1402/11/30
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه المشاورة/خصوصیات مشاوره ی اسلامی /وحیانی بودن مشاوره ی اسلامی
حدیث اخلاقی امروز را در محضر امام کاظم (علیهالسلام) - پدر بزرگوار حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) هستیم؛ گرچه سخنان ائمه (علیهمالسلام)، همهاش قابل دقت و برنامهریزی است. ماه مبارک شعبان است. «إِنَّمَا سُمِّيَ شَعْبَانُ لِأَنَّهُ يَتَشَعَّبُ فِيهِ أَرْزَاقُ الْمُؤْمِنِينَ»؛[1] رضوان و رحمت الهی در این ماه تقسیم میشود. ما باید ظرفهای وجودیمان را برداریم و از این تقسیم، عقب نمانیم. یکی از چیزهایی که ما را نسبت به قسمت باریتعالی موفق میدارد، این است که ما نسبت به بینشهایمان و دیدهایمان، مراقبت داشته باشیم.
امام کاظم (علیهالسلام) در بحار الأنوار، ج 75، ص 319 میفرمایند:
«ما مِن شَیءٍ تَراهُ عَینَیکَ إِلّا وَ فیهِ مَوعِظَةٌ»؛[2] هر چیزی که چشمان ما میبیند، در آن موعظه است.
امام جواد (علیهالسلام) فرمودند: «المؤمن يحتاج إلى ثلاث خصال: توفيق من الله، وواعظ من نفسه، وقبول ممن ينصحه».[3]
ما نیاز به واعظ نفسانی داریم.
ما دو منبع اساسی برای دریافت معارف داریم: چشم و گوش. این دو منبع، بسیار مهم در سیروسلوک و جذب معارف است. اینکه در قرآن میفرماید: ﴿إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾[4] و ﴿إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ ﴾[5] و اینقدر که سمیع و علیم و سمیع و بصیر برای حضرت حق به کار برده شده، از این باب است؛ لذا چشم و گوش هم نیاز به درایت و هم نیاز به مواظبت دارد.
«ز دست دیده و دل هر دو فریادکه هرچه دیده بیند، دل کند یاد».[6]
ما باید مراقبت داشته باشیم. اگر انسان مراقب چشمش باشد، باز شدن چشم برزخی، همانند آبخوردن، آسان است.
مراقبت، مراقبت، مراقبت. سبحان الله! وقتی که انسان مراقبت داشت، دیدش، دید معرفتی و موعظهای میشود. هرچه که میبیند، از آن یک برداشت معرفتی دارد. و اولین برداشتی که دارد، این است که به هیچ چیزی بدبین نیست. من عرض میکنم که بدبینی از دوبینی است. انسان وقتی که توحید فعلیاش مشکل داشت، حسّ بدبینی دارد.
من اول به خودم و بعد به شما توصیه میکنم که در مثبتگرایی بکوشیم و منفیگرایی را حذف کنیم. چون بحث فقهالمشاورة است، عرض میکنیم که اکثر آسیبهایی که الان مراجعین دارند و به مشاورین مراجعه میکنند، در اثر این است که حس منفیگرایی آنها به اوج رسیده است و رشد کرده است؛ لذا ما باید از همان اول، نقطهی آسیب را حذف کنیم؛ و حذف آن به این است که جنبههای مثبتگرایی را تقویت کنیم.
تقاضا میکنم که مشاورین، مثبتگرا باشند؛ حتی مراجعین آسیبزده هم که پیش آنها میآیند، فقط به آسیب آنها توجه نکنند؛ بلکه بدانند که شخص آسیبزده، کمالاتی دارد که باید به آن توجه شود. و به این جهت است که انسان در هرچه که میبیند، موعظهای است. و مشاور، هر مراجعی که میبیند، عبرت و موعظهای است. برای همین در مباحث مشاوره، ما مشاوره را تعریف وجودی میدانیم، نه ماهوی؛ یعنی هر مشاوری با هر مراجعی و با هر مشورتی، خصایصی دارد.
اینکه امام کاظم (علیهالسلام) فرمودند: «هیچ چیزی نیست، مگر اینکه انسان به آن دید موعظهای دارد»، به همین جهت است.
تقاضا میکنم که دید موعظهای خود را نسبت به معرفت نفسانی خود و هم نسبت به تواضع با دیگران برنامهریزی کنید.
ماه مبارک شعبان است. معرفت نفس، بهترین بستر برای قسمت رب است. تقسیم باریتعالی به کسانی میرسد که وسعت نفسانی داشته باشند. حضرت موسی (علیهالسلام) عرض کرد: ﴿رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي﴾،[7] ﴿وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي﴾،[8] ﴿وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي﴾.[9] و در مورد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: ﴿أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ﴾.[10] در سعهی صدرتان بکوشید. سعهی صدر به انسان، یک وسعتِ موعظهای میدهد که هر چیزی که میبیند، نسبت به آن برداشت مثبت دارد. آرامآرام مُثبَتات خود را اضافه کنید و منفیگرایی را حذف کنید، تا قسمت ربوبی نصیبتان شود. قسمت ربوبی که بشود، شما در یوم ربوبی قرار میگیرید. وقتی که در یوم ربوبی قرار بگیرید، هستید که هستید که هستید.
