99/04/31
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مسائل مستحدثه/مسائل کرونا /حکم نماز جمعه در ایام کرونا
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی عَلَمِ التُّقَی وَ نُورِ الْهُدَی وَ مَعْدِنِ الْوَفَاءِ وَ فَرْعِ الْأَزْکِیَاءِ وَ خَلِیفَةِ الْأَوْصِیَاءِ وَ أَمِینِکَ عَلَی وَحْیِکَ اللَّهُمَّ فَکَمَا هَدَیْتَ بِهِ مِنَ الضَّلاَلَةِ وَ اسْتَنْقَذْتَ بِهِ مِنَ الْحَیْرَةِ وَ أَرْشَدْتَ بِهِ مَنِ اهْتَدَی وَ زَکَّیْتَ بِهِ مَنْ تَزَکَّی فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ وَ بَقِیَّةِ أَوْصِیَائِکَ إِنَّکَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ.[1]
پروردگارا درود فرست بر محمد بن علی (حضرت امام جواد) که نشانه و مثل اعلای تقوی و خدا پرستی است و نور هدایت و ارشاد خلق و معدن اهل وفا و پیرو سایر صاحبان تزکیه نفس و جانشین اوصیای پیغمبر اکرم و امین بر اسرار وحی توست پروردگارا پس چنانکه خلق را تو بواسطه او از گمراهی به راه هدایت آوردی و از وادی حیرت جهالت نجات دادی و هر که لایق هدایت بود بواسطه او ارشاد کردی و هر کس قابل تزکیه نفس بود روحش را تزکیه و صفا دادی پس ای خدا درود فرست بر او بهترین درودی که بر احدی از اولیاء و دوستان خاصت و سایر اوصیای پیغمبر اکرمت فرستادی که تو ای خدا صاحب عزت و اقتدار و حکمت بی نهایتی.
«يا نور يا برهان يا منير يا مبين يا رب اكفنى شر شرور و آفات الدهور، و أسألك النجاة يوم ينفخ فى الصور».[2]
حرز امام جواد علیه السلام و صلوات حضرت را بخوانید.
حضرت امام جواد علیه السلام به حسب ظاهر و زمان کوتاهترین سن را دارند. جوانترین امامی که در این دنیا زندگی کردند ایشان بودند. 25 سال سن شریف ایشان بوده است. ولی باید به لحاظ حالات و امامت ایشان بسنجیم. ائمه علیهم السلام گرچه نور واحد هستند ولی حالات خاص خود دارند، ایشان همانطور که معروف به جواد علیه السلام هستند و مولود با برکت هستند، حالات ایشان قابل اقتدا هستند. مصداق یا دائم الفضل علی البریة[3] هستند.
میتوانیم بگوییم رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: «أجود الأجواد الله، وأنا أجود بني آدم، وأجودهم بعدي رجل علم بعدي علماً فنشره، ويبعث يوم القيامة اُمّة واحدة، ورجل جاد بنفسه في سبيل الله حتّى قُتل»،[4] این صفت به امام جواد علیه السلام منتقل شده است.
امام جواد علیه السلام در یکی از فرمایشات خود فرمودند: «الثقة بالله ثمن لکل غال و سلم الی کل عال».[5]
این باید تابلوی سیر و سلوک خیلی از افراد و مجامع علمی و حوزوی بشود. فرمودند اگر میخواهید به جایی برسید اعتماد و تکیه به حضرت حق داشته باشید که بهای هر چیز گرانبها است. بالاترین حالات، حفظ دین و حفظ نفس انسان است که در مباحث فقهی گفتیم. بالاترین راه حفظ و نگهداری چیزهای گرانبها یعنی نفس و دین و آبرو، اعتقاد و توکل به حضرت حق است.
