99/05/22
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مسائل مستحدثه/مسائل کرونا /حکم غسل میت مبتلا به کرونا
«أَشْهَدُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَنَّ الشَّاكَّ فِيكَ مَا آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمِينِ وَ أَنَّ الْعَادِلَ بِكَ غَيْرَكَ عَانِدٌ [عَادِلٌ] عَنِ الدِّينِ الْقَوِيمِ الَّذِي ارْتَضَاهُ لَنَا رَبُّ الْعَالَمِينَ وَ أَكْمَلَهُ بِوِلايَتِكَ يَوْمَ الْغَدِيرِ»[1]
در فرازهای زیارت غدیریه و خطاب حضرت امام هادی علیه السلام در روز غدیر به حضرت امیر المؤمنین علیه السلام بودیم.
بعد از سلام واوصاف حضرت رسول مکرم صلی الله علیه و آله و حضرت امیر المؤمنین علیه السلام بحث شهادت به اوصاف حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام آمده است.
در این فراز شهادت میدهند با خطاب یا امیر المؤمنین. این خطاب، خطاب انشائی به عنوان اطاعت از خطاب حضرت رسول مکرم صلی الله علیه و آله در روز غدیر است.
میشود استفاده کرد که در روز غدیر باید با عنوان امیر المومنین به ایشان سلام و شهادت دهیم.
1) کسی که در شما (و امارت و ولایت شما) شک کند ایمان به رسول امین نیاورده است. ایمان به رسول صلی الله علیه و آله ملازم با ایمان به ولایت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام است.
2) اگر کسی عدول کند به غیر شما عادل از دین قویم است. که از ﴿اهدِنَا الصِّراطَ المُستَقِیمَ﴾[2] برگشته است.
دین قویمی که خداوند آن را برای ما رضایت داده است.
﴿الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينا﴾.[3]
3) خداوند این دین قویم را به ولایت شما در روز غدیر اکمال کرده است.
پس در این فقره چند جهت قابل توجه است:
ایمان به رسول ملازم با یقین به ولایت است. عدول از امیرالمؤمنین علیه السلام عدول از دین قویمی است که روز غدیر تثبیت شده است.
«وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ الْمَعْنِيُّ بِقَوْلِ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ وَ أَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيما فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ضَلَّ وَ اللَّهِ وَ أَضَلَّ مَنِ اتَّبَعَ سِوَاكَ وَ عَنَدَ عَنِ الْحَقِّ مَنْ عَادَاكَ.اللَّهُمَّ سَمِعْنَا لِأَمْرِكَ وَ أَطَعْنَا وَ اتَّبَعْنَا صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ فَاهْدِنَا رَبَّنَا وَ لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا إِلَى طَاعَتِكَ وَ اجْعَلْنَا مِنَ الشَّاكِرِينَ لِأَنْعُمِكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ لَمْ تَزَلْ لِلْهَوَى مُخَالِفا وَ لِلتُّقَى مُحَالِفا وَ عَلَى كَظْمِ الْغَيْظِ قَادِرا وَ عَنِ النَّاسِ عَافِيا غَافِرا وَ إِذَا عُصِيَ اللَّهُ سَاخِطا وَ إِذَا أُطِيعَ اللَّهُ رَاضِيا وَ بِمَا عَهِدَ إِلَيْكَ عَامِلا رَاعِيا لِمَا اسْتُحْفِظْتَ حَافِظا لِمَا اسْتُودِعْتَ مُبَلِّغا مَا حُمِّلْتَ مُنْتَظِرا مَا وُعِدْتَ».[4]
حضرت بهترین نظر تفسیریشان را گفتهاند. ولایت تفسیر قرآن است. شما مقصود از این قول خداوند هستید. ﴿وَ أَنَّ هذا صِراطي مُسْتَقيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبيلِهِ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ﴾[5]
چقدر تعبیر سنگینی است.
