99/05/05
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مسائل مستحدثه/مسائل کرونا /حکم نذر در ایام کرونا
حدیث امروز، از احادیث بسیار قابل دقت و قابل برنامهریزی از امام صادق علیه السلام است.
علي بن إبراهيم، عن محمد بن عيسى، عن يونس، عن فضيل بن عثمان، عن أبي عبيدة الحذاء، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: «المؤمن بين مخافتين: ذنب قد مضى لا يدري ما صنع الله فيه وعمر قد بقي لا يدري ما يكتسب فيه من المهالك، فهو لا يصبح إلا خائفا ولا يصلحه إلا الخوف».[1]
انسان مؤمن بین دو نگرانی و دو ترس است. در مراحل سیر و سلوک ترس و نگرانی باعث مراقبت انسان است. گرچه اولیای الهی خوف ندارند ولی خشیت دارند. خشیت نازله یعنی خوفی که در اول مراحلی است که انسان میتواند به وسیله آن کمبودها را جبران کند و نقصان را تبدیل به کمال کند.
انسان مؤمن همواره از دو چیز نگران است:
1. گناهان گذشتهاش. ذنب کل شیء بحسبه. گناه هر کسی وفق شخصیت خودش است. حسنات الابرار سیئات المقربین.[2] گاهی ترک اولی نیز گناه است. از گناهان گذشتهاش نگران است که خدا چطور با او رفتار خواهد کرد؟ کیست غیر از معصوم که گناهی نداشته باشد.
﴿لِيَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ وَ يُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْکَ وَ يَهْدِيَکَ صِراطاً مُسْتَقيماً﴾[3] بخشش گذشته و آینده نسبت به اولیا و انبیا هم هست.
2. دومین نگرانی اینکه عمری که باقی مانده است و نمیداند در آن چه خواهد کرد و چه بر سرش از این عمر خواهد آمد؟ عمر را عمر گویند چون باعث آبادانی است. آیا در خرابی مصرف میشود یا در آبادانی شخصیت او.
این حدیث به انسان احساس مسئولیت میدهد که بارزترین نشانه انسان مؤمن این است که احساس مسئولیت کند. بین عمر گذشتهاش و عمر آیندهاش. گذشتهاش گناه و آیندهاش ابهام. جبران کوتاهیهای گذشته را داشته باشد. تفکر نسبت به گذشته و تفکر نسبت به آینده که مجموع آن نگرانی انسان است از فرصتهای باقی مانده و عمری که از دست داده است.
مردمانی که نه به گذشته میاندیشند و نه به آینده افراد بیسرمایه و بیمایه هستند. انسان مؤمن دارای سرمایه است. اندیشه به گذشته برای اینکه بگوید خدایا مرا بیامرز و اندیشه در آینده برای اینکه بگوید خدایا توفیقی بده که بتوانم موفق شوم.
این احساس مسئولیت اینکه انسان بتواند برای خود برنامهریزی کند. ان شاءالله در حالات گذشته و عمر باقیماندهمان بتوانیم از عمرمان استفاده کنیم. وقت را ضایع نکنیم. هر روزی بیش از 86000 ثانیه ذات اقدس الهی حساب عمر ما را شارژ میکند. این را بهینه مصرف کنیم.
در بحث نذر بودیم. یکی اینکه روزهای آینده عرفه را در پیش درایم. ان شاءالله رفع گرفتاری از جهان شود. و پس از آن هم محرم الحرام.
اگر کسی نذر کرد عرفه در مراسم دعا باشد باید چه کند؟ مرحوم صاحب جواهر نذر کرده بودند عرفه را در محضر امام حسین علیه السلام باشند.[4]
تزاحم حقوق جمعی و فردی است. باید چه کند؟
یا اموالی را نذر کرده برای مصرفی، آیا در راه درمان بیماری کرونا قابل مصرف است ؟
نذر از قواعدی هست که بتواند برخی احکام را کنترل کند یا محدود کند؟ عهد و یمین و نذر مانند حرج و ضرر میتوانند محدودیت احکام ایجاد کنند؟
گفتیم نذر پیشینه تاریخی در یهود و نصاری و اسلام بلکه در جهان بشریت دارد. تنها موارد و حدود مختلف است.
