1402/10/16
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بانکداری اسلامی/شرکت (قسمت بین شرکا) /کلام امام (ره) دربارهی کیفیت قسمت تعدیل
1- بحث اخلاقی (بدترین مردم)
حدیث امروز را در محضر حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) هستیم. یکی از محدثهها و راویهها ایشان هستند. در سلسله اسناد احادیث حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) قرار دارند. در کتاب «مسند حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)»، ص70 آمده که فرمودند:
«شِرارُ أمَّتي الَّذين غُذُّوا بالنَّعيمِ الَّذين يأكلون ألوانَ الطَّعامِ ويلبسون ألوانَ الثِّيابِ ويتشدَّقون في الكلامِ».[1]
1.1- خصوصیات بدترین مردم
قالت: قال رسول الله (صلیاللهعلیهوآله): «شرار أمّتی الذین غذّوا بالنعیم»؛ بدترین امت من کسانیاند که انواع نعمتهای مرا میخورند، ول نعمتها را میپوشانند.
«یأکلون أنواع الطعام»؛ خوراکهای مختلف دارند.
«و یلبسون ألوان الثیاب»؛ جامههای رنگارنگ را میپوشند.
«و یتشدقون فی الکلام»؛ هر حرفی را میزنند. هر حرفی میزند، ولی حرف شکرگزاری نزند. چهار خصلت را فرمودند: برخورداری از نعمتها و خوراکها و البسه و جامههای رنگارنگ و اهل حرفهای متعدد؛ ولی ارتباط با حضرت حق ندارند.
1.2- برخی از آداب اسلامی
برنامهریزی کنید که مشمول این حدیث حضرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) با نقل حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نباشیم. در آداب هست که اولین نعمت و اولین لقمهی غذا را بسم الله بگوییم و الحمدلله بگوییم. اولین بار که جامهی نو میپوشیم، تشکر کنیم. هر حرفی نزنیم. اگر چنین باشیم، الهی خواهیم بود. انشاءالله آنچه رضای خدا در آن است، انجام دهیم.
2- گزیده جلسه گذشته
در تزاحم قسمت با حقوق دیگر به این نتیجه رسیدیم که قسمت را جایی انجام دهیم که ضرر نباشد. اگر یکی ضرر را تحمل کرد، دیگران اجبار بر تقسیم نمیشوند؛ مگر اینکه اقل ضرراً باشد و مُعتنابه نباشد. جایی که ضرر صدق کند، گاهی حتی قسمت هم نباید صورت گیرد. جبران ضرر به عهدهی طالب قسمت است.
3- لزوم رجوع به عرف متخصص برای قسمت
بهترین عرف هم برای قسمت، چه در تأدیب و چه در اِفراز و چه در قیمت، بهترین مرحله را عرف خاص و متخصصان میدانیم. ما گاهی سراغ قرعه میرویم.
آیا باید متخصص، اسلامی باشد؟ به نظر ما تمام علوم، اسلامی است؛ چرا که همهی علوم به حضرت جبرائیل (علیهالسلام) باز میگردد.
در شهرها روحانیونی هستند که تخصصهای خاصی دارند؛ مثلا برخی در امور کشاورزی، متخصص هستند. هرگاه کشاورزان به اختلاف میخوردند، سیدی بود که ایشان را میشناختم، مردم به ایشان مراجعه میکردند و خودش هم روحانی و کشاورز بود و در کشاورزی وارد بود و حل میکرد. دشمن، علمای ما را از جامعیت انداخت؛ مانند شیخ بهایی. اگر علما برنامهریزی کنند، میتوانند در مسائل مختلف تخصص یابند.