این صراط مستقیم صراط علی است. نقلی هست در مجامع در ضمن تفسیر حروف مقطعه قرآن که اگر حروف را حذف اضافات کنید میشود "صراط علی حق نمسکه" جامع جمیع حروف مقطعه است.[6]
این را امام هادی علیه السلام در این زیارت شریفه بیان کردند.
اللَّهُمَّ سَمِعْنَا لِأَمْرِكَ وَ أَطَعْنَا وَ اتَّبَعْنَا صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَما امر شما را شنیدیم و اطاعت و پیروی کردیم. این صراط ولایت مستقیم را.
فاهْدِنَا رَبَّنَا وَ لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا إِلَى طَاعَتِكَچقدر تعبیر زیبایی است. ﴿ربنا لا تزغ﴾[7] یعنی هدایت به ولایت. از زیارتهایی که تفسیر هم هست همین زیارت غدیریه است.
وَ اجْعَلْنَا مِنَ الشَّاكِرِينَ لِأَنْعُمِكَیکی از نعمتها ولایت است.
وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ لَمْ تَزَلْ لِلْهَوَى مُخَالِفا وَ لِلتُّقَى مُحَالِفاالحمد لله الذی جلعنا من المتمسکین بولایة امیر المؤمنین و ذریته المعصومین و الائمة المعصومین علیهم السلام.
شهادت میدهم که شما همیشه مخالف هوا هستی. همیشه هم پیمان تقوا هستی. تقوا یعنی امیرالمؤمنین علیه السلام و امیرالمؤمنین علیه السلام یعنی تقوا.
وَ عَلَى كَظْمِ الْغَيْظِ قَادِرا وَ عَنِ النَّاسِ عَافِيا غَافِرابر کظم غیض قادر هستی و عافی از مردم هستی که میبخشد و غافر یعنی تغافل میکند.
در این فراز بزرگترین مسائل اخلاقی را مطرح کردند.
وَ إِذَا عُصِيَ اللَّهُ سَاخِطا وَ إِذَا أُطِيعَ اللَّهُ رَاضِيا وَ بِمَا عَهِدَ إِلَيْكَ عَامِلا رَاعِيا لِمَا اسْتُحْفِظْتَوقتی خدا معصیت شود خشم میگیرید و وقتی او اطاعت شود راضی هستید. به عهدی که خدا به شما داده عمل میکنید. مراعات کننده آنچه هستید که امین و حافظ آن هستید.
حَافِظا لِمَا اسْتُودِعْتَ مُبَلِّغا مَا حُمِّلْتَ مُنْتَظِرا مَا وُعِدْتَآنچه به شما ودیعه داده شده حافظ هستید و منتظر وعده الهی.
ان شاء الله امیدواریم حضرت حق به همه ما توفیق دهد در مسیر ولایت حرکت کنیم. با ولایت زنده باشیم و با ولایت از این دنیا برویم و حشر و نشر ما با ولایت باشد.
﴿رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾[8]
محتضر در حال ملاقات الهی است ولی استقبال الی القبلة واجب است. اگر میتواند خودش وگرنه دیگران. آداب احتضار عجیب است. آنها که حاکی از مرگ هستند برای بیمار و بیمار کرونایی نباید بیایند.
آنچه در غسل میت معتبر است چیست؟
سه غسل برای میت واجب است:
غسل سدر، غسل کافور و غسل با آب خالص. این از واجبات است.
کیفیت اینها مانند غسل جنابت است. اول سر و گردن را بشویند و بعد طرف راست و بعد طرف چپ.
ما بحمدلله در خارج طهارت مفصل بحث کردیم. اینکه همه خصوصیات همان است. تفصیلی قائل شدیم. ما در غسل جنابت به این نتیجه رسیدیم که ترتیب بین الرقبة و البدن است. یعنی بین طرف راست و چپ ترتیب را معتبر نمیدانیم. ترتیب باشد بهتر است ولی واجب نیست.
