1401/07/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: الشخص الإعتباری/مقدمات بحث الشخص الإعتباری /اقسام تشخّص
طبق سنوات گذشته، هر روز حدیثی برای تیمن و تبرک بحث بیان میشود. تمام این مقدمات برای آن است که در محضر آیات و روایات باشیم. روایت امروز از امام عسکری (علیهالسلام) است. شخصیتی که هنرشان این بود که امت اسلام را از حضور به غیبت بردند. آوردن از غیبت به حضور، خیلی هنر نیست، ولی امتی را عبور دادن از حضور به غیبت هنر خاص میطلبد. این خصوصیت امامت این بزرگوار است. کتاب انسان 250 ساله مقام معظم رهبری را بخوانید. ایشان برداشتهای روانی دارند. به جوانها هم توصیه کنید بخوانند. یکی از خصلتهای دیگری که در زندگی امام حسن عسکری (علیهالسلام) است، آن است که دارالوکالة و دارالولایة را نهادینه کردند. عنوان نمایندگی شخصیت امام معصوم (علیهالسلام) به دست امام عسکری (علیهالسلام) نهادینه شد. برای نهادینه کردن این دو مطلب مهم، یعنی عبور مردم از حضور به غیبت و عبور از شخصیت واحد به شخصیتهای متعدد، از اقدامات ایشان بود. کرامتهای زیادی از ایشان صادر شد. از امام جواد (علیهالسلام) کرامتهای زیادی صادر شده است. ظاهرا کمترین دوره امامت را امام عسکری (علیهالسلام) داشتند. این چه سرّی است که کمترین دوره امامت به بیشترین دوره امامت منتهی میشود. هر مجملی، یک مفصلی دارد. هر علم تفصیلیای یک علم اجمالی دارد. علم اجمالی در اصول نقص است، ولی در امور معرفتی، علم تفصیلی نقص است و علم اجمالی کمال است. بقیتالله، یعنی باقیماندهی حضرت حق، وجهاللهی است که آینهی تمامنمای اسمای الهی است؛ لذا بیشترین امامت و بیشترین مصائب و مشکلات را دارد. ما بحمدالله در دورهی امامت این امام بزرگوار هستیم. برای ارتباط با ایشان برنامهریزی کنیم.
ماه مبارک ربیع است و اوایلش، متعلق به امام عسکری (علیهالسلام) و امام زمان (علیهالسلام) است و در اواسط، تعلق به رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و امام صادق (علیهالسلام) دارد.
فرمایش امام عسکری (علیهالسلام) این است: «إنّ الوصول إلی الله سفر لا یُدرک إلّا بامتطاء اللیل».[1]
سفر، یعنی انتقال از نقطهای به نقطه دیگر. رسیدن به حضرت حق، سفری است که جز به سوار شدن مرکب شب نمیشود. مطیه، یعنی مرَکَب. شب، آغاز حرکت کمالی انسان است. ﴿وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ﴾،[2] ﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى﴾.[3]
حضرت علامه حسنزاده (رحمهالله) بارها میفرمودند: «آقاجان من! سحر و شب داشته باشید». ﴿وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ﴾.[4]
در الهینامه گفتیم: «الهی از انسان سر میرود، اما سهر و سحر نمیرود». سهر، یعنی بیداری و سحر، یعنی لحظه خاص.
اگر میخواهید به نتیجه برسید، برنامه علمی و برنامه سیر و سلوکی داشته باشید. منشأ رسیدن به کمالات،شب است. معراج هم در شب بود. هر برکتی در شب است. به تعبیر علامه طباطبایی شبها که طولانی میشود، بهار اولیای الهی است. الآن شبها طولانی است.
چند توصیه دارم:
یک. برای قرآن، برنامهریزی خاص داشته باشید؛ قرائت و تلاوت و تفکر و تدبر و انشاءالله سیر عملی. خدا آیات فرستاده است و آیات تحویل میگیرد. هر کس بیشتر دستش از این آیات پُر باشد، توفیقش بیشتر است. روز قیامت به ما نمیگویند چقدر فقه و تفسیر و عرفان خواندید؛ میگویند چقدر با آیات، حشر و نشر داشتید. همهی این علوم، مقدمه است و ذیالمقدمه، قرآن است. اگر فقیه و عارف بشوید، ولی دست به آیات الهی نبرید، دستتان خالی است. حتما ماهی یک ختم قرآن را انجام دهید. روزی یک جزء را بخوانید و برخی سورههای منتخب را بخوانید.
سال شصت، خدمت علامه حسنزاده رحمهالله بودم. فرمودند: «چهل سال است که سورهی واقعهی من ترک نشده است». در ایام رحلت ایشان، شبی که در روستای «ایرا» محضر بدن مطهرشان بودیم که قرار بود صبح نماز بخوانیم و دفن کنیم، در اتاق کار و استراحت ایشان بودیم. از اتاق سهدرچهار کمتر بود. کتابهای دمِدستی ایشان را دیدم؛ بحار و نوشتههای خود ایشان بود، قرآن به ترجمه فرانسه و قرآن معمولی و مفاتیح ایشان بود. مفاتیح را برداشتم که ببینم چه دعاهایی میخواندند. معنای سالک توحیدی این است. از کرامتهای ایشان این است. مفاتیح را باز کردم، دیدم نماز میت و تلقین میت را کاغذ گذاشته بودند و با مداد، تکبیرها را علامت زدند. طبق همان مفاتیح، مراسم را انجام دادیم. عزیزان الهی، تعلیم و تعلّمشان، منحصر به این دنیا نیست. اگر با کسی انس گرفتید و ارتباط علمی و عملی برقرار شد، بدانید که هر دو هستید که هستید. دیدم ایشان چگونگی نماز میت و تلقین را علامت زدند.