برخی فقها مانند سید مرتضی میگفتند که نذر مطلق نداریم و هرچه هست نذر مقید است.
ما به این نتیجه رسیدیم از این آیات استفاده میشود که نذر مطلق هم داریم:
﴿إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَٰنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيًّا﴾[5]
﴿إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ﴾[6]
هم مشروعیت مطلق نذر را پذیرفتیم و هم مشروط را.
نذر در لغت از انذار و ترس میآید.
در اصطلاح نذر التزام به فعل یا ترک علی وجه مخصوص است.
أمّا النذر: فهو التزام الكامل، المسلم، المختار، القاصد، غير المحجور عليه بفعل أو ترك بقوله للّٰه ناوياً القربة.[7]
کتاب دروس تدوین شد برای سطح عالی حوزه علمیه آن زمان.
جواهر توضیح فقه قرآنی است. شرایع فقه قرآنی است.
ایشان تعریف خوبی دارند، عبارت مرحوم صاحب جواهر را ملاحظه بفرمایید:
وشرعا بالمعنى الذي سمعته مكررا في غيره الالتزام بالفعل أو الترك على وجه مخصوص وإليه يرجع ما عن المهذب والدروس وغيرهما من أنه التزام الكامل المسلم المختار غير المحجور عليه بفعل أو ترك بقول : « لله تعالى » ناويا القربة.والأصل في مشرعيته بعد الإجماع والسنة المتواترة التي سيمر عليك شطر منها قوله تعالى ﴿وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ﴾[8] و ﴿يُوفُونَ بِالنَّذْرِ﴾[9] .[10]
مثلا علی وجه مشروط یا مطلق؟ ما این را با خصوصیات خاص میدانیم یا با قیود خاصه.
صاحب جواهر قائل به این هستند که نذر مطلق هم صحیح است.[11]
به نظر ایشان نیت قربت هم باید کند.[12]
برخی نظرشان این است در نذر تعلق به فعل یا ترک است، وقتی نذری تحقق یافت حکم را تغییر میدهد و جابهجا میکند. مثلا میگوید اگر فلان بیمار کرونا خوب شد روزه میگیرم. روزه مستحبی برای او میشود واجب. حکم تغییر کرده است.
حال که میخواهد روزه بگیرد به نیت استحباب است یا وجوب؟ معرکه آرا است.
یا نذر کرد در صورت بهبودی مریض نماز شب بخواند، در صورت بهبودی واجب میشود. آیا تبدیل استحباب به وجوب است یا نذر نمیتواند حکم را تغییر دهد؟
برخی معتقدند واقعا واجب میشود و برخی میگویند نمیتواند تغییر دهد.
ما میگوییم اگر آن محقق شد، معلق علیه شرط است و جزایی دارد. نذر وجوب و استحباب یا حتی اگر حرامی را به وجهی بر خودش واجب کند، حرام، استحباب یا اباحه تبدیل به وجوب نمیشود.
به نظر برخی در نذر باید رجحان باشد و چون در اباحه سیان الطرفین است، نذر محقق نمیشود.
ولی از نظر ما به مباحات هم نذر تعلق میگیرد و به حسب نذر رجحان خواهد داشت.
اگر گفت در صورتی که خوب شدم یا فلانی خوب شد این کار را میکنم، فعل اولیه تبدیل نمیشود. آنچه هست وفای به نذر است. وفای به نذر واجب است. ﴿یوفون﴾ برای ما حکم وجوب نذر را میآورد. بله وفای به نذر متعلقش این است که فلان کار مستحب باید انجام شود یا این کار حرام نباید انجام شود. این از فعل وفای به نذر است.
بحثی بین آقایان است که نذر از امور تعبدیه است یا توصلیه؟
قصد قربت دارد یا خیر؟
به نظر ما نذر از امور توصلیه است. چون وفای به نذر قربة الی الله ندارد. انعقاد نذر قربة الی الله دارد. لله یعنی اینکه کار در تملک حضرت حق باشد و اگر اشخاص در آن دخیل باشند، منافات ندارد. نذر باید فعل یا ترکش محبوب عند الله باشد.
نذر انواعی داشت: شکری یا بری، نذر زجری یا نذر تبرعی یا نذر استدفاعی که با نذر برخی امور را دفع کند و فعلش دافع باشد.