ببخشد این تمثیل را دارم چارهای نیست. حد اقل مطلب این است. ثقه بالله یعنی این که در برخی جاها نوشته این مکان مجهز به دوربین مدار بسته است. افراد خود را جمع و جور میکنند. سارق سرقت نمیکند و متخلف تخلف نمیکند. دوربینهای الهی به فیض جوادالائمه علیه السلام همه جا حاکم است.
به تعبیر حضرت امام رحمه الله: عالم محضر خداست. در محضر خدا معصيت خدا نكنيد.[6]
این پیشنیاز برای جمله دوم است. ما میخواهیم سیر و سلوک را پله پله طی کنیم. عارف واصل. این وصول الی الله و این فرار و نیل الی الله که ﴿فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ﴾،[7] جزو به ثقه خدا تحقق نمییابد. این نردبان را از نفس خود آغاز کنیم. امام صادق علیه السلام فرمودند: «القلب حرم الله، فلاتسكن حرم الله غير الله».[8] ان شاءالله این را نهادینه کنیم. ظاهر و باطن ما یکی باشد.
در جملهای دیگر امام جواد علیه السلام فرمودند: «لا تكن وليا لله في العلانية، عدوا له في السر».[9] در عیان دوست خدا و در نهان دشمن خدا نباش! طوری نباشد که خدای نخواسته ظاهرتان را ببینند بگویید دوست خداییم ولی باطنمان عداوت الهی باشد. اینجا است که انسان اولین پله را نمیتواند طی کند. اولین پله این است که انسان اعتماد به نفس داشته باشد و با صداقت حرکت کند و با سلامت عبور کند.
رب انعمت فزد. ان شاء الله به مدد امام جواد علیه السلام که باب الحوائج است بتوانیم به آنچه خدا برای ما مقدر کرده است برسیم که رضای او باشد.
آجرک الله یا بقیة الله. به حضرت معصومه سلام الله علیها نیز تسلیت عرض میکنیم.
بحث به اینجا رسید که در تزاحم حقوق که انواعی داشت: حق الله با حق الله، حق الله با حق الناس و حق الناس با حق الناس، گفتیم در خیلی از موارد احکام، از دلیل مشروعیت احکام الهی دلیل اهمیت آن هم استفاده میشود.
در مسأله جدید کرونا عرضمان این است که با کمال تأسف برخی غیر کارشناسانه به لحاظ مسائل دینی حرف زدند. همه را دعوت میکنیم هر کس در تخصص خود حرف بزند.
گاهی بحث صغروی است و مصداق و موضوع مسأله و به قول امروزیها صورت مسأله است و گاهی کبرای کلی و حکم و نتیجه مسأله و یا قانون آن است. اینها با هم نباید خلط شود.
ما کار عرف را حجت میدانیم. چرا که نظرمان این است که در خیلی موارد به ویژه در معاملات شارع مقدس ممضی است نه مؤسس. در برخی عبادات نیز همین است. سیره عقلای عالم اگر شارع منعی نداشته باشد حجیت دارد.
نظر تمثیلی ما این است که خیلی از احکام الهی مصادیقش به عنوان مثال است نه به عنوان خصوصیت و تخصیص. آنهایی که در روایات و ادله ما بیان شده است بدون شک و شبهه جزو مصادیق است. آنی که در ادله ما بیان نشده است اگر بتوانیم الغای خصوصیت کنیم یا تعدی موضوعیت کنیم و احراز موضوعیت نماییم همان حکمی که در موضوع جاری است اینجا هم جریان خواهد داشت.
تزاحم حقوق دائر مدار موضوعات است. اسلام آن قدر عزت دارد که ﴿وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ﴾[10] جان، آسایش و آبروی دیگران و حیثیت و شرف و مال آنها برایش مهم است. حتی اگر در مقام ضرر و خسارت معنوی هم باشد اسلام به قاعده دفع ضرر که عقلا و شرعا واجب است، هم حکم تکلیفی حرمت دارد و هم وضعی ضمان. نه تنها ضرر یقینی و ظنی که احتمال ضرر هم منجز است. نه تنها ضرر بالاتر از آن اضرار به غیر هم حرام است. ضمان آن قدر شدید میشود که گاهی تا مرحله قصاص هم پیش میرود. اگر حقوق دیگران و مردم را پایمال کند شاید حاکم شرع او را مفسد فی الارض هم بداند.
