99/04/24
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مسائل مستحدثه/ مسائل کرونا/ مصرف وقف برای مبارزه با کرونا
سخن اخلاقی امروز سفارش و وصیت حضرت امیر المؤمنین علیه السلام سرّ الانبیاء و المرسلین، برای جناب کمیل علیه السلام است. کمیل اهل سرّ حضرت بود. در عظمت او همین بس که منشأ نشر دعای کمیل است. دعای حضرت خضر علیه السلام که به حضرت امیر علیه السلام داده شد و ایشان به کمیل دادند و او ناشر آن شد. این دعا دریایی از اخلاقیات و اعتقادات و عرفان است. عرفان سیّار است.
این روایت در تحف العقول است. با توجه به احادیثی که مرحوم شیخ و دیگران از تحف العقول نقل میکنند، روایات آن به خصوص آنها که به شهرت رسیده است، قابل اخذ است.
«يا كميل ليس الشأن أن تصلي وتصوم وتتصدق، الشأن أن تكون الصلاة بقلب نقي وعمل عند الله مرضي وخشوع سوي وانظر فيما تصلي وعلى ما تصلي إن لم يكن من وجهه وحله فلا قبول».[1]
سه عبادت را گفتند:
1. نماز که امر عبادی است؛
2. روزه که نزدیکترین حالات به اخلاص است چون قابل رؤیت نیست؛
3. و صدقه که امر اجتماعی است.
شأن به نماز و روزه و صدقه نیست.
شأن این است که:
1. نماز با قلب صاف باشد.
در جمله دوم اوصاف برای همه اعمال است. صدقه و نماز و روزه باید با دل پاک باشد.
2. و عملی که خدا راضی شود.
3. خشوعی که سویّ و فراگیر باشد. این خشوع، خضوع را هم میگیرد. تواضع و فروتنی تن و جان.
فرق بین نظر و رؤیت این است که رؤیت نگاه بدوی است ولی نظر دید با بصیرت و با دقت است. ببین در چه نماز میخوانی و بر چه نماز میخوانی. اگر وجه الله نباشد و اگر به خاطر حضرت حق نباشد قبول نیست.
یک نماز صحیح داریم و یک نماز قبول. وقتی قبول و پذیرفته میشود که با دل پاک باشد. میگوییم قبول باشد بعد نماز. ظاهر را باید آراسته کنیم تا به باطن نماز برسیم. ظاهر و باطن هر دو مهم است ولی باطن مهمتر است.
امام سجاد علیه السلام میگویند: «اللّهم ارزقنى عقلا كاملا و عزما ثاقبا و لبا راجحا».[2] خدایا باطنی بده که بر ظاهر ارجح باشد.
با صحیفه سجادیه محشور باشید. نه یک دور چند دور. دم دستتان باشد و به ترتیب بخوانید و با دعاهای حضرت انس بگیرید.
خوشا به حال آنانی که باطنشان ان شاءالله بر ظاهرشان دلالت کند و ظاهرشان بر باطنشان دلالت کند و هر دو وسیله سیر و سلوکشان باشد. رزقنا الله ایّانا و ایّاکم.
ما به این نتیجه رسیدیم که بحث احکام الهی و دایر بودن آن به عنوان یک قاعده مهم و اصل اهم باید در سیره علمی و عملی مکلف قرار بگیرد. مکلف باید بکوشد این احکام تعطیل نشود. به ویژه آنچه به اصل اسلام بر میگردد. حتی بحث نفوس و جانها که جزو قانون اهم و مهم قلمداد میشود این هم برای جریان احکام اسلامی فدا میشود.
ما به این نتیجه رسیدیم که حج قابل کنسل شدن به حوادثتی مانند ویروس منحوس کرونا نیست. بلکه قابل مدیریت است. درست است در مواردی تزاحم بدوی هست ولی با مدیریت قابل جمع است.
آنی که اهم است باید سراغ آن برود. معیارهای اهم از دلیل وجوب حکمی اهمیتش صادر میشود. آنی که مطلوب مولا باشد و مطلوب اکید، دلیل بر اهمیت آن است. حج اهمیتش ثابت است. باید بیماری را مدیریت کنیم. مگر دیگر قابل انجام و مدیریت نباشد یا حاکم اسلامی حکم کند چون امنیت یا سلامت در خطر است امسال عدهای مشرف نشوند که اگر مشرف شد در کفایت از حجة الاسلام او تردید است.