در خود تعلق نذر به فعل و وجوب وفای به نذر ارتباطی بر قرار کرده است که استحباب وجوب عرضی مییابد. برخی متاسفانه خلط بین وجوب ذاتی و عرضی کردهاند.
وجوب صوم روز عرفه که متعلق نذر اوست تبدیل به واجب شده است بالعرض نه بذاته.
وجوب میتواند نسبت به چیزی ذاتی و نسبت به دیگری عرضی باشد. اینها قابل جمع است.
پس تا کنون نتیجه گرفتیم:
1. نذر مطلق و مشروط داریم.
2. به ظاهر تبدیل حرمت به وجوب یا استحباب به وجوب است ولی در واقع وفای به نذر است.
3. متعلق نذر رجحان شرط است. مراد از متعلق نذر معلق است نه معلق علیه. جزای شرط است نه خود شرط.
آنچه از روایات استفاده میشود همین مطلب است.
1) صحیحه ابی الصباح کنانی
محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد، عن محمد بن إسماعيل، عن محمد بن الفضيل، عن أبي الصباح الكناني قال: «سألت أبا عبد الله عليه السلام عن رجل قال: علي نذر قال: ليس النذر بشئ حتى يسمى شيئا صياما أو صدقة أو هديا أو حجا».[13]
این ها تمثیل است. مبنای تمثیل را بارها عرض کردیم. همه اینها مثال است: مالی باشد یا روزه یا قربانی یا حج.
اگر گفت فلان کار رخ داد اخلاقش را خوب کند یا فلان حرف را بزند، باید "لله علیّ" باشد. "علیّ" تنها کافی نیست.
اگر روزی حرامی را نذر کرد خدای نخواسته یا مکروهی را نذر کرد یا متساوی الطرفین یعنی مباحی را نذر کرد منعقد میشود یا خیر؟
مشهور این است که منعقد نمیشود چرا که آن چیزی که نذر کرده است حرام یا مکروه یا مباح است و رجحانی در آن نیست. یا رجحان امور دنیایی است.
از همین روایات استفاده کردهاند.
2) صحیحه ابی بصیر
أحمد بن محمد، عن علي بن الحكم، عن علي بن أبي حمزة، عن أبي بصير قال: «سألت أبا عبد الله عليه السلام عن الرجل يقول: علي نذر قال: ليس بشئ حتى يسمي النذر ويقول: علي صوم لله أو يتصدق أو يعتق أو يهدي هديا وإن قال الرجل: أنا أهدي هذا الطعام فليس هذا بشئ إنما تهدى البدن».[14]
گفت این گوسفند بر گردن من است که ذبحش کنم. گاهی میگوید برای خدا بر من است که روزه بگیرم یا صدقه بدهم. اگر قید لله نباشد حضرت فرمودند نذر منعقد نمیشود.
نذر مشروط به قید قربت است. این غیر این است که بگوییم نذر از امور تعبدیه است. بین این دو فرق است. برای من این است که فلان گوسفند را قربانی کنم. فرمودند دارد گوسفند را هدیه میکند نه نذر.
3) این روایت را اهل سنت هم استدلال کردهاند.
حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ إِسْمَاعِيلَ، حَدَّثَنَا وُهَيْبٌ، حَدَّثَنَا أَيُّوبُ، عَنْ عِكْرِمَةَ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: «بَيْنَمَا النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَخْطُبُ، إِذَا هُوَ بِرَجُلٍ قَائِمٍ فِي الشَّمْسِ فَسَأَلَ عَنْهُ؟ قَالُوا: هَذَا أَبُو إِسْرَائِيلَ نَذَرَ أَنْ يَقُومَ، وَلَا يَقْعُدَ، وَلَا يَسْتَظِلَّ، وَلَا يَتَكَلَّمَ، وَيَصُومَ، قَالَ: "مُرُوهُ فَلْيَتَكَلَّمْ، وَلْيَسْتَظِلَّ، وَلْيَقْعُدْ، وَلْيُتِمَّ صَوْمَهُ"».[15]
ابن عباس نقل میکند که پیامبر صلی الله علیه و آله خطبه میخواندند که دیدند مردی در آفتاب ایستاده است. از حال او پرسیدند. گفتند: او ابو اسرائیل است که نذر کرده بایستد و ننشیند و زیر سایه نرفته، سخن نگوید و روزه باشد. حضرت فرمودند: به او امر کنید سخن بگوید، زیر سایه برود و بنشیند ولی روزهاش را تمام کند.