ماه مبارک شعبان و ایام شادی و فرح است و تنها ماهی است که در آن رحلت ائمه (علیهمالسلام) قرار نگرفته است. ماهی است که رزاقیت باریتعالی در این ماه تمثل پیدا میکند. در این ماه عطا میکند و در ماه مبارک رمضان، عطیهاش به نتیجه میرسد؛ چون لیلةالقدر صغیره در این ماه است. انشاءالله رزقنا الله إیانا و إیاکم که ما هم از این مطالب، بهره ببریم.
در بحث فقه المشاورة، ضرورت مشاوره را بحث کردیم، نیاز به مشاوره را بحث کردیم و مشاوره را تعریف کردیم و در خصوصیات و خصائص مشاورهی اسلامی و تفاوت آن با مشاورهی اصطلاحی بودیم.
چه تفاوتی بین مشاورهی اسلامی و مشاورهی غیر اسلامی است؟
ما عرضمان این است که مشاورهای که مضافٌالیه آن اسلام است، تمام خصوصیات اسلام باید در آن رعایت شود. ما در ادبیات، یک بحثی داشتیم و آن این است که مضافی که به مضافٌالیه بشود، کسب تعریف و خصوصیات مضافٌالیه میکند. وقتی که مشاورهی اسلامی با خصوصیت اسلام میآید، باید قید اسلامیت را داشته باشد؛ به همین جهت عرض کردیم که در مبانی مشاورهی اسلامی، انسانشناسی هست، هستیشناسی هست، معرفتشناسی هست، مبدأشناسی هست و معادشناسی هست.
مشاورهی اسلامی، یک مجموعهای از اندیشهی اسلامی، عقاید اسلامی، اخلاق اسلامی، معارف اسلامی و جامعیت و جهانشمولی اسلامی هست. ما یکی دیگر از خصایص مشاورهی اسلامی را جهانشمولی میدانیم. و چون آن را جهانشمول میدانیم، وابستهی به فطرت انسانی میدانیم. و فطرت انسانی و اسلامی، لایتغیر و لا یتبدل است و هیچ تغییر و تبدلی ندارد. گرچه که در زمانهای مختلف، ممکن است که آسیبهای مختلفی به آن زده شود و به خاطر موقعیتهای مختلف زمانی و مکانی در احاطهی آن تردیدهایی ایجاد شود، ولی قابل حذف نیست. در گذشته هم عرض کردیم که مشاوره، امر وجودی است، نه امر ماهوی.
شما از هر انسانی اعم از آسیبزده و غیرآسیبزده، اگر تست بگیرید، اولین جواب آنها به تست این است که ما در آسیبهای خود باید به شخصی مراجعه کنیم که ما را آسیبزدایی کند. بعدا به خصوصیات مشاور میرسیم که آیا مشاور باید برتر باشد، یا در رجوع مساوی به مساوی و رجوع عالی به دانی هم مشاوره صدق میکند، یا خیر؟
در مشاورهی اسلامی نظرمان این است که همان خصوصیاتی که برای اسلام میدانیم، برای مشاورهی اسلامی هم میدانیم. برای همین ما بهترین مشاورهی اسلامی را مشاورهای میدانیم که در آن تبیین حکمت و مسائل الهی باشد؛ یعنی همان فلسفهی بعثت انبیای الهی که تزکیه و تعلیم باشد؛ ﴿وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ﴾؛[11] لذا اولین کار مشاور در مشاورهی اسلامی، بستر تعلیمی و تعلّمی در اتاق مشاوره و تربیتی و تهذیبی است. انشاءالله هرچه زودتر سیر و سلوک و عرفان عملی و معرفت نفس را شروع کنیم، تا کسانی که به ما مراجعه میکنند و آسیبزده هستند، ما آنها را راهنمایی کنیم.
چه نسبتی بین مشاوره و هدایت و نصیحت و موعظه است؟ عرض ما این است که مشاوره، عمومیت دارد؛ یعنی در مشاوره، گاهی هدایت است و گاهی نصیحت و موعظه است. بستر مشاوره برای هدایت شخص آسیبزده است؛ چنانچه انبیا و کسانی که صاحب شریعت هستند، در برخوردهای خود، جز مسائل اسلامی چیزی را تعلیم نمیکردند. و بر اساس «إنّا مَعاشِرَ الأنبیاءِ أُمِرنا أن نُکَلِّمَ النّاسَ عَلَی قَدرِ عُقولِهِم»،[12] به وِفق عقول مردم، سخن داشتند. ما مشاورهی اسلامی را چنین چیزی میدانیم و از آنجا که مبدأ اسلام من الحق إلی الحق است و من الله إلی الله تبارک و تعالی است، مصدر مشاورهی اسلامی را حضرت حق میدانیم. و تدبیر مشاورهی اسلامی را من الله میدانیم.