تفاوت به این است که اگر غسل را انجام داد دید طرف راست او مانعی هست، اگر همان قسمت را شستشو دهد کفایت میکند و اعاده طرف چپ لازم نیست. ولی به نظر قائلان به ترتیب باید طرف چپ را اعاده کند.
در غسل میت خاص است و باید ترتیب رعایت شود. شستن عورت نصف شود یا با هر دو طرف شسته شود. سُرّه نیز همینطور.
به نظر مرحوم سید در غسل میت ارتماسی کافی نیست.
البته به نظر ما بعید نیست غسل ارتماسی کفایت کند. در صورتی که اضطرار باشد طور دیگری میشود.
عبارت مرحوم سید یزدی را ملاحظه فرمایید:
فصل في كيفية غسل الميت يجب تغسيله ثلاثة أغسال: الأول بماء السدر. الثاني بماء الكافور الثالث بالماء القراح. ويجب على هذا الترتيب، ولو خولف أعيد على وجه يحصل الترتيب.وكيفية كل من الأغسال المذكورة كما ذكر في الجنابة، فيجب أولا غسل الرأس والرقبة، وبعده الطرف الأيمن، وبعده الأيسر، والعورة تنصف أو تغسل مع كل من الطرفين وكذا السرة. ولا يكفي الارتماسي على الأحوط في الأغسال الثلاثة مع التمكن من الترتيب، نعم يجوز في كل غسل رمس كل من الأعضاء الثلاثة مع مراعاة الترتيب في الماء الكثير.[9]
هر قسمت را در آب کثیر فرو ببرند اشکال ندارد. ولی همه را با هم به عنوان ارتماس به نظر ایشان اشکال دارد.
از هر یک چند روایت نمونه میگوییم.
باب 2 از ابواب غسل میت وسائل را ملاحظه کنید:
1) محمد بن يعقوب، عن محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد، عن الحسين بن سعيد، ومحمد بن خالد، عن النضر بن سويد، عن ابن مسكان، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: «سألته عن غسل الميت فقال: اغسله بماء وسدر، ثم اغسله على أثر ذلك غسلة أخرى بماء وكافور وذريرة إن كانت، واغسله الثالثة بماء قراح، قلت ثلاث غسلات لجسده كله؟
قال: نعم، قلت: يكون عليه ثوب إذا غسل؟ قال إن استطعت أن يكون عليه قميص فغسله (تغسله) من تحته، وقال: أحب لمن غسل الميت أن يلف على يده الخرقة حين يغسله».[10]
از امام صادق علیه السلام سؤال کردم از غسل میت؟ فرمودند: او را با آب و سدر بشوی، سپس بر اثر همان غسل دیگری با آب و کافور انجام دهید. اگر ماده خوشبو کننده داشتید استفاده کنید.[11] و سوم او را با آب خالص غسل دهید. پرسیدم: سه غسل برای همه بدنش؟ فرمودند: بله.
عرض ما این است که ملاکی داریم. میشود در غسل میت باید مس بدن میت و دلک کشیدن باشد یا خیر؟ دست هم بکشد یا خیر؟
گفتم: لباسش بر بدنش باشد وقتی غسل میدهیم؟ فرمودند: اگر جامهای هم باشد و از زیر آن غسل دهی اشکال ندارد. دوست دارم در حال غسل جامهای بر روی بدن کشیده شود. این یکی از مستحبات است.
روایات را بعدا ملاحظه فرمایید.