بحث اربعین را هم روایاتش را خواندیم.
عرض کردیم به مبنایی که ما داریم احکام تمثیلی هستند نه تخصیصی و تنقیح مناط میکنیم. هر کجا که ملاک اقامه دین بود قابل تزاحم با آن نیست هرچند کرونا باشد.
دولت عراق باید برای اربعین تدبیر کند. تشکر میکنیم که ایران و عراق همیشه به هم وابسته بودهاند. حوزه نجف و قم به هم پیوسته بودهاند. ان شاء الله مرجعیت عراق تدبیر میکنند.
وجود مراقبتها واجب شرعی است. جلوگیری از سرایت بیماری به دیگران یا گرفتاری خودش یا تداوم آن لازم است. احتمال را منجز میدانستیم. چه احتمال سابق، چه مقارن و چه لاحق. ضرر سابق و لاحق و مقارن فرقی ندارد.
مراقبت نکردن حرمت دارد.
اگر کادر درمان به این نتیجه برسند برای جلوگیری از سرایت باید ماسک زد یا پوشش خاصی داشت این را هم واجب میدانیم. به ادله واجب است بدون شک و شبهه.
نسبت به موضوعاتی که پیش میآید. مراقبت باید باشد و امثال اربعین باید مدیریت شود.
ان شاء الله تا محرم اوضاع آرام بشود؛ ولی اگر اوضاع همین طور بود بر حسب احتمال قوی یا قدر متیقن در صورت شدت بیماری، باید دید محرم حکمش چه میشود؟
آیا عزاداری محرم حکم فردی است؟ اگر فردی باشد مراقبت تقدم دارد. ولی اگر محرم اجتماعی باشد، مبنا چیست؟ به تعبیر حضرت امام: محرّم و صفر است كه اسلام را نگه داشته است.[3]
اگر فقیهی بگوید الاسلام محمدی الحدوث و حسینی البقاء[4] که حق همین است، محرم به عنوان بستر نگه داشتن اسلام حفظش برای همه واجب است. بیماری کرونا و امثال آن در مقابل حفظ شعائر مقدم نیست. ﴿وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ﴾[5] تقوای قلوب اقتضای تعظیم شعائر میکند. عبادات گفتیم بستگی به حقیقت قلبی دارد.
در نتیجه محرم هم باید تجلیل و تکریم شود. از راههای تعظیم محرم این است که توسل و روضهخوانی حفظ شود.
مؤید ما این است که حکومتهای ظالم از کارهایشان مقابله با مجالس روضه است. رضاخان با حجاب و مجالس روضه مقابله میکرد.
در بحث حجاب هم همهاش فردی نیست بخشی هم اجتماعی است.
اگر میشود مجالس با پروتکلهای بهداشتی برگزار شود.
رجوع به متخصص را از دلیل عقل میدانیم و مانند رجوع به فقیه میدانیم. حرف آنها حجت است. مراقبت باید شدید انجام شود ولی حتی الامکان مجالس حسینی باید برگزار شود.
با همان مناطی که برای مقام نزد بیت و مدینه داشتیم این بحث محرم را هم میگوییم باید برگزار شود.
با توجه به اینکه ما مقدمات مفوته را به وجوب عقلی و عرفی واجب میدانیم، تقاضای ما از دولتمردان ایران و عراق این است که از الآن بستر را فراهم کنند برای برگزاری محرم و اربعین. به کنسل شدن آن فکر نکنند که به صلاح اسلام و مسلمین نیست.
در مسأله کرونا بحثی که پیش میآید این است که آیا میشود از موقوفات حضرت امام حسین علیه السلام برای درمان این بیماری و مخارج آن چه فرد چه پزشک و وسایل پزشکی استفاده کرد یا خیر؟ شرعیت دارد یا خیر؟
وقف معنایش این است که مالی و منفعتی برای حضرت حق محبوس شود. یا منفعت او از ملکیت افرادی رها شده. وقف یعنی محبوس میشود و بیعش جایز نیست مگر با شرایط خاص. در حیطه ملکیت حضرت حق قرار میگیرد. تکوینا ملک حق بود، تشریعا هم قرار میگیرد.
وقف را جزو معاملات میدانیم و قصد قربت را در آن شرط نمیدانیم. قصد قربت باشد بهتر است ولی شرط نیست. از عبادات نیست از معاملات است. مگر به تبع و نذر جرو عبادات شود.
متعلق وقف گاهی عام است و گاهی خاص.