آیهی شریفهی ﴿يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ﴾،[13] در مشاورهی اسلامی هم تحقق دارد. «فالمدبرات أمرا».
مَیز مشاورهی اسلامی را در این میدانیم که در عین حالی که مشاورهی اسلامی، تجربی، عقلی و منطقی است، اما خاص تجربه و عقل و منطق نیست؛ بلکه فراتر از اینها است؛ یعنی ما مشاورهی اسلامی را وحیانی میدانیم. در فقهالمشاورة، خصوصیت مشاورهی اسلامی این است که «یدبر الأمر من السماء إلی الأرض» است. این سماء هم آسمان اصطلاحی نیست؛ بلکه عالمِ علم، عالم فرشتهها، عقول و مفارقات و ماوراء ماده است. از آنجا القاء میشود و تحققش در عالم ماده است. برای همین وقتی که مَیز مشاورهی اسلامی را وحیانی بدانیم، مشاوری موفق است که ارتباطش با وحی بیشتر باشد.
ما وحی را یک شعور مرموز میدانیم. وقتی که شعور مرموز باشد، رمزگشایی، از آنِ کسی است که به کدهای مشورتی نائل شود. برای همین تنها راه منحصر در کمال مشاورهی اسلامی را اتصال به عالم مفارقات میدانیم. راهکار اتصال به عالم مفارقات هم، ﴿وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ﴾[14] است. خیلی نکتهی مهمی است؛ لذا همین مطالبی که در مشاوره میگوییم، اول برای مشاور است و بعد برای مراجع؛ چون اول مشاور باید این خصوصیات را داشته باشد، تا بتواند به کسی که به او مراجعه میکند، منتقل کند. در نتیجه راه برونرفت از همهی مشکلات، اتصال به مبدأ و معاد است و تنها راه آن، شب و سحر داشتن است. کتاب خواندن و فقه و اصول و عرفان و تفسیر خواندن، همهی اینها مقدمه است. اینها اصول اصطلاحی هستند که تا به مبدأ متصل نشوند، نتیجه نمیدهد.
«من أخلص لله أربعين صباحا ظهرت ينابيع الحكمة من قلبه على لسانه».[15] اینکه در مورد حضرت استاد علامه حسنزاده آملی (قدساللهنفسهالزکیة) عرض کردم که ایشان اَبَرمرد معرفت نفس هستند، به این جهت بود. بیش از 35 سالی که در محضر ایشان بودم، ما سؤالی از ایشان در علوم مختلف نکردیم که ایشان تأمل داشته باشند. این نفس، متصل شده است. اینکه میگویند عالم ربانی و سالک توحیدی، معنایش این است. آنقدر مقام تزکیه و تهذیب ایشان رشد کرده است که متصل شده است. کسی که متصل شود، به تعبیر ابنسینا به عقل فعال میرسد؛ نه عقل هیولانی و بالفعل و مستفاد؛ بلکه به عقل فعال میرسد؛ لذا بوعلی سینا در بحث نبوت و منامات میگوید: «خصلت نبی نسبت به بقیه این است که در مقام عقل فعال قرار گرفته است».[16]
ما عرضمان این است که هرچه مشاور به این فعلیت برسد، قویتر است. و وقتی به فعلیت می رسد که شب و سحر داشته باشد. در فقرهای از الهینامه عرض کردیم: «الهی از انسان سر می رود، ولی سَهَر و سحر نمیرود». سَهَر، یعنی بیداری و سَحَر، یعنی زمان خاص. این را تقویت کنید. ﴿وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ﴾.[17] ماه شعبان، ماه استغفار است. استغفار، بهترین کار است. استغفار، یعنی پوشش گذاشتن روی آسیبها و تجلیِ کمالات. همان چیزی که در مشاورهی اسلامی مطرح است. بهترین آداب در حوزهی معرفتیِ مشاورهی اسلامی آن است که ما پیرو آیات الهی باشیم.
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ آمِنُواْ﴾.[18] این خطاب، خیلی خطاب عظیمی است. روی آن تأمل بفرمایید. برخی از مفسرین اشکال کرده اند که این تحصیل حاصل نیست؟ بعد جواب دادند که خیر، بلکه آمَنوا که اول آمده، فطری است، ولی آمِنوا که دوم آمده، استدلالی است؛ یا اولی، ابتدایی است و دوم، نهادی است. ما در توجیه این جهت عرض کردیم که خطاب ایمان، خطاب تغلیبی است، نه تخصیصی؛ در نتیجه غیر مؤمنین هم در خطاب به ایمان دخیل هستند؛ لذا وجوب تقلید بر مکلف، وجوب عقلی است، نه شرعی؛ در نتیجه ایمانی که بعد آمده است، مراحل مختلف ایمانی است. و هرچه که مراجع و مشاور، باورشان بیشتر باشد، حتی در مراجعهی مشاور، مشاورهشان قویتر است. تفاوت مشاورهی اسلامی با مشاورههای دیگر این است که مشاورهی اسلامی، وحیانی است. یعنی عاقلانهی عارفانهی ربوبی است و تمام آیات الهی، تجلیشان در مشاورهی اسلامی است.