1403/02/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بانکداری اسلامی (شرکت)/قرعه بین شرکا (اقاله بعد از قرعه) /کلام فقها در مورد ماهیت اقاله و نظر استاد در این مسئله
ایام متعلق به حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) است. در عظمت حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) همین بس که سالیانی قبل از ولادت ایشان، این روایت را فرمودند. این روایت،نشان اعجاز ایشان است.
عن الصادق (علیهالسلام): «وَ لَنا حَرَماً وَ هُوَ قُم وَ سَتُدفَنُ فیها إمرأةٌ مِن وُلدی تُسَمَّی فاطمةُ مَن زارَها وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ».[1]
این جملهی «من زارها وجبت له الجنة»، هم از جد ایشان است و هم از پدر ایشان و هم از امام جواد (علیهالسلام) است.
«خداوند، حرمی دارد که مکه است و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)، حرمی دارد که مدینه است و امیرالمؤمنین (علیهالسلام) حرمی دارند که کوفه است و ما حرمی داریم که قم است».
حرم، یعنی حرمتی دارد و کسی که وارد شود، محرمیتی دارد. قم، جایی است که انسانها به خاطر کسب حکمت و فقه و فقاهت، محرمیتی پیدا میکنند. از اسباب محرمیت حقیقی و عملیِ ما کسب فضائل است. کسانی که کسب فضائل داشته باشند، وارد در این حرم میشوند. عُشّ آل محمّد (صلواتاللهعلیهمأجمعین) است.
بعد حضرت فرمودند: «در این شهر خانمی از فرزندان من دفن میشود که نامش فاطمه است و کسی که او را زیارت کند، بهشت بر او واجب میشود».
برنامهای داشته باشید و با حالات حضرت آشنا شوید. عفتی دارند که تالیتِلو عصمت است. مرتبهای از عصمت است. یکی از امامزادههایی که زود و کریمانه جواب میدهد، حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) است. از باب رَبِّ أنعمتَ فَزِد عرض میکنیم و از توجهات ایشان سپاسگزاری میکنیم. اینکه هر روز در نزدیکترین جا به مضجع شریف ایشان میگوییم و میشنویم، از نعمتهای استثنایی است. حضرت علامه حسنزاده (رحمهالله) - جانم به قربانشان - میفرمودند: «اگر الآن در صحرا بودیم و هیچ چیز نمیفهمیدیم، چه میکردیم! خدا را شکر». بدانید برای کسب کمالات، افراد انتخابشده هستید. «وَ لَکَ الحمدُ عَدَدَ کَلِماتِکَ».[2] این زبان شکرگزاری داشته باشید که نعمت را زیاد میکند.
در ایام اربعین کلیمی، اربعین شروع کنید. قرارداد بین خود و خدا ببندید. اگر برخی نواقص در وجودتان هست، فاکتور بگیرید. اگر کمالاتی هست، تقویت کنید. از نواقص، استغفار و در کمالات، حمد به جا آوردید.
حضرت معصومه (سلاماللهعلیها)، دو اثر در قم دارند؛ یکی حرم مطهر و یکی بیت النور، محل عبادتشان. روشی است برای خانمها که جایی برای عبادت داشته باشند. در 17 روزی که در قم بودند، مصلی داشتند. شما هم در خانه برای نمازخوانشدن بچهها مصلی داشته باشید. باید مراقب اعمال عبادی خود باشیم. با رفتار، بچهها را دعوت به عبادت کنیم، نه با گفتار. دعوت گفتاری بدون رفتار نتیجه نمیدهد. انشاءالله حالات خوش حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) را در زندگی خود پیاده کنیم.
در قرعه گفتیم اگر شرکا قرعه را انجام دادند و سهم لا علی التعیین معین شد، آیا باید تن دهند، یا میتوانند به هم بزنند؟
عبارت «من أقال نادماً» در روایات، عمومیت داشت و بیع و عقود دیگر را هم شامل میشود. در قرعه هم میتوان گفت که همینطور است. حضرت امام (رحمهالله) فرمودند: «باید هر یک به مفاد قرعه تن دهند».
سیرهی عقلا هم بر این است که اقاله میکنند؛ به خصوص بین دوستان و آشنایان. شریک هم آشنا است. انتظار دارند که اگر یکی قسمت را به هم زد، دیگری قبول کند.
دلیل دیگر، «المؤمنون عند شروطهم»[3] است. مردم باید به عهدهای خود وفا کنند. اگر بعد از قرعه راضی شدند به اینکه هر یک به مشارکت اولیه برگردند، دلیلی نداریم بر اینکه بگوییم جایز نیست. اقاله وارد است. اقاله ثابت است.
اقاله در حقیقت چیست؟
آیا اقاله فسخ است، یا عقد جدید است؟ بین این دو تفاوت است. اگر قائل به بیع شدیم، در نتیجه خیاراتی که در بیع مطرح میشود، در اقاله هم مطرح است؛ مانند خیار مجلس و سایر خیاراتی که در بیع بود.