2) وعنه، عن أبيه، عن رجاله، عن يونس عنهم عليهم السلام قال: «إذا أردت غسل الميت فضعه على المغتسل مستقبل القبلة، فإن كان عليه قميص فاخرج يده من القميص واجمع قميصه على عورته، وارفعه عن رجليه إلى فوق الركبة، وإن لم يكن عليه قميص فالق على عورته خرقة واعمد إلى السدر فصيره في طشت وصب عليه الماء واضربه بيدك حتى ترتفع رغوته، واعزل الرغوة في شئ، وصب الآخر في الإجانة التي فيها الماء، ثم اغسل يديه ثلاث مرات كما يغسل الانسان من الجنابة إلى نصف الذراع، ثم اغسل فرجه ونقه، ثم اغسل رأسه بالرغوة وبالغ في ذلك و اجتهد أن لا يدخل الماء منخريه ومسامعه، ثم اضجعه على جانبه الأيمن وصب الماء من نصف رأسه إلى قدميه ثلاث مرات، وادلك بدنه دلكا رفيقا. وكذلك ظهره وبطنه، ثم اضجعه على جانبه الأيمن وافعل به مثل ذلك، ثم صب ذلك الماء من الإجانة واغسل الإجانة بماء قراح، واغسل يديك إلى المرفقين، ثم صب الماء في الآنية وألق فيه حبات كافور، وافعل به كما فعلت في المرة الأولى، ابدأ بيديه، ثم بفرجه وامسح بطنه مسحا رفيقا، فإن خرج منه شئ فانقه، ثم اغسل رأسه، ثم اضجعه على جنبه الأيسر، واغسل جنبه الأيمن وظهره وبطنه، ثم اضجعه على جنبه الأيمن واغسل جنبه الأيسر كما فعلت أول مرة، ثم اغسل يديك إلى المرفقين والآنية و صب فيه ماء القراح، واغسله بماء قراح كما غسلته في المرتين الأولتين. ثم تشفه بثوب طاهر، واعمد إلى قطن فذر عليه شيئا من حنوط (و) فضعه على فرجه قبل ودبر (قبلا ودبرا) واحش القطن في دبره لئلا يخرج منه شئ وخذ خرقة طويلة عرضها شبر فشدها من حقويه، وضم فخذيه ضما شديدا ولفها في فخذيه، ثم اخرج رأسها من تحت رجليه إلى الجانب الأيمن، واغرزها في الموضع الذي لففت فيه الخرقة وتكون الخرقة، طويلة تلف فخذيه من حقويه إلى ركبتيه لفا شديدا».[12]
این روایت هم قابل اعتنا است. طولانی است. دستور غسل میت به طور کامل آمده است.
3) وعن عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن الحسن بن محبوب، عن علي بن رئاب، عن الحلبي قال: قال أبو عبد الله عليه السلام: «يغسل الميت ثلاث غسلات، مرة بالسدر، ومرة بالماء يطرح فيه الكافور، ومرة أخرى بالماء القراح، ثم يكفن». الحديث.[13]
4) وبالاسناد عن الحسن بن محبوب، عن محمد بن سنان، عن عبد الله الكاهلي قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن غسل الميت فقال: «استقبل بباطن (ببطن) قدميه القبلة حتى يكون وجهه مستقبل القبلة، ثم تلين مفاصله، فإن امتنعت عليك فدعها، ثم ابدأ بفرجه بماء السدر والحرض فاغسله ثلاث غسلات، وأكثر من الماء فامسح بطنه مسحا رفيقا، ثم تحول إلى رأسه وابدأ بشقه الأيمن من لحيته ورأسه، ثم ثن بشقه الأيسر من رأسه ولحيته ووجهه فاغسله برفق، وإياك والعنف واغسله غسلا ناعما ثم اضجعه على شقه الأيسر ليبدو لك الأيمن، ثم اغسله من قرنه إلى قدميه، و امسح يدك على ظهره وبطنه ثلاث غسلات، ثم رده على جانبه الأيمن ليبدو لك الأيسر فاغسله بماء من قرنه إلى