1402/10/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بانکداری اسلامی/شرکت (قسمت در شرکت) /کلام فقها در طلب قسمت در خانه ی دارای حداقل سهام برای یکی از شرکا و حداکثر سهام برای دیگری - کلام امام (ره) در سبب ایجاد ضرر با قسمت
اولین ایام شروع درسها بعد از فاطمیه است. انشاءالله مأجور باشید. امروز هم حدیث را مهمان سفرهی نوری حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) هستیم. رب انعمت فزد. در مواضع مختلف از جمله مکارم الأخلاق، ص 281 حضرت امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «تَسْبِيحُ فَاطِمَةَ (علیهاالسلام) فِي كُلِّ يَوْمٍ فِي دُبُرِ كُلِّ صَلَاةٍ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ [صَلَاةِ] أَلْفِ رَكْعَةٍ فِي كُلِّ يَوْمٍ».[1]
تقاضا میکنم تا میتوانید این حدیث را نشر دهید. درایت آن را هم رعایت کنید؛ به خصوص برای کسانی که با شما مأنوس هستند، بگویید. تسبیح حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در هر روز خوانده شود. روز ما و روزیِ ما باید همراه با تسبیح حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) باشد.
وقتی امام صادق (علیهالسلام) از رسول مکرم (صلیاللهعلیهوآله) نقل فرمودند: «شخصی از ایشان پرسید که حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) انسیه است»؟ فرمودند: «حوراء انسیة. قبل از خلقت حضرت آدم در حقهای بود و خوراک نوری او در عالم ملکوت و عرش اعلی تسبیح و تقدیس و تهلیل و تحمید بود».[2] در مهربانی ایشان همین بس که این را خوراک روزانهی ما قرار دادند. تسبیح حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، خوراک نورانی ایشان بود که جبرائیل (علیهالسلام) برای همهی ما آورد. چند کل در این روایت آمده است؛ «کل یوم»، «کل صلاة» و دوباره «کل یوم».
پس از نمازهای واجب، مرسوم است. ولی هر نماز که انسان میخواند، تسبیحات حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) هست. نمازهای مستحبی را هم شامل میشود. این تعقیب مشترک است. هم نافله و هر نمازی که انسان میخواند، مأثور است. تسبیح، نقطهی اتصال و سررشتهی اتصال ما به مقام عصمت کبری است.
دو چیز را نهادینه کنید: اول: شهادت رابعه؛ یعنی «اشهد ان علیا امیر المؤمنین و اولاده المعصومین و العصمة الکبری حجج الله». دوم: تسبیحات حضرت زهرا (سلاماللهعلیها). ورود به نماز با شهادت رابعه و خروج به تسبیحات ایشان. انشاءالله خداوند به حق حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) آخرت ما را هم با ایشان قرار دهد.
در ذیل بحث شرکت به بحث قسمت رسیدیم. در مسألهی یازدهم تحریر بودیم.
مسألهی یازدهم تحریر در قسمت
«(مسألة 11): لو كان لأحد الشريكين عشر من دار- مثلًا- و هو لا يصلح للسكنى، و يتضرّر هو بالقسمة دون الشريك الآخر، فلو طلب القسمة لغرض يجبر شريكه، و لم يجبر هو لو طلبها الآخر».[3]
اگر دو شریک هستند که یکی یکدهم دارد و دیگری نُهدهم و سهم آن فرد که یکدهم است، قابلیت سکونت ندارد و اگر قسمت کنند، متضرر میشود؛ بر خلاف دیگری. اگر همین فردی که متضرر میشود، به خاطر غرضی تقاضای قسمت کرد، شریکش مجبور میشود. در دفاع از حضرت امام (رحمهالله) باید گفت که مبنا قاعدهی لا ضرر است.
کتاب «مفتاح الکرامة» برای در مظان اقوال علما قرار گرفتن، مفید است. خیلی زحمت کشیده شده است.
بعد از عبارت قواعد
«(قوله قدس اللّٰه تعالی روحه فإن کان الطالب هو المتضرر أجبر الممتنع علیها)
کما فی (الخلاف) و (المختلف) و (الإرشاد) و (التحریر) و (الشرائع) و (المجمع) و قد اتفقت هذه الکتب علی هذه العبارة أو مثلها بتفاوت یسیر لا یخل بالمعنی إذ فی بعضها فإن التمس المتضرر أجبر الممتنع أو أجیب و قال فی (المبسوط) إذا تضرر أحد الشرکاء دون الباقین فإن کان الطالب هو المستضر بالقسمة قال قوم یجبر الممتنع و قال آخرون لا یجبر لأنها قسمة یستضر بها طالبها فهو کما لو استضر بها الکل و هو الصحیح عندنا».[4]
(یعنی نزد شیخ در مبسوط)
یک قول این است که مجبورش نکنیم. به هر حال صدقِ ضرر میکند.
با کمال معذرت از همهی بزرگان که ضرر را صادق میدانند و اجبار را قائلند، میگوییم اولا چون صدق ضرر است، قبل از اینکه روی سهام برویم، چه خوب است روی عنوان صدق ضرر برویم. در این مواردی که شرکا با هم حقوقشان تزاحم دارد و کسانی میخواهند جدا شوند، عرضمان این است که باید دید آیا ضرر، چه ضرری است؟ ضرر معتنابه است، یا ضرر غیرمعتنابه؟ گاهی ضررهایی داریم، ولی ضررها باید تحمل شود. در خیلی از موارد ضرر هست، ولی به خاطر کار بالاتر تحمل میشود. اولا آیا ضرر قابل جبران و تسامح هست، یا خیر ؟ اگر قابل جبران نیست، چه شرکا با سهام کمتر یا بیشتر میتوانند در اموالشان تصرف کنند. مانع قاعدهی ضرر است. اگر این ضرر، معتنابه نباشد و قابل اهمیت نباشد، میتوانند اجبار نکنند.
ولی اگر ضرر، معتنابه باشد، باید دید آیا جایز است، یا خیر؟ آیا کار مهمتری هست که در حال تحمل ضرر است. اگر غرض عقلایی باشد، عرف عقلا هم تأیید میکند. در اینجا اگر غرض عقلایی بود، میتوان ممتنع را مجبور کرد. اگر ضرر، قابل تحمل است، اشکالی ندارد. ضرر را شخصی میدانیم، نه نوعی. ضرر هر کس به عهدهی خودش است. در ضررهای مُعتنابه اگر تشخیص ضرر دادند، حق با حضرت امام (رحمه الله) است. باید دید ضرر چگونه است.
کسی که طالب قسمت میشود، ضررهای مترتب بر قسمت را باید متحمل شود؛ مگر اینکه در قرارداد قید کنند که ضرر را طرفین جبران کنند. «الناس مسلطون علی أموالهم».[5]
مسأله دوازدهم تحریر
«(مسألة 12): يكفي في الضرر المانع عن الإجبار، حدوثُ نقصان في العين أو القيمة بسبب القسمة- بما لا يتسامح فيه في العادة- و إن لم يسقط المال عن قابليّة الانتفاع بالمرّة».[6]
در ضرری که مانع از اجبار است، این است که عین دچار نقصان میشود. بله گاهی ضررهای کم و قابل تصالح است و مال از قابلیت انتفاع ساقط نمیشود.