دعاهای متعددی را علامه نشانگذاری کرده بودند؛ ولی یکی از دعاهایی که زیاد خوانده بودند و آن قدر خوانده بودند که رنگش تغییر کرده بود و جای انگشتان مبارکشان روی مفاتیح باقی بود، دعای شریف عشرات بود. این دعا را بخوانید. سبحان الله و لا اله الا الله و الله اکبر. چرا دعای عشرات میگویند؛ چون حدود 18 فراز، ده مرتبه تکرار میشود. دعای عشرات کسی میخواند که در مقام رضای کامل است؛ یعنی انسان از خدا راضی باشد و خدا از انسان راضی باشد. «وَ تَرْحَمَنِي وَ تَجْعَلَنِي بِقِسْمِكَ رَاضِياً قَانِعاً».[5] مانند امام رضا (علیهالسلام) که مقام رضا را داشتند. مرحوم علامه حسنزاده بارها میفرمودند: «اگر تقسیم هم میکردند، بیشتر از این قسمت ما نبود». در فرازی از الهینامه عرض کردم: «الهی در قسمتآباد وجود، بیشتر از این قسمت ما نبود؛ یا ابا القاسم مددی».
دو. در مدرسهی فیضیه و مرکز فیض و روبروی ضریح مطهر حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) هستیم. خیلیها آرزو دارند در قم باشند و در محضر حضرت باشند. در خدمت آیات و روایات باشیم. همین که ما اینجا هستیم، خدا را شاکر باشیم. با ادعیه محشور باشیم. افرادی را میشناسم که هر یک ماه و دو ماه، آنقدر خوانده میشود که قرآن و مفاتیح آنها غیر قابل استفاده است و باید عوض شود. اینها حجت برای ما هستند، طلبه هم نیستند. برای ما روحانیون حجت هستند. خود را گول نزنیم که ما برای خدا طلبه شدیم، کافی است. هر گاه محضر حضرت علامه رحمهالله مشرف میشدم، دیدم دفترچهای زرد و کهنه دارند و یادداشت میکردند که چه کارهایی را باید انجام دهند و چه کارهایی را نباید انجام دهند.
انشاءالله خدا توفیق دهد با آیات و روایات، حشر و نشر داشته باشیم. دعای عشرات، ورودش صبح و شب است؛ به خصوص عصر جمعه. به اندازه این دعا در هیچ دعایی، حمد مطرح نشده است.
مباحثی که امسال داریم:
یک. بانکداری را شنبه تا دوشنبه ادامه میدهیم. در معاملات بانکی و بحث شرکت بودیم که انشاءالله ادامه میدهیم.
دو. الشخص الاعتباری، روزهای سهشنبه خواهد بود. بحث خارج آن بیان میشود که مسلط بر متن هم شوید. لازم شد متن را هم بیان میکنیم. هم خواندن متن و هم نقد داریم.
سه. روزهای چهارشنبه طبق سال قبل، صلات مسافر است که هنوز باقی مانده است.
اسلام چون دین جامع است، برای همهی روابط و تعاملات، برنامه و دستورالعمل دارد. برای ارتباط انسان با خدا که اولین برنامهها است. دوم: تعامل انسان با انسان؛ با خود یا دیگران. و سوم: تعامل انسان با طبیعت.
یکی از جایگاههایی که اسلام به آن اهمیت داده است، عنوان حقوق و واجباتی است که در شرایع اسلامی آمده است، یا قوانینی که انسان برای کنترل انسان جعل میکند. انسان نیاز به کنترل دارد. قوانین الهی برای همین است. انسان، هم به گاز نیاز دارد و هم به ترمز. هم باید دارد و هم نباید. وقتی بحث حقوق مطرح میشود، بر عکس اینکه فقط حقوق دیگران را میگویند، ولی معنای عامی دارد. به رساله حقوق امام سجاد (علیهالسلام) مراجعه کنید که بهترین منبع حقوقی است. حقالله، حق والدین، حق انسان و حقوق مختلف.
اولین محوری که بر اساس آن مطرح میشود، عنوان شخص و شخصیت است. فرمودند که مراقب افکارتان باشید که رفتار شما را میسازد. رفتار شما برای شما عادت میآورد و عادت، شخصیت شما میشود. تشخص میآورد. شخصیت، مرحله آخر است. تشخص گاهی به طبیعت است و گاهی به اعتبار است. تشخص طبیعی مانند تشخص هر یک از ما. هر کس شخصیت طبیعی و حقیقیاش، خاص به خودش است؛ چون شخصیت او را عادت و رفتار و اندیشهاش میسازد. حقوق اسلامی بر اساس شخصیت و شخص، اعتبار میشود. انشاءالله تعریف شخصیت را در جلسهی آینده خواهیم گفت.