1400/07/24
بسم الله الرحمن الرحیم
فهرست درس
موضوع: فقه معاصر/فقه مشاوره /مقدمه
معمولا در جلسههای خارج فقه رسم ما این است که حدیث اخلاقی خوانده میشود. چون فقاهت بدون سیر و سلوک هیچ نتیجهای ندارد. حقیقت فقاهت سیر و سلوک است.
به تناسب ایام، حدیثی از احادیث انتخاب شده است که میطلبد از همین لحظه گوینده و شنونده، همه برای عمل به آن برنامهریزی کنیم. فضل اگر به فضیلت و تفضل و فضلنا بعض النبیین علی بعض رسید ما را به رفیع الدرجات میرساند. صاحبان علم صاحب درجات هستند. خداوند رفیع الدرجات است. ﴿... يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾[1]
از امام صادق« علیه السلام» سوال کردند این درجات چیست ؟ فرمودند جنات است.[2] جنات اگر هم جمع ادبی باشد، معنای کثرت دارد . جمع عقلی باشد دو تا بیشتر نیست . جنت ذات و جنت صفات. جنت ذات بالاترین جنتها است .[3] این جنت برای علمای بالله است. کسانی که عالم بالله باشند. برای این برنامهریزی کنید.
نکته : سنن النبی را دم دست بگذارید و یک دور بخوانید. به خصوص در ایام ربیع که متعلق به رسول مکرم (صلی الله علیه و آله) است. این که حضرتشان چه کردند که ﴿إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيم﴾[4] شدند.
در سلسله سند امام سجاد (علیه السلام) هستند. امام سجاد (علیه السلام) از امام حسین (علیه السلام) نقل میفرمایند. ایشان از پدر بزرگوارشان حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) سوال میکنند . سلسله نقل از امام سجاد (علیه السلام) است. سخن از امام حسین (علیه السلام) و سوال ایشان می باشد . ناقل امیر بیان (علیه السلام) و موضوع سخن حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) هستند.
بحث ما فقه المشاوره است . بحث سنگینی است. سوال کردند که آقا رسول الله ( صلی الله علیه و آله ) وقتشان را در زندگی چطور تنظیم میکردند. برای آنها که می خواهند به علم بالله برسند این یک دستور العمل است. برای آنها که میخواهند به علم بالله برسند. ایشان آن زمان خردسال بودند. تقسیم وقت را از پدر سوال کردند. با علم امامت میدانند ولی میخواهند علم را برای دیگران بیان کنند. پدرجان،آقا رسول الله وقتشان را چطور تقسیم میکردند؟ به خصوص وقتی در زندگی خانوادگی بودند.[5]
متن روایت بدین نحو است :
« و کان اذا اوی الی منزله » : وقتی منزل را به عنوان مأوا و سکونت میگرفتند .
« جزء دخوله ثلاثة اجزاء » : تابلوی زندگانی خانوادگی حضرت این سه قسم بود .
امام علی علیه السلام فرمودند آقا رسول الله ورودشان را سه بخش میکردند.
﴿لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة﴾.[6] باید الگو بگیریم. برای این روایت برنامهریزی کنیم. ما هم ان شاء الله با شما شریک باشیم. ما هم قول میدهیم مثل شما برنامهریزی کنیم.
یک مشاور باید وقتش را این گونه تقسیم کند. برای خودش یا دیگران میخواهد مشورت دهد باید اهل نظم باشد.[7]
امام حسین (علیه السلام) در برخی روایات هست که سوال جدیدی کردند که اگر وقت زیادی نیاز داشتند از چه وقتی استفاده میکردند. این قسمت دوم پاسخ این سوال است. جزء خودشان را بین خود و مردم تقسیم میکردند. اگر خروجی نداشته باشیم ورودی هم فایده ندارد. لذا علمی فایده دارد که خروجی داشته باشد. علم اگر خروجی داشت ورودی هم طور دیگر است.
این روایت را سرلوحه زندگیتان قرار دهید. اولویت بندی کنید. هیچ کس اولی از خودتان نیست. برای خود برنامهریزی کنید.
نکته ای در رابطه با نوع روایات : اکثر روایات ما تبیینی بوده و برای دیگران توضیح داده شده است . روایاتی که در آنها حالات ائمه ( علیه السلام ) به عنوان قضایای شخصیه سیر و سلوکی بیان شده را دریابید . به بحث حجیت قضایای شخصیه ان شاءالله می رسیم . در مقابل قضایایی که مصادیق عناوین کلیه باشد و ملاکات را بیان کند شکی در حجیتش نیست.
