1400/08/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه معاصر/فقه مشاوره /مبانی بحث
با تشکیل معاونت پژوهش مرکز تخصصی امام خمینی «ره» در مدرسه امام کاظم (علیه السلام) چند مسیر پژوهشی مد نظر قرار گرفت به عنوان مثال فقه مشاوره بررسی شد . انتظار هم همین است که مرکز تخصصی مشاوره اسلامی در حوزه متکفل برگزاری چنین درس و نشستهایی باشد. بحمدالله نخستین جلساتش را تجربه کردیم . در استنباط و به دست آوردن احکام مشاورهای به معنای اعم روشهای مختلفی برای تحقیق هست. احکام مشاوره به این معنا است که عمل یک مشاور در ارتباط با مراجع، و کسی که مشورت میخواهد چگونه باشد؟ و این که مشاور در مواجهه با مشکل مراجعان چگونه باید عمل کند؟ از مهم ترین روش ها ، روشهای تجربی در پارادایم اثباتگرایی است که روشی شایع است . روانشناسی در این مورد ورود کرده است. ولی آیا روش تنها منحصر در تجربه است؟ بسیاری از صاحبنظران گزارههایی را دارند که بر اساس آنها ، با روشهای مختلف استنباط کردهاند و تجویزهایی میکنند که مشاور در اتاق مشاوره باید چه کند. حال اگر ما منبعی داشتیم که قابل اعتماد باشد و شامل گزارههای متنوع و معتبر و فراگیر درباره مشاوره باشد ، آیا نمیتوانیم به استنباط و تولید علم در باب مشاوره بپردازیم؟ اینجا بحث استنباط چگونگی عمل مشاور از منابع دینی مطرح میشود. در این بحث عمل اجتهادی مجتهد در استنباط احکام مشاورهای به معنی اعم مد نظر است. از یک مجتهد انتظار میرود حرکت کند و به بررسی موضوعات، مسائل، احکام و حتی مدلهای عمل مشاور بپردازد.
ما دو مجموعه احکام داریم. احکامی که از دیدگاه شرع مقدس احکام خمسه را معلوم میکند. این بخش کوچکی درباره عمل مشاور است. ولی بخش قابل توجهی که میتوانیم استفاده کنیم مربوط به چگونگی عمل مشاور درباره مسائل مراجع است. در باره نحوه ی درمان و واکنشهای مثلا افسردگی و اضطراب مراجع می باشد . آیا مشاور در واکنشهای مراجع نسبت به مسائلش چطور اقدام کند و همدلی کند؟ چطور نگاه کند؟ چه تکنیکی انجام دهد؟ منابع اسلامی شامل متون دینی و اصولی است که در اصول فقه به دست می آید و در حیطه روانشناسی این قابلیت را به خوبی دارد که بتوانیم درس خارجی را با عنوان خارج مشاوره داشته باشیم.
بنا بر این وقتی احساس میشود این قابلیت هست حقیقتا جای برگزاری یک درس خارج مانند فقه علوم سیاسی یا اخلاق یا دروس فقهی دیگر خالی بود.
در مرکز تخصصی مشاوره امام خمینی «ره» یک گروه علمی ذیل معاونت پژوهش تشکیل شده است که با اساتیدی خدمت استاد عباسی خراسانی میرسیم و برنامهریزی محتوایی و ساختاری این درس را انجام میدهیم. نسبت به برنامههای حاشیه ی این درس نیز فکر شده است. از جمله برگزاری نشستهای علمی مربوط به یافتههای درس که با اجازه استاد در معرض نقد و بررسی قرار گیرد. هر جلسه متن درس پیاده میشود. سه نفر از گروه فقهی غیر از استاد بزرگوار متن درس را میبینند اگر نیاز به ویراستاری و کم و زیاد باشد با کسب اجازه از استاد این کار انجام میشود. ما تمایل به گسترش این درس داریم. یافتههای این درس منتشر شود و بتوانیم پربارتر و منظمتر این درس را برگزار کنیم، کمکی است برای تحقق اهداف در نظر گرفته شده.
تشکر از حضرت استاد و همه شما دوستان.
رسم ما این است که حدیث اخلاقی را مطرح میکنیم که هم سیر بحث و هم سیر نفس را مشخص میکند. در مباحث مشاوره اسلامی که تا نفسی نباشد نمیتواند نفوسی را کمک کند.
حدیث از امام صادق (علیه السلام) نقل شده از پدرانشان از رسول مکرم (صلی الله علیه و آله) از عیسی بن مریم (علیه السلام). سلسله سند حدیث متصل میشود به آخرین پیغمبری که رسالت را به رسول مکرم (صلی الله علیه و آله) تحویل دادند. میرفت که ایشان خاتم النبیین باشد ولی چنین نشد. مباحثی دارد که بماند. فرمایش عیسی بن مریم (علیه السلام) : لن یلج ملکوت السموات من لم یولد مرتّین.[1] حدیث قضیه شرطیه متصله است، مستحضرید قضایای شرطیه علت و معلول است. تالی و مقدم است. زمانی که سبب تحقق یابد مسبب تحقق مییابد. «به ملکوت آسمانها نمیرسد مگر کسی که دو تولد داشته باشد». کسی که دو تولد داشته باشد به ملکوت آسمانها وارد میشود.