در پاسخ میگوییم موقوفاتی که واقف آنها را برای قسم خاصی در نظر گرفته است مانند وقف اولاد یا وقف ائمه علیهم السلام یا امام حسین علیه السلام در این صورت باید طبق موقوف علیهم خاص خرج شود.
فرض کنیم ایام محرم است؛ نذر و نیازها و موقوفههای حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام را مصرف برای عزاداران بیمار یا کادر درمان میشود کرد؟
وقف خاص مصرفش در غیر آن جایز نیست. موقوفات مسجد و حسینیه را برای غیر عزاداران نمیتوان خرج کرد. ولی اگر عزاداری مریض شد یا کسی که خدمات به آنها میدهد مریض شد، مصرفش جایز است.
ولی با صراحت عرض میکنیم در موقوف علیهم که عام است اگر عنوان فی سبیل الله داشته باشد، قابل مصرف است.
﴿وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً﴾[6] از مصادیق باقیات صالحات وقف است. وقف انسان را بعد از مرگ زنده نگه میدارد. چنانکه فرزند صالح هم نگه میدارد. نوشته هم بعد از مرگ انسان را زنده نگه میدارد.[7]
وقف چیزی است که حیات جاودانی میدهد. اگر وقفی برای بیمارستان بود قابل مصرف است کاملا.
واقفان ما در طول تاریخ در ایران و عراق و دیگر کشورها وقفهای با حساب و کتابی انجام دادهاند. در مشهد وقف داریم مخصوص درمان بیماران از زائران امام رضا علیه السلام.
کسانی که دستشان باز است، برای درگیری با این بیماری و امثال آن وقف کنند؛ هم برای بیماران و هم کادر درمانی.
اگر وقفی فی سبیل الله بود برای درمان بیماران کرونایی قابل استفاده هست یا خیر؟
اگر موقوف علیهم خاص باشد نمیشود مگر مرتبط باشند. عنوان فی سبیل الله را میشود در اینجا خرج کرد.
در اینجا چند نظر است:
قبلا در بحث مصرف زکات گفتیم عامه سبیل الله را فقط برای مجاهدان فقط میدانند.
وقف فی سبیل الله برای مجاهدان و پشت جبهه قابل استفاده است.
به نظر برخی غیر از جهاد، حج هم فی سبیل الله است. برای شیعیان هم فی سبیل الله میشود مصرف کرد.
روایت است که فی سبیل الله شیعیان ما هستند. اینها مصادیق تصریح شده در روایات است.
محمد بن علي بن الحسين باسناده عن محمد بن عيسى بن عبيد، عن الحسن ابن راشد قال: سألت أبا الحسن العسكري عليه السلام " بالمدينة خ " عن رجل أوصى بمال " له. خ ل " في سبيل الله، قال: «سبيل الله شيعتنا».[8]
پیش از این گفتیم حضرت امام فی سبیل الله را مصارف عمومی میدانند نه خصوصی.
در حاشیه عروه حضرت امام تعلیقه دارند. نظر ایشان در اینجا با وقف تفاوت دارد.
لا يبعد أن يكون سبيل الله هو المصالح العامة للمسلمين والإسلام كبناء. القناطر وتعمير الطرق والشوارع وما به يحصل تعظيم الشعائر وعلو كلمة الإسلام أو دفع الفتنة والفساد عن حوزة الإسلام وبين القبيلتين من المسلمين وأشباه ذلك لا مطلق القربات كالإصلاح بين الزوج والزوجة والوالد والولد.[9]
مرحوم آقای خوئی نیز، هم نظر با مرحوم امام هستند و مصداق فیسبیل الله را تنها مصالح عامه میدانند:
بل خصوص ما فيه مصلحة عامة.[10]
در این زمینه فقهای مختلفی همنظر هستند:
مرحوم صاحب جواهر میگوید فی سبیل الله انصراف به هر چیزی دارد که منجر به ثواب شود. مثال هم میزنند به حج و جهاد و پلسازی و مساجد و رفع تیازهای مردم.
