1400/08/16
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره بقره)/سوره بقره(آیات 106 و 107) /قانون نظام نسخ و نسیان الهی و وسائط نسخ آن
﴿مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا ۗ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[1]
﴿أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ﴾[2]
هر کرامتی هر شخصیتی یا هر آیهای را نسخ میکنیم یا به انساء میرسانیم، یا همانندش را میآوریم یا بهترش را. این یک قانون کلی است. در نظام تشریع و تکوین هیچ گاه ایستایی وجود ندارد. خمودی معنا ندارد؛ همیشه رو به کمال و تعالی است.
بَداء نسبت به علم باری تعالی اصلا معنا ندارد؛ ابداء است. ظهور و روشنایی است. آخرین مطلب و سخنی که باید رخ دهد، موجود است. ولی زندگی چون یک چهار راه است که باید برسد تا ببیند مشاهَد نیست. برای انسان بداء و روشن شدن و ظهور و آگاهی است، ولی برای خداوند ابداء است. اما نسخ از بین رفتن امری و آمدن امر دیگر است. در شرایع، نسخ معنا ندارد؛ بلکه اکمال بعد از تکمیل است. گرچه برخی قانونها به خاطر اینکه در زمانی این قانون معتبر بود اما الآن به اعتبار دیگری آمده است، می رود. ناسخ و منسوخ در شریعت و در طبیعت و تکوین داریم. این ناسخ و منسوخ به معنای این نیست که علم باری تعالی کم باشد. لذا فرمود: الم تعلم ان الله علی کل شیء قدیر. اگر گمان میکنند یهود که نسخ با علم خدا منافی است چنین نیست.
أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ؛ نمیدانی که خدا مالکیت آسمان و زمین را دارد. کسی که مالکیتش عمومی است، اختیاراتش کامل است و هیچ چیز از دایره اختیارات او خارج نیست.
واسطه نسخ یکی بحث قدرت است و دیگری مالکیت باری تعالی؛ له ملک السموات و الارض.
و ما لکم من دون الله من ولی و لا نصیر؛ شما غیر خدا نه ولی دارید و نه کمککار. دو صفت دیگر اضافه شد؛ ولی و نصیر. برای قانون همگانی نسخ چهار واسطه را قرار داده است: قدرت، مالکیت، ولایت و نصرت (مدد و یاری). خدایی که قدرت دارد، مالکیت دارد، وَلایت و وِلایت دارد و خدایی که نصرت دارد و کمکها دست اوست، چنین نیست که توانایی بر نسخ نداشته باشد. خداوند چون این صفات را دارد هم توانایی بر نسخ دارد و هم آوردن آیهای همانند یا بهتر از آن. خداوند هر چه را دارد به حکمتش بهتر، و یا به مصلحتش همانند میآورد. مصالح همیشه در کار است.
رسول کامل آیا مطلع از نسخ بوده است یا خیر؟ اگر علم نبی را به لحاظ زمان بدانیم و مقید به زمان، تا زمان نیاید علم ایشان هم نیست، ولی اگر علم ایشان را فوق زمان و محیط بر آن بدانیم عالم به ما سیکون خواهند بود. برای رسول و نبی صلی الله علیه و آله به خصوص نبی خاتم گذشته و الآن و آینده معنا ندارد. بالاتر از زمان هستند. حیطه علمی و کاریشان بالاتر از زمان است.
نسخ و آوردن بهتر از آن در گرفتن شخصیتها و آیات فعلی هم مطرح است. گاهی انسان میبیند شخصیتهایی در دسترس مردم هستند ولی به اراده الهی و به حتمیت مرگ باید بروند. قطعا نأت بخیر منها او مثلها. افرادی همانند یا تواناتر میآیند که دیگران را هدایت کنند. علمی از دوش شخصیتی بیفتد علمدار دیگر آن را بر میدارد همانندش یا بهتر از او اداره میکند. ما یادمان است زمانی که حضرت امام رحمه الله رحلت فرمودند همه نگران بودند که بعد از امام چه خواهد شد، ولی بحمد الله رب العالمین به قدرت باری تعالی و مالکیت و ولایت و نصرت باری تعالی، شخصیت بزرگواری همانند مقام معظم رهبری به مردم داد که فهمیدند چقدر خوب اداره کرد. از مصادیق ما ننسخ بنده عرض می کنم رحلت حضرت امام و آمدن مقام معظم رهبری است. از ابتدای آمدن این آیه میلیونها مورد مصداق این آیه بوده است. این دلیل بر این است که بشر بدون امید و حمایت و نصرت ولی و مالک نیست. خداوند این اوصاف را دارد. اگر دین یهود برداشته میشود بالاترش همانند اسلام آورده میشود. نسخ در آیات الهی بستری است برای کمال انسانی؛ چه تشریعی و چه تکوینی. زمان پیش رفته است. اسلام همیشه دین جهانی و جهانشمول است.