[برای فهم مفردات حدیث] به کتب لغت اصیل مراجعه میکنیم: ولوج یعنی کسی آن قدر ممارست با چیزی داشته باشد که آن دو یکی شود،[2] مانند ولوج لیل و نهار در قرآن . شب روز را دارد و روز شب را دارد. از کجا انسان شروع کند که روز مقدمه شب یا شب مقدمه روز باشد. در عرف سالکان شب مقدمه روز است. لیلة القدر هم همین است.
در جلسات اول خاضعانه میخواهم برنامهریزی داشته باشیم. چطور برای این ساعت برنامه ریختید . باید برای نفس خودمان زمانی مشخص کنیم. در این ایام پاییز شبها طولانی میشود. شب مردان خدا ، روز جهان افروز است. اعزه ی من دیر شروع نکنید. الآن نغمه ی داوودی حضرت استادم در سال 58 و 59 در گوش من هست. « با همان لحنشان که آقاجان من دیر نشود.» بپردازید به این ولادت ثانوی! ولادت اولی را که همه دارند. یک کلید به شما عرض کنم. دستورالعملی که خیلی راهها را باز میکند. اول به خودتان مشورت بدهید. اگر مشاور و مستشیر و مشاوره همه یکی شد، از نفس شروع شد کارسازی دارد. سعی کنید در این ولادت ثانوی با دست پر بروید. تا دیر نشده از قرآن شروع کنید. از همین امروز و همین ساعت شنونده و گوینده عهدی ببندیم دقایقی از روز را در محضر آیات باشیم. بخوانیم ، بدانیم ، بفهمیم ، برسیم ، تفکر کنیم ،تدبر کنیم ببینیم حاصل عمر چه میشود.
در جلسه گذشته دورنمایی از بحث فقه مشاوره مطرح شد. اینکه آیا از مسائل مستحدثه است یا خیر؟ فقه است یا مسأله ؟ در فقه کرونا مطرح کردیم که فقه کرونا نگوییم ، بلکه باید بگوییم مسأله کرونا. ولی در مشاوره عکس آن را قائلیم. همین تیتری را که عزیزان بیان کردند ، درست است. ساختار بحث طوری است که کتابهایی را برای مشاوره اختصاص دهیم . این ساختار مسائل گوناگونی دارد. هر مسأله گزارهها و موضوعات و محمولات گوناگونی را شامل می شود ؛ هر محمول نتایجی دارد. هر نتیجه راهکارها و راهبردهای گوناگونی دارد. اگر بخوانیم و راهکار نداشته باشیم برای خودمان هم فایده ندارد.
مشاوره فقه است، مسأله نیست بلکه دارای مسائل گوناگون است. از ورود به محفل مشاوره تا خروج از آن روایت و منابع و مصادر داریم . ما بحث فقه المشاوره را بحث مستحدث نمیدانیم. مسائل مستحدثه آن است که در فقاهت ، در روایت و درآیات نمونهاش را نداریم. باید سراغ تطبیقات بیاییم و معادلسازی کنیم و یا به کمک سیره ثابت کنیم منع شرعی ندارد .
ما شارع مقدس را در خیلی از مسائل مؤسس نمیدانیم بلکه ممضی میدانیم. امضا کننده است. در خیلی از عناوین فقاهتی و درختواره فقهی نظر ما این است که حصر عقلی [وجود] ندارد بلکه حصر استقرایی است. حصر عقلی قابل زیاده و نقصان نیست. منفصله حقیقیه نیست. [حصر عقلی مانند عدد زوج] عدد یا زوج است یا فرد قابل کم و زیاد نیست. شخصیتی مانند فقیه یزدی صاحب عروه میفرماید: و الحصر فی المعهودات ممنوع.[3] حصر در معهودات ممنوع است. ما در شریعت اسلامی - الا ما خرج بالدلیل - تخصیص نداریم بلکه همه جا تمثیل است. تمثیل اصل اولیه است. نتیجه آن این است که اگر تخصیصی شدیم به شمارش آیات و روایات یا مصادر فقاهتی موضوع و حکم متناسب با آن داریم. از کسانی که اصرار بر تخصیص دارند، آقایان اخباری هستند[4] . البته برخی مجتهدین هم قائل به تخصیص هستند. آن ها حتی در مسائل فقاهتی و نظریههای استنباطی هم سعی میکردند عین روایت را بیان کنند[5] . روایت را تقطیع میکردند و همان را به عنوان فتوا میآوردند. خداوند مرحوم آیت الله العظمی بروجردی را رحمت کند ایشان معتقد بودند، سلسله سندی که به عصر غیبت میرسد از سوی فقهایی که نزدیک به عصر غیبت هستند اینها اصول متلقات از معصومین (علیه السلام) است بعد فرمایش آنها کار روایت را می کند.[6] اگر دستمان از روایت خالی شد سراغ آنها میرویم. مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی کتاب جوامع فقهیه را چاپ کردند. کتب نزدیک به عصر ائمه (علیه السلام)را جمع کردند تا مجتهدی اگر در روایات مطلبی را نیافت در اینها بیابد. از بزرگان متأخر که این روش را ادامه دادند مرحوم آیت الله مشکینی در الفقه المأثور هستند.[7] روایاتی که سندش محرز بود همان متن روایت را تقطیع کردند و به عنوان نظر فقهیشان مطرح کردند.