قدميه، وامسح يدك على ظهره وبطنه ثلاث غسلات بماء الكافور والحرض، وامسح يدك على بطنه مسحا رفيقا، ثم تحول إلى رأسه فاصنع كما صنعت أولا بلحيته، ثم من جانبيه كليهما ورأسه ووجهه بماء الكافور ثلاث غسلات، ثم رده إلى الجانب الأيسر حتى يبدو لك الأيمن، ثم اغسله من قرنه إلى قدميه (وامسح يدك على ظهره وبطنه) ثلاث غسلات، ثم ترده (رده) إلى جانب الأيمن حتى يبدو لك الأيسر فاغسله من قرنه إلى قدمه ثلاث غسلات، وادخل يدك تحت منكبيه وذراعيه، ويكون الذراع والكف مع جنبه كلما غسلت شيئا منه أدخلت يدك تحت منكبيه وفي باطن ذراعيه، ثم رده على ظهره، ثم اغسله بماء قراح كما صنعت أولا، تبدأ بالفرج، ثم تحول إلى الرأس واللحية والوجه حتى تصنع كما صنعت أولا بماء قراح، ثم إزره بالخرقة، ويكون تحته القطن تذفره به إذ فارا قطنا كثيرا، ثم تشد فخذيه على القطن بالخرقة شدا شديدا حتى لا تخاف أن يظهر شئ، وإياك أن تقعده أو تغمز بطنه، وإياك أن تحشو في مسامعه شيئا فإن خفت أن يظهر من المنخرين شئ فلا عليك أن تصير ثم قطنا، وان لم تخف فلا تجعل فيه شيئا، ولا تخلل أظفاره وكذلك غسل المرأة. محمد بن الحسن بإسناده عن محمد بن يعقوب نحوه. وكذا جميع الأحاديث التي قبله».[14]
کاملا بیان کردند. روی زمین یا سنگ رو به قبله. با تمام خصوصیات فرمودند.
آیا از این روایات میتوانیم استفاده کنیم که غسل میت همانند غسلهای دیگر ملاک، رسیدن آب سدر و کافور به بدن است یا باید دست بزند؟
آیا اگر روزی به هر دلیلی از روی عذر عام یا خاص امکان غسّال به عنوان شخص نبود آیا میشود دستگاهی ساخته شود تا بشوید؟
آن زمان و در زمان صدور روایات، امکان نداشت و تصور نبود.
اگر دستگاهی بدن میت را جا به جا کند ولی کسی باید قصد قربت را انجام دهد. شخصی نیست او را غسل دهد بلکه دستگاه سه غسل را انجام میدهد. ترتیب هست و تمام بدن را میشوید، حکم چیست؟
در روایات پرسیدند که از آب باران فرد را غسل دهیم؟
فرمودند اشکالی ندارد.[15] میتوانیم استفاده کنیم وحدت موضوع است. جریان میزاب مانند شیر آب است.
کسی غسل جنابت انجام میدهد دوش الکترونیکی و دیجیتالی است. به محض آمدن زیر دوش آب میریزد. خود فرد خود را جا به جا میکند. این درست است. فرقی ندارد خودمان انجام دهیم. مانند قصابی و ذبح صنعتی.
پس غسل میت با دستگاه به نظر ما اشکالی ندارد اگر کسی که دستگاه را روشن میکند نیت غسل کند و شرایط را رعایت کند.
مرحوم سید رضوان الله علیه در مسأله یک میفرمایند:
(مسألة 1): الأحوط إزالة النجاسة عن جميع جسده قبل الشروع في الغسل، وإن كان الأقوى كفاية إزالتها عن كل عضو قبل الشروع فيه.[16]
اگر کرونا یا بیماری مسری دیگری است و قبل از غسل دادن باید ضد عفونی شود، اشکالی ندارد. این ازاله نجاست هم نجاست مصطلح است و هم قذارت.
رابطه بین حکم و موضوع را باید در تمام زمانها رعایت کنیم.
اینها هم جزو مصادیق ازاله است. این قدر اسلام دین جامعی است که برای اجرای احکامش هیچ راه بن بستی ندارد.