در بحث موضوع با کمال صراحت عرض میکنیم فرمایش اطبا، موضوعشناسها در تشخیص ضرر حجیت دارد. وقتی حجیت داشت قابل مراجعه است. بحث صغروی خیلی سنگین نیست، چرا که احزار موضوع روشن است. ادل دلیل علی امکان الشیء وقوعه. در جهان و ایران هر چند دقیقه افرادی جان خود را از دست میدهند. اینجا جای مصداقی نیست که آیا سرایت میکند یا خیر؟ سرایت و آفت داشتن آن مسلم است. بحث این است که چگونه باید با آن مبارزه کرد؟
طوری که از پزشکها شنیده، در منابع دیدهام و به نتیجه رسیدهام دو نظریه در پیشگیری از این بیماری هست:
1) برخی در بیماریهای واگیر مانند وبا و کرونا میگویند راه درمان مبارزه آرام است و این را در این میدانند که بگذاریم بیماری شایع شود تا آنها که در معرض هستند و آفتی دارند واکسینه شوند.
در این نظر در افرادی که واگیری شدید باشد یا ضعف دارند یا سن آنها مانند کودکان و پیران باشد، بیشتر مبتلا میشوند و جانشان را میدهند. در برخی کشورها همین حرف را زدند. گذشتهها برخی دانشمندها نام نمیبریم میگفتند هرکه قدرتش بیشتر بقایش بیشتر.[11] در این مریضی هم میگویند رها میکنیم هر کس مقاومتش بیشتر بود میماند و هر کس کمتر میرود.
نقد این نگاه: اسلام میگوید حفظ جان افراد واجب است. اسلام فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نمیگذارد. مهم جان انسان است. بله در تزاحم که دکتر فقط یک نفر را میتواند نجات دهد درمان مسلمان واجب است. مزیت آن مانند انقذ الغریق است. خود طبیب اگر بیمار بود درمان او مقدم است بر دیگران.
این نظر را اسلام نمیپذیرد. اینکه مریضی هر که را خواست بکشد و ببرد سازگار با فرهنگ ما نیست. گاهی خلاف آن ثابت است.
﴿مِنْ أَجْلِ ذَٰلِكَ كَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا﴾.[12]
2) تا میتوانیم جلوی واگیری را بگیریم. در مقابل، پیشگیری و درمانش برای عدم واگیری به دیگران حکم وجوب برای مریض و دیگران دارد. اسلام میگوید یک نفر را هم نجات دهید مهم است. در برخی کشورها پیرمردها را رها کردند.
اصل حفظ نفوس امر دیگری است. بله اگر تزاحم بود و نتوانند چیز دیگری است ولی گاهی به عنوان دستورالعمل است. بحث مقام امتثال متفاوت است.
گاهی آموزش عمومی لازم میشود. لازم است متخصصان موضوع را تبیین کنند. هر روز ویژهنامههایی دارند رسانهها. هم تحذیر میکنند و هم امیددهی.
بوعلی شاگردش سوال کرد چطور با وبا مبارزه کنیم؟ گفت نترسید.
گاهی ترس بیماری از خود آن بدتر است. به برخی بیمارها نمیتوانند بگویند مبتلا شدهاند. در یک جهت بیماری بزرگنمایی شده است. این باعث مرگ برخی از ترس میشود. در عین حال که هشدار میدهند باید راه را هم بگویند.
- مراقبت لازم میشود. آموزش لازم میشود. آموزش قشرهای آسیبپذیر مانند اطفال و سالخوردهها اهم است.