نکته ای در رابطه با فسلفه مشاوره: بیشتر مشورتها برای کاربرد مسائل خانوادگی است. اگر بتوانیم خانوادههایی را نجات دهیم هم فرد را نجات دادیم و هم جمع را . جمع فرد میشود و فرد جمع میشود. انسان از وحدت شروع میکند به کثرت میرسد و دوباره خود را جمع میکند به فردانیت میرسد. این جز اخلاق چیز دیگری نیست. انسان در این دنیا نوعی است که دارای افراد است و فردای قیامت فردی است که دارای انواع است. ماهیت انسانیت به زید و عمرو و خالد تقسیم میشود در این دنیا ولی در آخرت هر صفتش یک نوعی درست میکند. یک تشخصی درست میکند. هر تشخصش یک درجه یا یک درکه است. یا سیر صعودی است یا نزولی. اولین فلسفه مشاوره برای نجات فرد است که افرادی را نجات دهد. اگر خوب و عالمانه و عارفانه به فردی مشاوره دادید میتوانید جمعی را نجات دهید. به خصوص افرادی که منشأ آثار است. هر کس دارای آثار است ولی تشکیک دارد.
بحث فقه را محضر آیت الله العظمی خوانساری میرسیدیم رسائل و مکاسب میگفتیم در دهه 60 . در طول هفته کار میکردیم هفته ای یک یا دو جلسه را محضرشان میرسیدیم و من خروجی را ارائه میکردم. هر بحث دو دفتر صد برگ میشد. از کسانی بودند که مسئول هیئت استفتاء آیت الله العظمی بروجردی بودند. ایشان معروف به حافظه علما بودند. متناسب با این حافظه از ایشان پرسیدم سند روایت « ابن عباس حبرالامه »[8] کجاست؟ با تبسمی فرمودند: آقا شرح منظومه چاپ ناصری را دارید، در فلان صفحه گوشه بالا تعلیقه این را آورده است . نگاه کردم ، کاملا درست فرموده بودند . زمانی که کتابی به دستشان می رسید تا مطالعه نمی کردند در کتابخانه نمی گذاشتند . مجلات جدید را هم میخواندند . خدمت ایشان گاهی اشاراتشان بابهایی باز میکرد. درس خارج درس اشارات است و بشارات. سطح را گذراندید. تلنگری باید بخورید و استعداد را به فعلیت برسانید.
ایام رحلت حضرت علامه حسنزاده قدس الله نفسه الزکیه است از رحلت ایشان هم بگویم. از سال 58 محضر ایشان بودم. بیش از چهار دهه در محضرشان بودم وبیش از 25 سال مراود ایشان. شبانهروز خدمت ایشان بودم. - رب انعمت فزد - . فضلای مکرم ! ایشان یا قلمشان در دستشان بود و مینوشتند و یا پشت گوششان بود و استراحت میکردند. اگر علامه شد در علم و عمل علامه شد و برنامهریزی کرد. فرمودند آقاجان من برای خودتان برنامهریزی کنید. اولین جلسه که خدمتشان رسیدم. دو نفری بودیم. فرمودند آقاجان من! برای خودتان برنامهریزی کنید. کشیک نفس بکشید. از کجا شروع کنیم؟ فرمودند از قرآن شروع کنید. فرمودند قرآن را آقا رسول الله (صلی الله علیه و آله) آوردند. یک ختم قرآن در محضر رسول الله (صلی الله علیه و آله ) شروع کنید ببینید چه میشود. 7 روز یا 10 روز طول کشید تا توانستم یک بسم الله الرحمن الرحیم را ادا کنم. مگر حضور یک بزرگ می شود حرف زد. نمیدانید آن ختم قرآن چه کرد! قرآن روی دست باشد بهتر است. نکند روزی بگذرد و قرائت قرآن نداشته باشیم. بعد ادعای فقه و مشاوره کنیم. دیر نشود .
جناب افلاطون و ارسطو بالای مدرسشان نوشتند در این مدرس وارد نشود مگر مهندس .[9] ریاضیدان باید وارد شود. نسبتها را بداند. محفل درس باید با طهارت باشد. مجلسی که در محضر آیات الهی است باید طور دیگری عمل کرد. فقه المشاوره یعنی اول به خودمان برسیم. پایه را محکم کنیم و دیگران را راه بیندازیم. انژری بگیریم و انرژی بدهیم.
شبی که با بدن مطهر علامه در ایرا رفته بودیم. خانواده ایشان محبت کردند محل خواب ایشان را در اختیار ما گذاشتند. اجازه گرفتم آخرین توشه را ببریم. کتابهای دم دستی ایشان را ببینم. بالا یک دوره بحار الانوار قدیمی 24 جلدی چاپ قدیم بود. آدرسهای کتابهای ایشان از همین بود. مفاتیح چاپ قدیم داشتند و روی مفاتیح به بیرون بود. ایشان چه دعاهایی میخواندند. کدام دعا بیشتر؟ دعای کمیل علامت داشت. اگر چیزی بالاتر داشتم در این مدرسه امام کاظم علیه السلام که انتقال تجربه استنباطی است برای شما میگفتم. مرحوم شیخ عباس قمی بعد دعای کمیل دعای عشرات را نقل میکند. میگوید شیخ عباس به سندهای معتبر. این دعا را حضرت علامه حسن زاده رحمه الله علامت گذاشتند و این قدر خواندند که برگ مفاتیح تغییر کرده است. سراسر آن حمد و شکر الهی است. تلقین عملی است. فرازهایش فقره فقره تکرار میشود ده تا ده تا. اگر میتوانید صبح یا شب بخوانید اگر نمیتوانید جمعهها بخوانید. ببینید راه چطور به انسان میدهد.