4- کلام امام (ره) دربارهی کیفیت قسمت تعدیل
مسأله 13 تحریر
قسمت، پیشنیازهایی دارد که اول، تعدیل سهام است؛ یعنی ارزشگذاری کنیم. مهم این است که راه تعدیل را بدانیم چیست؟
«(مسألة 13): لا بدّ في القسمة من تعديل السهام ثمّ القرعة. أمّا كيفيّة التعديل: فإن كانت حصص الشركاء متساوية- كما إذا كانوا اثنين و لكلّ منهما النصف، أو ثلاثة و لكلّ منهم الثلث و هكذا- يعدّل السهام بعدد الرؤوس، و يعلّم كلّ سهم بعلامة تميّزه عن غيره. فإذا كانت قطعة أرض متساوية الأجزاء بين ثلاثة- مثلًا- تجعل ثلاث قطع متساوية مساحة، و يميّز بينها بمميّز كالاولى لإحداها، و الثانية للُاخرى، و الثالثة للثالثة. و إذا كانت دار مشتملة على بيوت بين أربعة- مثلًا- تجعل أربعة أجزاء متساوية بحسب القيمة إن لم يمكن قسمة إفراز إلّا بالضرر، و تميّز كلّ منها بمميّز كالقطعة الشرقيّة و الغربيّة و الشماليّة و الجنوبيّة المحدودات بحدود كذائيّة. و إن كانت الحصص متفاوتة- كما إذا كان المال بين ثلاثة: سدس لعمرو، و ثلث لزيد، و نصف لبكر- تجعل السهام على أقلّ الحصص، ففي المثال تجعل السهام ستّة معلّمة كلّ منها بعلامة، كما مر»ّ.[2]
ترجمه:
«مسأله 13- در قسمت كردن بايد سهمها برابر، سپس قرعه انداخته شود.
امّا كيفيّت برابر كردن (سهمها): پس اگر حصههاى شركا مساوى باشد، مانند اين كه دو نفر باشند و براى هر كدام نصف باشد، يا سه نفر و براى هر يك از آنها ثلث باشد، و هم چنين، سهمها به تعداد افراد، برابر مىشود و هر سهمى با علامتى كه آن را از ديگرى جدا كند، علامتگذارى مىگردد. پس اگر قطعه زمينى، متساوى الاجزاء مثلا ميان سه نفر باشد، سه قطعه مىشود كه مساحت هر سه مساوى باشد، و با علامتى مشخص مىشوند؛ مثلا (شمارهی) اوّل براى يكى از آنها، و دوّم براى ديگرى، و سوّم براى سومى. و اگر خانهاى باشد كه داراى چند اطاق و بين چهار نفر مثلا (مشترك) باشد، در صورتى كه قسمت اِفراز جز با ضرر امكان نداشته باشد، چهار قسمت تقسيم مىشود؛ بهطورىكه قيمت همهی قسمتها مساوى باشد؛ و هر كدام از قسمتها با علامتى جدا مىشود؛ مانند قطعهی شرقى و غربى و شمالى و جنوبى كه با اين چنين حدودى، محدود مىباشند.
و اگر حصهها متفاوت باشد، مانند اين كه مال بين سه نفر (مشترك) باشد؛ (بهطورى)كه يكششم براى عمرو و يكسوم براى زيد و نصف براى بكر باشد، سهمها بر اساس كمترين حصهها قرار داده مىشود. پس در مثال، سهمها را شش سهم مىكنند كه هر كدام از آنها با علامتى علامتگذارى مىشود؛ همانگونه كه گذشت».
4.1- فرض اول: کیفیت قسمت تعدیل در سهام مساوی بین شرکا
همهی سهام، یکی است و به تعداد شرکا است که در این صورت کار، راحت است. هر سهم را به یک نفر با قرعه میدهیم؛
مثلا سهام را الف و ب و ج علامت میگذاریم و بعد برای هر فرد، عدد میگذاریم. الف برای 1 و ب برای 2 و همین طور میتوان پیش رفت.
4.2- فرض دوم: کیفیت قسمت تعدیل در سهام متفاوت بین شرکا
اگر شرکا متعدد بود و بیوت هم متعدد بود و عدد شرکا با سهام، مساوی نیست؛ اینجا باید قیمتگذاری کرد. اگر در تعدیل، خود سهام مثل هم بود، اینجا باید قیمتگذاری کرد. حتما در تعدیل سهام، باید تساوی سهام به وجود آید؛ یا عینی و یا قیمی.