ظاهرا در حجةالوداع بود که این قضیه واقع شد. همه باطل است چرا که هیچ کدام حسن ندارد. جزای شرط ما و متعلق نذر باید حسن داشته باشد.
تأملی در استدلال به روایت
با توجه به منصب حکومتی حضرت رسول صلی الله علیه و آله که (به تعبیر امام رحمه الله در لا ضرر که حدیث را حکومتی میدانستند) غیر از منصب رسالت و قضاوت بود. صرف نظر از رجحان نذر میتوانیم بگوییم قضیه شخصیه است ولو همه اینها بوده است ولی خواستند رحمةللعالمین بودن را ثابت کنند که فرد اذیت نشود.
در نذر باید یک مطلوبیتی باشد تا بتواند نذر کند ولو بر ترک حرام باشد. این ترک حرام این قدر مطلوبیت دارد که خود را متعبد کند. مثلا در قضیه واقعیه کسی هست که اگر بر خودش لازم کند پرهیز از حرام را مراقبت میکند.
4) روایت دیگر
شیخ حر عاملی در ابواب کتاب النذر و العهد از نظر برخی روایت صحیحهای میآورد:
عن أبي عبد الله الرازي عن أحمد بن محمد بن أبي نصر عن الحسن ابن علي عن أبي الحسن عليه السلام قال: «قلت: له ان لي جارية ليس لها منى مكان ولا ناحية وهي تحتمل الثمن الا انى كنت حلفت فيها بيمين فقلت: لله علي ان لا أبيعها أبدا ولى إلى ثمنها حاجة مع تخفيف المؤنة، فقال: ف لله بقولك له».[16]
آیا قسم با نذر تفاوت دارد؟
اینها صدق جزئی دارند.
قسم خوردم اصلا این جاریه را نفروشم ولی نیاز به پولش پیدا کردم. فرمودند: برای خدا به قولت برای او وفا کن.
اینجا میتوانیم بگوییم ارتباط به مسأله ما ندارد. اینجا معلق و معلق علیه ندارد و نذر ابتدایی است. نذر هنوز محقق نشده است که فرمودند وفا کن.
تأمل در استدلال به این روایت
- روایت ضعیفی است که عبدالله رازی در آن است که از نظر برخی توثیق نشده است.[17]
- ارتباط به بحث ما ندارد. نذر ابتدایی است.
- فرق است بین یمین و نذر.
5) روایت دیگر
محمد بن يعقوب، عن علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن إسماعيل بن مرار، عن يونس، عن بعض أصحابه، عن أبي عبد الله عليه السلام: «أن امرأة نذرت أن تقاد مزمومة فنفحها بعير فخرم أنفها فأتت أمير المؤمنين عليه السلام تخاصم صاحب البعير فأبطله وقال: إنما نذرت ليس عليك ذلك».[18]
زنی نذر کرد نخی در بینی خود کند و کارواندارها در حج این نخ را بگیرند. شتری آمد و نخ را کشید و بینی این زن پاره شد. شکایت نزد امیرالمؤمنین علیه السلام برد. حضرت فرمودند صاحب شتر ضمانی ندارد.
این حدیث برای قضاوت خوب است.
این قسمت را هم نمیتوانیم استدلال کنیم مربوط به صحت و عدم صحت نذر نیست. نذرش مورد تأمل نیست.
از مجموع روایات این را استفاده میکنیم که فعل و متعلق نذر دو چیز است.
مرحوم نائینی در برخی کلماتشان راجع به نذر فرمایش متینی دارند:
در نذر ما یک دلیل توصلی داریم و در برخی موارد یک دلیل تعبدی داریم. حرف ایشان تقریبا زیبا و قابل توجیه است.[19]
در نذرهایی که توصلی با تعبدی هماهنگ میشود بده بستان خاصی مییابد. گویا تعبدیت با توصلیت جابجا میشود.
فرض کنید شخصی میگوید لله علی ان اصوم عرفة یا لله علیّ ان اصلی صلاة اللیل به خاطر کاری متعبد میشود نذر را انجام دهد، ایشان میفرماید اینجا گویا دلیل توصلی نذر با وجوب تعبدی نماز جا به جا میشود. در نتیجه این شخص باید بالوجوب این کار را انجام دهد.
