی که انجام میدهیم و گفتهها و کردار ما همه صورتهای برزخی ما میشود. هیچ چیز در عالم حقیقت، محو نمیشود. همه ثبت و ضبط میشود. اینها صورتهای حقیقی است، نه اعتباری. ما در دنیا زندگی میکنیم، ولی حقیقت دنیا برای ما ماندنی است. انسان در مسیر تعالی است. هر لحظه خیرات را جمع و ذخیره میکند و در روزی دیگر، «تجدوه عند الله»؛ آن را در قیامت میبیند. ما همه در حال پسانداز کردن اعمالمان هستیم. هیچ کس بیپسانداز نمیشود. سعی کنیم پسانداز ما خیرات باشد. اگر شرور باشد؛ ﴿فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ﴾،[6] ﴿وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ﴾.[7] این جزو خرائن الهی است.
در سوره زلزال و در این سوره، خیر، مقدّم شده است. خیر، قبل از شرّ آمده است. تقدم خیر به جهت آن است که آنچه دیده میشود، خیر است. شرور هم به تبع خیر دیده میشود. دنیا دار اعتبار و گذر و کاشت است، برای برداشت نیست؛ آنجا برداشت است. «الدنیا مزرعة الآخرة».[8] دنیا، خرمن آخرت است. «إن خیرا فخیرا و إن شرا فشرّا».[9] مالکیت اعتباری اینجا برای ما مالکیت حقیقی میشود، به اعتبار حضرت حق. ﴿لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾.[10]
امام عسکری (علیهالسلام) در تفسیرشان در ضمن این آیه کریمه «و أقیموا الصلاة...» فرمودند: «أقیموا الصلاة: بإتمام وضوئها وتكبيراتها وقيامها وقراءتها وركوعها وسجودها وحدودها. و آتوا الزکاة: مستحقیها، لا تؤتوها کافرا و لا مناصبا»؛[11] یعنی به مستحقین بدهید. وقتی زکات به عنوان مطلب خیر است که به مستحقین بدهیم.
در نورالثقلین و برهان هم این روایت آمده است.
در اربعین استاد حضرت علامه هستیم. علامه حسن زاده رحمهالله فرمودند: «آقاجان من، وقتی خواستید وضو بگیرید، سعی کنید آن را اتمام کنید». گفتم: «اتمام به چیست»؟ فرمودند: «تا میتوانید قرائت بسم الله الرحمن الرحیم داشته باشید؛ یعنی 19 مرتبه به عدد حروف بسم الله الرحمن الرحیم؛ کسی که این کار را کند، درهای دوزخ بر او بسته و درهای بهشت بر او باز میشود و کفاره گناهان و ترفیع درجات و تبدیل سیئات به حسنات است». یکی از وسایل تبدیل سیئات به حسنات، همین کریمه بسمالله است. در روایات است که در حال وضو بسمالله بخوانید[12] و سوره قدر را بخوانید.[13]
«إن الله بما تعملون بصیر»؛همه چیز در محضر الهی است. حضرت امام رحمهالله چه زیبا فرمودند که عالم محضر خداست؛ در محضر خدا معصیت نکنیم. اگر برسیم به اینکه عالم محضر خداست.
تفسیر آیه 111:
«و قالوا»؛ یعنی «یهود گفتند: کسی وارد بهشت میشود که یهود، یا نصرانی باشد»؛ یعنی مسلمانان جایگاهی در بهشت ندارند. این آرزویی است که تحقق نمییابد. حضرت حق فرمود: «اگر برهانی دارید، بیاورید». برهانی ندارید.
اگر آیات قرآن نبود و مطالب یهود و نصاری را نقل نمیکرد، این قدر تحریف شده بود که چیزی از آن نمیماند. قرآن حافظ آنها است. از آرزوی آنها بود که بهشت اختصاص به یهود و نصاری داشته باشد. این ادعای باطل آنها قابل استدلال نیست. باطل، دلیل ندارد. حق است که استدلال دارد. این از ادعاهای نژادپرستانه یهود است. انشاءالله بتوانیم در محضر خدا اعمال خوبی ذخیره کنیم. ذخیره عزت و شرافت ما باشد. به تعبیر امام صادق (علیهالسلام): «کونوا لنا زینا و لا تکونوا علینا شَینا».[14] انشاءالله باعث سرافکندگی اهلبیت (علیهمالسلام) نشویم.