عبارت جواهر را ملاحظه بفرمایید:
المسألة الرابعة : إذا وقف في سبيل الله انصرف إلى جميع ما يكون وصلة وطريقا إلى الثواب ، كالغزاة والحج والعمرة وبناء القناطر والمساجد ونفع المحاويج ونحو ذلك مما هو طريق إلى ثوابه ورضوانه ، كما هو المعروف بين الأصحاب ، بل عن ابني زهرة وإدريس في بحث الوصية الإجماع عليه ، وهو الحجة مضافا إلى الفهم عرفا ، وإلى الخبر المروي عن تفسير علي بن إبراهيم على ما تقدم مفصلا في كتاب الزكاة خلافا للمحكي عن الشيخ من اختصاصه بالغزاة المطوعة دون العسكر المقاتل على باب السلطان ، وبالحج والعمرة فيقسم أثلاثا ، وابن حمزة من اختصاصه بالمجاهدين إذ هو كما ترى ، مناف للمفهوم ـ عرفا ولغة ـ من ذلك بلا دليل وإن كان ما ذكروه أقوى في الدلالة ، الا أنه لا يمنع من تناول غيره مما يدخل في مفهومه وملاحظة معنى الطريق في ذلك لا يقتضي التخصيص المزبور عرفا كما هو واضح.[11]
علامه هم در قواعد هر کار خوبی را که عنوان ثواب داشته باشد میشود به عنوان فی سبیل الله مصرف کرد. مهم عنوان فی سبیل الله است:
ولو وقف في سبيل الله انصرف إلى ما يتقرب به إلى الله تعالى: كالجهاد والحج والعمرة وبناء القناطر وعمارة المساجد، وكذا لو قال: في سبيل الله، وسبيل الخير، وسبيل الثواب. ولا تجب القسمة أثلاثا.[12]
سبیل الله عنوان خاص است. عنوان مسلمان و غیر مسلمان هم ندارد. برای یک یهودی که بیمار شده میشود مصرف کرد.
﴿إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكِينِ وَ الْعامِلِينَ عَلَيْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِي الرِّقابِ وَ الْغارِمِينَ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[13]
آنچه عنوان ثواب و در طریق الله باشد قابل مصرف است. سبیل یعنی همین. آنچه ما را به خدا میرساند. اگر زن و شوهری زکات و وقف فی سبیل الله را بدهیم حل میشود مشکلشان به نظر امام جایز نیست ولی به نظر ما جایز است.
صاحب وسائل نیز چنین دیدگاهی دارد:
قومی که برای جهاد میروند یا مردمی که به حج میروند و چیزی ندارند او فی سبل الخیر همه مشمول عنوان فی سبیل الله است.
محمد بن الحسن بإسناده عن علي بن إبراهيم أنه ذكر في تفسيره تفصيل هذه الثمانية الأصناف فقال: فسر العالم عليه السلام فقال:... «وفي سبيل الله قوم يخرجون في الجهاد وليس عندهم ما يتقوون به، أو قوم من المؤمنين ليس عندهم ما يحجون به أو في جميع سبل الخير، فعلى الامام أن يعطيهم من مال الصدقات حتى يقووا على الحج والجهاد».[14]
در میان اهل سنت هم کسانی قائل به عمومیت سبیل الله هستند.[15] بر اساس حدیث ام معقل. ام معقل شتری داشت نذر کرد در راه خیر مصرف کند. حضرت نبی معظم صلی الله علیه و آله فرمودند در حج مصرف کن که فی سبیل الله است. سبیل الله شد سبل الخیر.
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبَانَ الْأَصْبَهَانِيُّ ثَنَا حُمَيْدٍ بْنُ مَسْعَدَةَ ثَنَا عُمَرُ بْنُ عَلِيٍّ الْمُقَدَّمِيُّ عَنْ مُوسَى بْنِ عُقْبَةَ عَنْ عِيسَى بْنِ مَعْقِلٍ عَنْ جَدَّتِهِ أُمِّ مَعْقِلٍ، قَالَتْ: مَاتَ أَبُو مَعْقِلٍ، وَتَرَكَ بَعِيرًا جَعَلَهُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، فَأَتَيْت رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَقُلْت: يَا رَسُولَ اللَّهِ إنَّ أَبَا مَعْقِلٍ هَلَكَ، وَتَرَكَ بَعِيرًا جَعَلَهُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، وَعَلَيَّ حَجَّةٌ، فَقَالَ: «يَا أُمَّ مَعْقِلٍ حُجِّي عَلَى بَعِيرِك، فَإِنَّ الْحَجَّ فِي سَبِيلِ اللَّهِ».[16]
شیخ اصول جناب شیخ انصاری است. شیخ مطلق در فقه شیخ طوسی است. ایشان در مبسوط اولین کتاب مبسوط فقه شیعه، چنین میفرمایند:
إذا وقف وقفا و شرط أن يصرف في سبيل الله، و سبيل الثواب، و سبيل الخير صرف ثلثه إلى الغزاة و الحج و العمرة على ما مضى من الخلاف و ثلثه إلى الفقراء و المساكين و يبدء بأقاربه و هو سبيل الثواب، و ثلثه إلى خمسة أصناف من الذين ذكرهم الله في آية الصدقة، و هم الفقراء و المساكين و ابن السبيل و الغارمون الذين استدنوا لمصلحة أنفسهم و الرقاب و هم المكاتبون فهؤلاء سبيل الخير. و لو قيل إن هؤلاء الثلاثة أصناف متداخلة لكان قويا، لأن سبيل الله و سبيل الثواب و سبيل الخير يشترك الجميع فيه.[17]
اگر وقف کند که امری را در سبیل الله و راه ثواب و راه خیر مصرف کند، باید ثلث به غزات و ثلث به حجاج و یک سوم به پنج صنف از مصادیق آیه زکات و صدقه بدهد.