(مسألة 2): يعتبر في كل من السدر والكافور أن لا يكون في طرف الكثرة بمقدار يوجب إضافته وخروجه عن الإطلاق، وفي طرف القلة يعتبر أن يكون بمقدار يصدق أنه مخلوط بالسدر أو الكافور، وفي الماء القراح يعتبر صدق الخلوص منهما، وقدر بعضهم السدر برطل، والكافور بنصف مثقال تقريبا، لكن المناط ما ذكرنا.[17]
به قدری سدر و کافور بزند که آب مضاف نشود. آب سدر به آن بگویند.
آب خالص و قراح هم نباید از اطلاق خارج شود. اطلاق آب باید رعایت شود.
اینها را در کتاب الطهارة مفصل بحث کردیم که با آب مضاف غسل و وضو جایز نیست.
در علل الشرایع هست که علت غسل میت با طهارت ملاقات کردن با خداوند است.[18]
مقدار آبی که استفاده میخواهد شود چقدر است؟
روایات وسائل را ملاحظه بفرمایید در کیفیت غسل رسول معظم صلی الله علیه و آله سفارش کردند که با ستة قرب انجام شود. شش مشک آب.
وعن عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر، عن فضيل سكرة قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: «جعلت فداك هل للماء الذي يغسل به الميت حد محدود؟ قال: إن رسول الله صلى الله عليه وآله قال لعلي عليه السلام: إذا أنامت فاستق لي ست قرب من ماء بئر غرس فاغسلني وكفني وحنطني، فإذا فرغت من غسلي و كفني وتحنيطي فخذ بمجامع كفني وأجلسني، ثم سلني عما شئت، فوالله لا تسألني عن شئ إلا أجبتك فيه».[19]
اگر این طور باشد هر غسلی باید با دو مشک باشد.
(مسألة 3): لا يجب مع غسل الميت الوضوء قبله أو بعده وإن كان مستحبا، والأولى أن يكون قبله.[20]
وضو قبل غسل برای میت لازم نیست. البته اگر انجام دهند بهتر است.
(مسألة 4): ليس لماء غسل الميت حد، بل المناط كونه بمقدار يفي بالواجبات أو مع المستحبات، نعم في بعض الأخبار أن النبي (صلى الله عليه وآله) أوصى إلى أمير المؤمنين (عليه السلام) أن يغسله بست قرب والتأسي به (صلى الله عليه وآله) حسن مستحسن.[21]
برخی روایات سبع قِرَب آمده است.[22]
(مسألة 5): إذا تعذر أحد الخليطين سقط اعتباره واكتفى بالماء القراح بدله ويأتي بالآخرين، وإن تعذر كلاهما سقطا، وغسل بالقراح ثلاثة أغسال ونوى بالأول ما هو بدل السدر، وبالثاني ما هو بدل الكافور.[23]
اگر یکی از غسلها امکان نداشت چطور؟ بدل خلیطین از آب خالص استفاده میشود.
اگر هر دو نشد تنها با آب خالص سه بار انجام میشود.
اولی بدل سدر، دومی بدل کافور و سومی هم که همان آب قراح.
(مسألة 6): إذا تعذر الماء يتيمم ثلاث تيممات بدلا عن الأغسال على الترتيب، والأحوط تيمم آخر بقصد بدلية المجموع، وإن نوى في التيمم الثالث ما في الذمة من بدلية الجميع، أو خصوص الماء القراح كفى في الاحتياط.[24]
اگر آب معذور بود سه تیمم میگیرد. تیمم بدل از آب سدر، بدل از آب کافور و بدل از آب خالص. باید به ترتیب باشد.
تیمم چهارم هم بدل از همه را برخی لازم دانسته و برخی تأمل کردهاند.[25]
اگر سومی را نیت ما فی الذمه داشته باشند جمع بین همه نیتهای غسل است.