بنای ما این است در هر جلسه روشی از روشهای استنباط را محضرتان مطرح کنیم. آگاهی از روشها هم لازم است.
روش بحث ما این گونه خواهد بود که چون اولین منبع استنباط را آیات میدانیم نخستین دلیل را کتاب میدانیم آیاتی داریم به صراحت و برخی به تضمن و برخی به التزام که بحث میکنیم. دیگر به 500 آیه منحصر نمیشود.
دومین منبع که باید استفاده شود روایات است. این روایات خیلی گسترده است. ما در فقههای دیگر هم که بحث میکنیم عرضمان این است که باید با دقت خاصی روایات بررسی شود. بعد دلیل عقل است. ما اجماع را دلیل مستقل نمیدانیم. دلیل ضمنی است. اگر قابل اثبات باشد استفاده میشود.
﴿وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فِي ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ .﴾[10]
نُقِلَ مِنْ كِتَابِ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: عَلَيْنَا إِلْقَاءُ الْأُصُولِ وَ عَلَيْكُمُ التَّفْرِيعُ.[11]
ما ساختارفقه را منفصله حقیقیه نمی دانیم و قائل به حصر حقیقی نیستیم، بلکه استقرایی است. یعنی قابل زیاده و نقصان است. مرحوم علامه حلی نسبت به بحث ساختار فقه خیلی کارکرده اند. ایشان 25 دوره فقه دارند. کوچکترینش از این دوره ها کتاب تبصرة المتعلمین است.[12] مرحوم آقا ضیاء عراقی درس خارج فقهشان طبق این کتاب می باشد.
« نکته ای در مورد علامه حلی ( رحمه الله) : علامه حلی رفت کربلا و برگشت . فخر المحققین دیگر در نماز جماعت پدر شرکت نکرد . ایشان علت را جویا شد ، جواب دادند چون تبدیل استحباب به وجوب، مسقط عدالت است. ببخشید از شما یاد گرفتم. پدر لبخندی زد. نباید زود قضاوت کرد. در این یک هفته بین وجوب و استحباب جمع کردم. تبصرة المتعلمین را آورد و گفت این محصول یک هفته من است. در ساختار فقه خیلی تلاش کردند. »
اگر فقه معاصر به این معنا است که برخی فقهها خودش را الآن دارد نشان میدهد قبول داریم ولی اگر مراد این باشد که برخی فقهها معاصر نیست قبول نداریم. در فقه مسائل کرونا و بورس هم گفتیم. در بانکداری هم میگوییم امسال. مسائل نو سالهای گذشته نبود و الآن موضوعات جدید است و باید حکم طبق آن داشته باشیم درست است. مسائل مستحدثه در قدیم نداشتیم و مسائل نو است و ملاکاتش را داریم و اصول را داریم هنر مجتهد در استخراج است. اگر نتوانست به ملاکات برود و اگر شد به ادله.
جلسه بعدی جایگاه فقه مشاوره به عنوان فقه معاصر است. ساختار جدید دارد یا قدیم؟ عنوان جدیدی است یا خیر؟ نگوییم فقه کرونا بلکه بگوییم مسأله کرونا. کتابش در شرف چاپ است. در مشاوره نظرمان این است که فقه مشاوره است نه مسأله مشاوره ، این دو مورد تفاوت دارد. ان شاء الله به مدد علامهها بتوانیم این کتاب فقه مشاوره را در ابواب مختلف استخراج کنیم و عرضه کنیم.
به نظر ما تمام علوم اسلامی است. چون همه علوم به جبرائیل میرسد که او نقطه ارتباط ما و خدا است. ﴿علّمه شدید القوی﴾.[13] عالم غیر اسلامی داریم. مشاوره و مشورت یک علم اسلامی است. روانشناسی هم همینطور.
به تعبیر استادمان شهید مطهری تاریخ هر علمی کارگشای آن است. تاریخ مشاوره را هم باید مطرح کنیم. عدهای باید تقریر کنند. هر جلسه یک نفر تقریر داشته باشد.
کتابی برای مراجعه : انیس المجتهدین مرحوم نراقی را دم دست داشته باشید و استفاده نمایید.[14]