اگر گفته شود سبیل الله و سبیل الثواب و سبیل الخیر متداخل هستند قوی است یعنی اینها با هم یکی است. چرا که همه در کارهای خوب مصرف میشود و مشترک هستند.
عبارت حضرت امام در تحریر نیز همین دیدگاه را تأیید میکند در بحث وقف:
مسألة 44 - لو وقف في سبيل الله يصرف في كل ما يكون وصلة إلى الثواب، وكذلك لو وقف في وجوه البر.[18]
حضرت امام هم همین را گفتند که اگر امید ثواب هم باشد میشود در آن کار خیر مصرف کرد.
بله بدون شبهه میشود وقف خیر را برای بیماری کرونا مصرف کرد.
عبارت سید در عروه چنین است:
السابع: سبیل اللّٰه و هو جمیع سبل الخیر کبناء القناطر و المدارس و الخانات و المساجد و تعمیرها و تخلیص المؤمنین من ید الظالمین و نحو ذلک من المصالح کإصلاح ذات البین، و دفع وقوع الشرور و الفتن بین المسلمین، و کذا إعانة الحجّاج و الزائرین و إکرام العلماء و المشتغلین مع عدم تمکّنهم من الحجِّ و الزیارة و الاشتغال و نحوها من أموالهم، بل الأقوی جواز دفع هذا السهم فی کلِّ قربة مع عدم تمکّن المدفوع إلیه من فعلها بغیر الزکاة، بل مع تمکّنه أیضاً، لکن مع عدم إقدامه إلّا بهذا الوجه.[19]
این زوجه و زوجه درست است که شخصی است ولی جمع این اختلاف منفعت عامه دارد.
در امور شخصی همین که ثواب باشد به تعبیر مرحوم سید اقوی جواز مصرف در هر قربت است. چه عامه و چه خاصه.
مصرف وقفهای خاص در مبارزه با کرونا جایز نیست. مگر وقفی باشد که این کادر درمانی یا بیماری به جهتی مرتبط با آنها باشد. مثلا برای فلان بیمارستان یا عزادار است و فرد روضه گوش میدهد.
در وقف عام در غیر سبیل الله احوط این است که نمیشود آن را برای مبارزه با بیماری کرونا مصرف کرد.
در عنوان فی سبیل الله مصرفش برای بیمار کرونایی و کادر درمان اشکال ندارد.
مسئولان اوقاف در اماکن مختلف دقت و برسی کنند. در بیمارستان که روشن است اگر وقف داشت مصرف میشود در غیر امور درمانی نیز شرایط را فراهم کنند. این بیماری برای کسانی که تحت پوشش بیمه نیستند مخارج مختلفی دارد، وقف فی سبیل الله برای اینها مصرف شود. تقاضا میکنم مسئولان اوقاف وقفها را گذر کنند ببینند قابل استفاده هست یا خیر؟
اگر مصلحتسنجی توسط حاکم اسلامی شود که باید وجهی در جایی هزینه شود باید انجام شود.
هم به نظر حضرت امام، هم به نظر صاحب جواهر، هم علامه در قواعد، هم شیخ در مبسوط میتوان وقف فی سبیل الله را در کلیه امور خیر استفاده کرد.
همینقدر که عنوان ثواب و قصد قربت باشد، چه در مصالح خاصه و چه مصالح عامه، وقف عام قابل مصرف است.
ان شاءالله این وقف نهادینه شود.