آنچه در مسائل کرونا خیلی مهم است و مبتلا به است، این است که بیمار کرونایی را چطور غسل دهیم؟
عرض ما این است با این مبانی و روایات صحیحه، سقوط و اسقاط غسل باید با عذر باشد. مصداق عذر، یا فقدان آب است و یا اینکه سرایت با آب باعث کشتن دیگر افراد شود.
اگر احتمال سرایت باشد میشود سراغ تیمم رفت؟
در عذر نباید خیلی سهلنگر و اهل تسامح باشیم و نه خیلی مته به خشخاش بگذاریم و دقت عقلی کنیم. اگر عذر عامی عرفا و به عذر عقلایی و در سیره عقلائیه اتفاق افتد که عذر است، احکام بعدی مطرح میشود.
ولی در موضوع عذر نظرمان این است با پیشرفت طبابت و مواد ضد عفونی و ابزار آلات، تأمین انجام غسل میت چیزی است که پیش پا افتاده و حل شده است. اگر غسل میت کرونایی لازمهاش هزینههای اضافی باشد انجام شود. اگر نیاز به این باشد که غسالخانه خاصی داشته باشد باید انجام گیرد. احترام و شدتی که در روایات غسل میت داریم باید حد الامکان به آن اهمیت دهیم و تا میشود اقل ما یمکن را انجام دهیم.
مشکلی نیست میشود غسل با آدابش انجام شود. به مرحله تیمم هم نمیرسیم. بله اگر غسل معذور بود باید به سراغ تیمم برویم.
در میت کرونایی حد اقل غسل باید رعایت شود که رعایت هم میشود.
در استحباب هست که برای غسالخانه چاه مخصوصی باشد. اسلام برای همین پیش بینی کرده است. شاید بیماری مسری و شناخته نشده دارد. اینکه خصوصیات بدنی میت را جایی نقل نکند غیبت است. اینها مواردی است که باید رعایت شود.
اگر این شرایط رعایت شود، با مراقبتها میشود غسل انجام گیرد.
و لو منبعی زده شود بدون تماس آب با جای دیگر با بدن میت تماس گرفته شود. این منبع مثلا با حرارت میکروبهایش گرفته شود. موضوعشناسی را اطبای محترم برای علمای معظم انجام دهند.
در خارج اگر روزی ابزار آلاتی ساخته شد که میشود مانند یک غاسل بدن را بشوید. با همه شرایط و سرایتی هم نیست. با توجه به اینکه فقط غَسل و طهارت با آن خصوصیات لازم است و جری المیزاب در روایات داریم، اصلا جایی برای بن بست نیست. اگر دستگاه ساخته شد کفایت از غسل میکند و نوبت به تیمم نمیرسد. کسی که دکمه را میزند باید نیت کند. آب سدر و کافور و با نظارت باشد. وجهی در عدم صدق نداریم. میتی را گذاشتیم زیر ناودان (و آب باران) و جا به جا کردیم روایت هست که صحیح است.
اگر کسی را بدون غسل دفن کردند اگر ادله خاص دیگری نباشد، ادله نبش قبر حاکمیت ندارد. دلیل غسل میت غسل واقعی است نه ظاهری. اگر ظاهری بود ادله دیگر حاکمیت داشت. ادله غسل حاکم است. اگر بدون غسل یا با آب غصبی غسل دادند باید دوباره به شکل شرعی غسل دهند تا وقتی که بدن متلاشی نشده باشد. مگر باعث عسر و حرج شود.
من پیشنهاد میکنم این کرونا سبب بشود برای تشکیل جلسات شورای تخصصی موضوعی فقاهتی طبی و طبابتی برای امثال مریضی کرونا. این را به عنوان اینکه در حوزه نیاز به تشخیص موضوع داریم به اهل تخصص میگویم که اطبای محترم همیاری کنند.
بین کارشناسان موضوعی و کارشناسان حکمی تبادل نظر شود.
جلسه آینده کفن و دفن را مطرح میکنیم.
ان شاء الله رفتگان از این بیماری مهمان اولیای الهی باشند.