بحث دیگر این است که آیا اقاله مختص به بیع است، یا معاوضات دیگر را مانند شرکت و مضاربه و مزارعه و مساقات را هم میگیرد؟
با توجه به روایت «من أقال نادماً»، شخص پشیمان در همهی موارد هست. عنوان، روی ندامت است. این ندامت، ورود کلی و عام دارد. در کلیهی عقود، اقاله مطرح است. از باب فسخ است، یا بیع؟ در قرعه هم جاری میشود. حضرت امام (رحمهالله) معتقد بودند که اقاله در قرعه نیست. قرعه را فصل الخطاب میدانستند. ما عرض کردیم که چنین نیست و در قرعه هم اقاله وارد است. اقاله جایز است. جایز هم به رضایت طرفین برمیگردد. خریدار یا فروشنده هر یک خواست اقاله کند، جایز است.
اقاله نه فسخ است، نه معاوضه. بسته به موارد است. اکثرا فسخ است. همین قدر که قرارداد را به هم بزند، اسمش اقاله است. ولی گاهی میبینیم به صورت یک معاوضه در میآید. سهم مشخص شده و قرعه انجام شده و دیگری میگوید اگر اینقدر به من بدهی، به شراکت قبلی بر میگردم.
آیا اقاله در ایقاعات مثلا در نکاح و طلاق هم هست؟
«الإقالة عند الأصحاب (رضوان الله علیهم) من غير خلاف يعرف فسخ لا بيع، سواء كان في حق المتعاقدين أو غيرهما، و سواء وقعت بلفظ الفسخ أو الإقالة، و أشير بهذه القيود الى خلاف العامة في هذا المقام، فذهب بعضهم إلى انها بيع مطلقا، و بعض آخر إلى أنها بيع ان وقعت بلفظ الإقالة، و فسخ ان وقعت بلفظ الفسخ و يلحقها أحكامه و ذهب بعض إلى انها بيع بالنسبة إلى الشفيع خاصة، فيستحق الشفعة بها و ان كانت فسخا في حق المتعاقدين».[4]
اینکه بگوید: «أقلتُه» یا «فَسَختُه»، فرقی ندارد. اگر اقاله به معاطات باشد و جنس را دوباره مبادله میکنند، اقالهی فعلی است.
«فذهب بعضهم إلی أنها بیع مطلقا و بعض آخر إلی أنها بیع إن وقعت بلفظ الإقالة و بیع إن وقعت بلفظ الفسخ»؛
برخی از عامه، اقاله را مطلقا بیع میدانند. عدهای میگویند اگر به لفظ اقاله باشد، بیع است و اگر به لفظ فسخ باشد، بیع نیست؛ بلکه فسخ است.
«أَقَلتُه»، یعنی مبادلهی جدید است و اگر «فَسَختُه» بگوید، مبادله نیست.
مرحوم شیخ در کتاب «خلاف» - این کتاب برای اختلاف فتاوای اهل سنت با امامیه خوب است. کتاب مختلف هم همینطور است. - میگویند:
«الإقالة فسخ فی حق المتعاقدین سواء کان قبل القبض أو بعده و فی حق غیرهما (غیر متعاقدین، مانند دو نفر شریک با ارث، یا هبه، یا شفعه و یا اسباب قهری و اختیاری دیگر) و به قال الشافعی و قال مالک: الإقالة بیع».[5]
اگر از کلمهی اقاله هم استفاده کنیم، «أَقَلتُ»، یعنی مال را بر گرداندم. اقاله یک فسخ است. اگر بیع باشد، احکام بیع مانند خیارات جاری میشود. معمولا هم اینطور است که اقاله، برگرداندن مال است؛ بله، در مواردی به قرائن برای پس گرفتن، عوض هم میگیرند. اقاله، مقدمهی بیع است، نه اینکه خودش بیع باشد و درست آن است که بگوییم فسخ است.
آیا اقاله از حین عقد است، یا از حین اقاله و تصمیم به فسخ؟
تفاوت دارد و در نماء و ارزش، تأثیر دارد؛ مانند اینکه گوسفندی، زاد و ولد کرد. [اگر اقاله از حین عقد باشد، خود گوسفند و نماءات آن باید برگردانده شود، ولی اگر حین فسخ باشد و قبل از فسخ، گوسفند زاد و ولد کرده باشد، فقط خود گوسفند باید برگردانده شود.]
در امور دیگر بازار امروز، لحظهبهلحظه جنسها بالا میرود. اقاله از حین فسخ است، یا از حین عقد؟ چون معامله لازم شده است و اقاله جایز است، از حین فسخ است. اگر نمایی داشت، برای مشتری است؛ مگر اینکه وقتی جنس را بر میگردانند، اقاله با تمام شرایط و نما باشد. در عرف بازار میگوید جنس را با همهی خصوصیات پس بده. باید به عرف مراجعه کرد. جنس خاص، گاهی نوع اقاله را معلوم میکند. این از حسن فسخ است، یا خیر؟ برخی اجناس، مبادلهاش لحظهای است. باید فرد اقالهکننده به ضرر تن بدهد. اقاله، امری عقلایی و شرعی و اجرایی است. اقاله هم فسخ است، نه بیع؛ مگر اینکه مبادلهای در قالب بیع در ضمن آن باشد. قرعه مسجل است، ولی اقاله هم ورود دارد و در تمام معاملات میتواند ورود پیدا کند. ذهن حضرت امام (رحمهالله)، تنها لزوم قرعه بوده است و شاید توجهی به اقاله نشده است.