1402/11/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه المشاورة/مشاوره ی اسلامی /خصوصیات مشاوره ی اسلامی
سید بن طاووس - این سالک واصل و توحیدی - در اقبال الأعمال که مراجعه کنید و دم دستتان باشد، روایتی میآورد. هر ماهی که حلول میکند، اعمال آن ماه را ببینید. مرحوم شیخ عباس قمی - خدا درجاتشان را متعالی کند - مطالب اقبال را معمولا آوردند. در توصیهها برای مشاوران داریم که روزشان را با اعمال الهی عجین کنند، تا نفسشان برای راهنمایی دیگران، قَدَر شود.
از حضرت حق، حدیث قدسی نقل میفرمایند:
«الشَّهرُ شَهرِی وَ العَبدُ عَبدِی وَ الرَّحمَةُ رَحمَتِی فَمَن دَعانِی أَجَبتُه وَ مَن سَأَلَنِی أَعطَیتُهُ»؛[1]
ماه، ماه من است و بنده هم، بندهی من است و رحمت هم، رحمت من است. سه عنوان زمانی و عنوان شخصی که متضمّن است و «رحمتی» که شامل همه است. از این بالاتر نمیشود. سه عنوان مهم.
نتیجه اینکه هر کس مرا در این ماه بخواند، اجابتش میکنم. ظرفیت برای اجابت است. کسی که مرا سؤال کند، عطا میکنم. دعا و سؤال، جدا آمده و هر یک معنای خود را دارد. «دَعانی»، خواندن است و سؤال، درخواست کردن است. «یُعطِی مَن سَأَلَهُ وَ یُعطِی مَن لَم یَسأَلهُ».[2] هم کسی را که درخواست کند، میدهد و هم کسی که درخواست نمیکند. گاهی مقام غیر سائلین از سائلین بالاتر است. «یعطی من سأله و یعطی من لم یسأله». به جایی میرسد که درخواست را هم نمیخواهد.
با بزرگانی محضر حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) مشرف میشدیم که الآن هم در فیضیه مشرّف هستیم. ربّ أنعمتَ فَزِد. وقتی مشرف میشدند، سلام میدادند و باقی را به سکوت میگذرانند. سکوت، دلیل بر این است که متکلم و متکلمهای هست. در برگشت شروع میکردند دریافتهایشان را نقل میکردند. انسانی که شب و سحر دارد، مرتب تقاضا دارد. اصرار در سؤال از باریتعالی مطلوب است. ﴿وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ﴾.[3] سائل وجودی هم بالاتر از سائل گفتمانی است. فقر وجودی، بالاتر از فقر زبانی است.
انشاءالله آنچه خدا میخواهد، برای ما در این ماه مقدر کند.
تعریف و ضرورت مشاوره و تاریخ آن را مطرح کردیم. در فرق مشاورهی اسلامی و اصطلاحی بودیم.
نسبت بین مشاورهی اسلامی و اصطلاحی، عموم و خصوص میدانیم. مشاورهی اصطلاحی، قِسمی از مشاورهی اسلامی است. مشاورهی اسلامی، عام است و همهی گفتمانها را شامل میشود. خصوصیاتی که برای مضافٌالیهِ مشاوره قائل هستیم، به تبع خصوصیات این مضافٌالیه به مضاف، سرایت میکند. هر خصوصیاتی که در اسلام هست، به مشاورهی اسلامی سرایت میکند. از آیات و روایات و همراهی عقل میتوانیم آن را استخراج کنیم. آنچه در مشاورههای اصطلاحی رخ میدهد، باید دید در مشاورهی اسلامی تأیید شده است، یا خیر؟
برخی مشاورههای اصطلاحی در نظر مشاورهی اسلامی، شاید ممنوعیت داشته باشد. فقه مشاوره برای همین است که حد و حدود معلوم شود.
از خصلتهای اسلام، جامعیت است. اسلام، دین جامع و کامل است. بالاترین ادیان الهی و دینِ مقبول و مشروع است. ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا﴾.[4] این اسلام به معنای اخص است و بعد از ولایت، کامل شد. اسلامیت بعد از رسالت و ولایت است. قبل از آن ولایت، رضایت مطلق خدا نبوده است. انبیای الهی، به قدر ظرفیت مردم سخن میگفتند. امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «ما كلّم رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم العباد بكنه عقله قطّ،قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم:انّا معاشر الأنبياء أمرنا أن نكلّم الناس على قدر عقولهم».[5] وقتی عقول کامل بشود، ظهور آخرین ولیّ اتفاق خواهد افتاد. جامعهای که منتظر مصلح است، باید خودش صالح باشد.
مشاورهی اسلامی را هم جامع میدانیم. بحثی بود که اسلام، نظام اقتصادی دارد، یا خیر؟ به نظر ما بله، نظام اقتصادی دارد، ولی تدوین نشده است. عدم تدوین، دلیل بر عدم وجود نیست.
خصلت دوم این است که همانند اینکه اسلام جاوید است، مشاورهی اسلامی نیز جاودان است. میشود کمرنگش کرد، ولی فانینشدنی است. اکثر مسائل اسلامی ما با فطرت هماهنگی دارد. تغییر و تغیّر ازمنه و امکنه، تفاوتی در این جهت ایجاد نمیکند؛ چون همگام با فطرت است.
مطلب دیگر این که اسلام، بهترین نظریهها را در انسانشناسی و هستیشناسی و معرفتشناسی و رهبرشناسی، یعنی پیامبرشناسی و امامشناسی دارد. مشاورهی اسلامی هم مرتبط با این موارد است.
اسلام، نظر خاصی به توحید، یعنی مبدأ و معاد دارد. دو اصل اساسیِ تمام انبیای الهی است. انبیای الهی از آغاز تا آخر، توحید و معاد را تأیید کردند.
مطلب مهم دیگر اینکه اسلام برای انسان، عظمت خاصی قائل است و انسان را موجود مادی نمیداند؛ بلکه موجودی الهی و مختار و هدفمند و مسئولیتپذیر میداند. «كُلُّكُمْ رَاعٍ، وَكُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ».[6] مُراجع و مشاور باید بدانند که خط سیر آنها من الله و الی الله است. اگر مراجعی آسیب دیده است و نمیتواند برخی امور را رعایت کند، فضا باید دقت شود. حدّاقل برخی امور را با تذکر میتوانند جلوگیری کنند. انشاءالله اینها را بعدا به تفصیل خواهیم رسید.
ما مشاورهی اسلامی را به گونهای میدانیم که سالک الی الله باید از برخی بیماریهای روانی و آسیبهای نفسانی در امان بماند. ما چنین دید هدفمندی داریم. شاید به این نتیجه برسیم که مشاوره ضرورت دارد. گاهی رفتن برای خواندن مشاورهی اسلامی، واجب کفایی باشد. حکم را بعدا خواهیم گفت.
مشاورین اسلامی باید جواز در این زمینه داشته باشند. چطور اجازهی روایت میدادند؛ یعنی این فرد، متصل به ائمه (علیهمالسلام) است. در بحث ولایت فقیه هم گفتیم جایگاهش در مسائل اعتقادی است، نه فقط فقهی. او هم متصل است. استادِ مشرف بر کار مشاورهی اسلامی، باید اجازه بدهد که بخشی، اکتسابی است.