در سخن ایشان تأملی هست: ایشان که در اجتماع امر و نهی، آیا یک چیز میتواند دو مطلوبیت داشته باشد؟ باید در جای خود بحث شود که اجتماع امر و نهی جایز است یا خیر؟
اگر منظور ایشان این است که وجوب بالعرض و وجوب بالذات که وجوب وفای به نذر است با متعلق به نذر که وجوب بالعرض است یکی میشوند، این حرف خوبی است. به معیار آیه شریفه ﴿وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ﴾[20] که در آیات و روایات هم داریم، این دلیل بر این میشود که وفای به نذر واجب است. وفای به نذر از عنوان متعلقش و از معلقش بیشتر عبور نمیکند. پس معلوم میشود که ما ما یک نسبت ذاتی داریم و یک نسبت عرضی داریم. در بحث متعلقات نذر نسبت ذاتی و نسبت عرضی جمع میشود.
اگر کسی نذری کرد و با مراقبت بیماری کرونا تزاحم داشت و قابل اجتماع نبود، تکلیف چیست؟ فرض این است که نمیشود در اجتماع عرفه جمع شد یا در محرم نذر کرده جمعیتی بیاید و با مراقبتهای پزشکی منافات دارد؛ حال باید چه کند؟
اینجا عنایت دارید که اولا باید اهم و مهم کند:
حکم اولی مراقبت و حکم ثانوی نذر با یکدیگر تزاحم پیدا میکنند. اگر بتواند جمع کند که به نظر ما اکثر مواقع قابل جمع است، باید این کار را انجام دهد. همراه با مراقبتهای بهداشتی، نذر را انجام دهد. نذر کرده روز عرفه روزه بگیرد ولی ضرر دارد برایش اینجا لا ضرر مقدم است و حاکم.
اگر مراقبت دلیلش لا ضرر باشد، حکومت دارد و دلیل نذر را به چند دلیل خنثی میکند:
1. مراقبت، حق الناس است و تقدم دارد.
2. مبنایش قاعده لاضرر و لا ضرار است که حاکمیت دارد.
پس باید تن به مراقبت دهد. اگر توانست با مراقبت نذر را انجام دهد فبها و گرنه نذر وجوب وفا ندارد. چرا که متعلق نذر برایش جایز نیست.
3. یکی از اصول نذر رجحان است که رجحان ندارد.
1) اگر نذر خاص داشت باید برای همان انجام دهد؛
2) ولی اگر نذر عام بود مانند فی سبیل الله میتواند در راه مبارزه با بیماری کرونا برای مریض یا کادر درمان مصرف کند. همانند آنی که در وقف گفتیم مگر نذر خاص باشد.
آیا نذورات امام حسین علیه السلام را میتوان ماسک خرید؟
اگر برای تکریم عزاداران باشد آنچه برای این است چه خوراکی چه ماسک و وسایل ضد عفونی کاملا جایز است چرا که جزو شئون مجلس امام حسین علیه السلام است. قبلا چای و دیگر موارد بود، الان ماسک هم هست.
چون همه ابتلا دارند و باید همیاری و همکاری کنیم ﴿وَتَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَالتَّقوىٰ﴾[21] به همه مؤمین و مؤمنات توصیه و پیشنهاد میکنیم کسانی که هنوز نذر نکردند این طور نذر کنند که برای عزاداران ماسک و لوازم مراقبتی بگیرند.
نتیجه اینکه: در صورت تزاحم لاضرر حاکم است. در مصرف نذر هم برای کرونا اگر مربوط به تعظیم عزاداری باشد میشود مصرف کرد.
بزرگان ما در گذشته این گونه بودند. راه رجحان کارهایی است که نفوس نسبت به آنها رجحانی ندارند. وفای به نذر واجب میشود ولی خودش تقرب نیست بلکه توصل است. در وفای به نذر امر دیگری است. وجوب بالعرض مییابد و اگر متعلق تعبدی باشد، تعبدی میشود. اگر در امر توصلی استحباب و وجوب را نیت نکند اشکالی ندارد.
ان شاءالله دعای نذر کنندگان مستجاب باشد.