- مرکز سالمندان و بهزیستی باید مراقبت ویژه کنند. اگر مسئولان آنجا کمکاری کنند در ضمان و خسارت شریک هستند.
- والدین در مراقبت از خردسالان هم مسئول هستند. دیه بر عاقله است. سفیه هم مسئولش ولی اوست.
- اگر دستوری داده شود مسافرت حرام میشود.
- صله رحم استحباب اکید دارد و به حد وجوب میرسد. اگر روزی با مراقبت منافات داشته باشد استحباب فرق میکند. اگر جمع شود بهتر است وگرنه حکمش فرق میکند.
- احتکار را گفتیم. اگر اجناسی مورد نیاز مریض و کادر باشد حرمتش بیشتر است.
- همانطور که مدافعان سلامت اگر رحلت کردند حکم و اجر شهید دارند، اگر کمکاری کنند باعث ضمان میشود.
جا دارد تشکر کنیم که کسی مبتلا به کرونا شده ولی در روی تخت بیمارستان در حال طبابت است. این مصداق «طبیب دوار بطبه»[13] است. که حضرت امیر علیه السلام برای رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند.
- در تزاحم حقوق الناس اگر کسی بدهکار شد یا سررسید وفای به قرارداد شد، به خاطر کرونا قابل تاخیر است؟ ﴿أَوْفُوا بِالْعُقُودِ﴾[14] میگوید وفا کند. از سویی ﴿وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى مَيْسَرَةٍ﴾[15] در قرآن آمده است. باید رعایت شود و این مسأله مهلت دادن نهادینه شود.
صحبت کادر درمان و طبیب شد، اینها نظرشان در تشخیص موضوع کفایت میکند.
مرحوم سید در حکم طبیب میفرماید:
وإذا حكم الطبيب بأن الصوم مضر وعلم المكلف من نفسه عدم الضرر يصح صومه وإذا حكم بعدم ضرره وعلم المكلف أو ظن كونه مضرا وجب عليه تركه ولا يصح منه.[16]
اگر خودش به این نتیجه رسید که روزه ضرر ندارد و لو طبیب گفته است ضرر دارد روزهاش صحیح است. ولی اگر طبیب حکم به عدم ضرر کرده است ولی خودش میداند یا ظن به ضرر دارد باید ترک روزه کند و اگر گرفت صحیح نیست. روزه حرام است و افطار کردن واجب است.
حتی بالاتر از این، احتمال ضرر هم منجز است. قاعده لا ضرر حاکم است.
در بحث مبارزه با کرونا حرف ما همین است. اگر دستور پزشک آمد و خودش یقین و ظن یافت متابعتش لازم است. اگر روزی خودش به این نتیجه رسید هیچ گونه سرایتی به او نمیکند بحث دیگری است. ولی شاید برای دیگران ضرر داشته باشد. علائمش متغیر و مدتها این بیماری مخفی است پس باید رعایت کند.
ما حکم اطبا را حجت میدانیم که احراز موضوع میکند و احراز حکم هم میکند.
در بحث اقامه جمعه و جماعات چند مبنا است:
1) برخی قائل به وجوب عینی در زمان غیبت هستند که باید اقامه شود.[17]
2) برخی میگویند واجب نیست نباید اقامه شود.[18] [19] [20]
3) برخی نظرشان این است که وجوب تخییری دارد بین نماز ظهر و جمعه.[21] [22] [23]
4) برخی احوط را نماز ظهر میدانند.
5) برخی احوط را نماز جمعه میدانند.
ما واجب تخییری میدانیم ولی عرضمان این است که ظاهرا احکام نماز جمعه چند جهت است.
نماز جمعه از دید حاکم، اقامهاش بر حاکم واجب است گاهی واجب عینی. حاکم اسلامی از زمان آقا رسول الله صلی الله علیه و آله هر کجا جمعیت دینی بوده جماعت و به خصوص جمعه بوده است. حاکم باید در اقامه جمعه بکوشد.