ما در بحثمان روشهای فقاهتی را نیز می گوییم. ان شاء الله اهل تمرین باشید. [بنابراین] در مسائل کلان فقهی یعنی در زمانهای مختلف معاصر و متقدم و متوسط و متأخر، شارع مقدس مؤسس نیست بلکه امضا کننده است. در این صورت دست شما در مشاوره و فقه باز خواهد شد. اگر تصریح به تخصیص نداشتیم میتوانیم به عنوان تمثیل استفاده کنیم. این قدر مصادیق در عناوین مختلف دارم تمثیلات است نه تخصیصات. دایره مثال باز است. ما قائل به این هستیم فقه المشاوره را به عنوان فقه مستحدث مطرح نکنید. فقه مستحدث موضوعاتش در منابع نیست. ما سه دلیل را معتبر میدانیم کتاب، سنت، عقل و اجماع به طور محدود.[8]
البته چه بسا عناوین و مسائلی که قبلا نداشتیم و اینجا نیاز داریم. اگر مراد از فقه معاصر آن است که الآن به آن نیاز داریم و یکی از آن مباحث مورد نیاز بحث از مشاوره و مشاور و مشیر است، بدین معنا فقه مشاوره فقه معاصر است. ولی اگر مراد از فقه معاصر یعنی مطالبی به بحث گذاشته میشود که قبلا نبوده است، بدین معنا فقه معاصر نیست و در منابع ما سخن از آن بوده سات. چقدر مشاور میتواند استنطاق داشته باشد؟ مرز آن کجاست؟ ان شاء الله خواهیم گفت. نتیجه اینکه فقه المشاوره است نه مسأله مشاوره. ساختار آن در مسائل مستحدثه نیست بلکه در مسائل مستخرجه است. ویژگی مسائل مستحدثه این است که هیچ تعریفی و تخصیصی در منابع نیامده است در حالی که در بحث مشاوره هم در قرآن و هم در روایات مستقیم و غیر مستقیم مطالبی دربارهاش آمده است. به هر حال، بحث مشاوره یکی از بیشترین عناوین موجود در روایات را دارد.
نکته مهم دیگر این است که همه علوم، اسلامی است. گاهی غربیها نگویند مشاوره از ما است چون نشر روانشناسی و مشاوره از ما بوده است . مشاوره ، اسلامی است . چرا که علوم منتهی میشود به منبع علوم یعنی فرشته علم حضرت جبرائیل (علیه السلام) . حتی سحر که در فقاهت میگویند تعلیم و تعلمش تشریعا جایز نیست ، اسلامی است. این عدم جواز تشریعی منافات با جواز تکوینی ندارد. تشریع برای افعال است و تکوین برای مقام خارج. حتی سحر هم به نظر ما خدایی است. من الله است. مؤید آن آیه 102 سوره بقره است.[9] که سحر علم الهی است.
در جلسه آینده ببینیم حال که فقه مشاوره از مسائل مستحدثه نشد باید در کدام عنوان از عناوین فقهی جای گیرد. باید به عنوان کتاب مستقل مطرح شود. کتب فقهی 28 مورد است یا بیشتر ! مهم نیست. مسائل مستحدثه هم عیبی ندارد گسترده شود. فقه پویا و به تعبیر امام رحمه الله فقه جواهری جواب مسائل روز را میدهد. هرچه به روزتر باشیم پاسخگویی ما بیشتر است. شما بحمد الله خود پرچمدار مشاوره هستید. کسانی که شبهات به روز مشاوره را دارند به بحث ارائه کنند بیاید تا مورد تبادل نظر قرار گیرد. خروجی بحث ان شاء الله کتابی باشد که میخواهند وارد مباحث مشاوره باشند الگو باشد. کسانی که اول راهی را میروند بولدوزر و سکاندار میشوند.
اگر مسأله باشد جزئی است و قابل سرایت نیست ولی اگر فقه مشاوره باشد عناوین مختلفی دارد. به لحاظ عملی خیلی فرقی ندارد. فرق بین مسأله و فقه در کلیت و جزئیت است. این دو خیلی تفاوت دارد. اگر فقه باشد ، گاهی عناوین دیگر زیر مجموعهاش قرار میگیرد ولی مسأله چنین نیست.
در عبادات در مواردی اصل با تخصیص است و همه جا تمثیل نیست. معاملات تمثیلی است. بیشتر موارد تمثیلی است. به خصوص اگر به این نتیجه رسیدیم در اصول که حقیقت شرعیه نداریم.[10]