اگر روزی بیماری کرونا آمد وظیفه حاکم این است که بسنجد آیا اقامه جمعه اهم است یا خیر؟ تعظیم شعائر است یا حفظ آن؟
تعظیم شعائر را مستحب مؤکد میدانستیم و گاهی واجب ولی حفظ شعائر واجب است.
یکی از مرجحات نظر حاکم یا متخصص است.
ولی گاهی برای اقامه جمعه به لحاظ مکلف است.
میتوانیم بگوییم اقامه جمعه در زمانی که حاکمی در زمان غیبت برقرار کرد اگر قائل به وجوب تخییری شدیم برای صدق من به الکفایة وجوب داشته باشد و بعد وجوب تخییری و بعد استحباب تخییری.
برای هر فرد فرد، استحباب اکید مییابد چرا که مهم است. بین وجوب اقامه جمعه بر حاکم و وجوب تخییری که مبنای ما و بسیاری از علما است و سایر مبانی، منافاتی نیست.
با کمال معذرت از اینکه برخی گفتهاند حد اقل جمعه را برقرار کنیم که 5 نفر است در روایات که ملاحظه کنید.[24] میشود با 5 نفر برگزار کرد.[25] با رعایت پروتکلها میشود برگزار کرد؟ از اطبا بپرسیم میگویند ماسک بزنید و فاصله بگیرید میشود.
ولی ما سؤال کنیم جمعه با 50 نفر شعائر است یا باید با چند هزار نفر باشد تا جزو شعائر باشد؟
با تعدد جمعه چه کنیم؟ متخصصان دینی باید پاسخ دهند.
موضوع که بیاید حکم میآید. اطبا حکم نمیکنند که این کار را بکنید. آنها میگویند بیماری مسری است و حکم پشت سر موضوع قطعی است.
بحثی داریم که ذات اقدس الهی حاکم بر همه است. ثقه الهی ثمن و سلم است امر دیگری است. شفا را منکر نیستیم. فراطبیعت و متافیزیک را منکر نیستیم. اراده امام معصوم علیه السلام را به اذن الهی منکر نیستیم. معتقدیم جایی که بدن ولیای از اولیای الهی باشد آن قدر حالات روحی آن امام معصوم علیه السلام بالا باشد که اطراف را بیمه سلامت کند. ولی این موجبه جزئیه است و نیاز به تجربه یا شهود الهی دارد. فقه را با غیر آن اشتباه نگیریم. فقه یعنی احکام ظاهری مکلف. شفا ما ورای فقه است. فلسفه احکام را با احکام اشتباه نگیریم. احراز موضوع را از ما میخواهد شارع. از عرف و متخصص بگیریم. واگیر است و حجیت مییابد برای ما باید اطاعت کنیم.
درمان چیزی است و شفا امر دیگری است. قرآن و دعا شفا است. درمان معنوی امر دیگری است. درباره اسرار فقه کرونا بعد از پایان احکام ان شاءالله خواهیم گفت.
به قول مقام معظم رهبری دامت برکاته: «ملّت ایران در این آزمون، خوش درخشید؛ ملّت ایران در آزمون کرونا، در این بیماری عمومی که در واقع باید گفت این وبای مدرن، خوب درخشیدند».[26] شاید به خاظر نفوس اولیای الهی است.
نتیجه اینکه اگر اقامه جمعه و جماعت را متخصصی گفت ضرر دارد و احراز موضوع شد، مراقبت لازم میشود و تخلف آن حرام است. همه چیزهایی که اجتماعات در آن است جایز نیست.
امیدواریم به حق باب الحوائج رفع گرفتاری از مردم دنیا شود. جهاد اطبا مقبول باشد. جهاد حوزویانی که در بیمارستانها هستند همه را به سلامت دارد. به برکت انفاس قدسیه اولیای الهی همه شفای کامل بیابند و دفع و رفع این بیماری منحوس.