1402/09/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بانکداری اسلامی/شرکت (قسمت حمام و مانند آن بین شرکا) /نظر استاد در مورد قسمت حمام و مانند آن بین شرکا
ایام متعلق به حضرت صدیقه طاهره حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) است. امروز هم مهمان سفرهی خاص حضرتیم. بحث اخلاقیمان، متیمّن به وجود نازنین حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) است. حضرت امام حقایق امام صادق (علیهالسلام)، فرمایشی دارند که سنگین است.
نه تنها حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در قلهی آغاز خلقت هستند؛ بلکه در نقطهی غرض و هدف خلقت هستند. آفرینش از حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) است؛ به تجلیات انوار ایشان.
برای همین ما نه تنها شهادت ثالثه را در اذان و در اعتقادات وارد میدانیم؛ بلکه شهادت رابعه (أشهد أنّ علیا أمیرالمؤمنین و أبناءه المعصومین و عصمة الکبری حجج الله) را هم وارد میدانیم؛ یعنی شهادت به توحید، رسالت، ولایت و عصمت ایشان. این، جزو باورهای اعتقادی ما است. ما مُصرّ به شهادت رابعه هستیم. حقیقت زندگی ما در مشهد و مرئی و منظر حضرت صدیقه طاهره (سلاماللهعلیها) هست.
«اَلسَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَةُ».[1] آن هم ممتحنی که قبل از خلقت انجام گرفت؛ یعنی امتحان نوری. اینکه انسیهی حَوراء بشود، خودش بزرگترین امتحان است. از عالم نامحدود به عالم محدود بیاید. نه تنها قدرش را نمیدانند که به او جسارت هم کنند. «عن سدير الصيرفي، عن أبي عبدالله، عن آبائه: قال: قال رسول الله: خلق نور فاطمة قبل أن يخلق الأرض والسماء فقال بعض الناس: يا نبي الله فليست هي إنسية؟ فقال: فاطمة حوراء إنسية قالوا: يا نبي الله وكيف هي حوراء إنسية؟ قال: خلقها الله عزوجل من نوره قبل أن يخلق آدم إذ كانت الارواح فلما خلق الله عزوجل آدم عرضت على آدم. قيل يا نبي الله وأين كانت فاطمة؟ قال: كانت في حقة تحت ساق العرش، قالوا: يا نبي الله فما كان طعامها؟ قال: التسبيح والتقديس والتهليل والتحميد».[2]
امام صادق (علیهالسلام) در بحار ج 43 ص 224 فرمودند:
«إذا کان یوم القیامة جمع الله الاولین و الآخرین فی صعید واحد فینادی مُنادٍ غُضّوا أبصارَکم و نکسوا رئوسکم حتی تجوز فاطمة بنت محمد (صلیاللهعلیهوآله) الصراط ...».[3] خدا از اول تا آخر خلقت را در یک سرزمین واحدی همه را جمع میکند. «صعید»، یعنی چیزی که خارج از زمین نیست. «فَیُنادِی مُنادٍ»؛ منادی صدا میزند. «غُضّوا أبصارکم و نکسوا رُئوسَکم حتی تجوز فاطمة بنت محمد الصراط». نکتههای عجیبی در این روایت است؛ مانند: تجمیع مردم در صعیدِ واحد و ندای منادی نسبت به همهی عوالم و ورود حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) . تمام افراد آنجا سر افکنده میشوند. یک جهت غض بصر، بستن چشم است. بزرگان و صاحبنظران و همه نه تنها در پیشگاه نظری، بلکه در پیشگاه سیر و سلوکیِ حضرت، نادیده گرفته میشوند، تا حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از صراط بگذرند. همه باید از صراط بگذرند. تمام کمالات مخلوقین، زیر قدم حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) است. ما کمالمان به سمت کمالات حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) است. خیر ببینی، یعنی شبیه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) شوید.
در یکی از قنوتهایتان، نام و توسل به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را نهادینه کنید؛ در نمازهای واجب، یا مستحبی. این باعث میشود ما جواز عبور بگیریم.
هر کسی در این دنیا هر مقام معرفتی به او داده شده است، به واسطه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) است. حضرت علامه حسنزاده (قدساللهنفسهالزکیة) فرمودند: «اگر همهی عرفان را خلاصه کنیم، حالات حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میشود». گفتم: شما به کدام کتابتان امید دارید؟ فرمودند: «شرح عیون و فص حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیة». عیونِ کتابهای ایشان است. در این ایام، کلمات و حالات حضرت را ملاحظه کنید.
در بحث شرکت و قسمت به مسألهی دهم تحریر رسیدیم. اگر افراد در جنسی شریک باشند که قسمتش خالی از ضرر نیست، آیا به این قسمت تن بدهند، یا خیر؟
مسأله را باید بالاتر از مثالِ حمام مطرح کنیم. در فرمایش حضرت امام (رحمهالله)، این بود که اگر حمام بعد از تقسیم به حمام بودنش باقی بماند، نباید اجبار به تقسیم کنیم.
مسألهی دهم تحریر
«(مسألة 10): لو كان بينهما حمّام و شبهه- ممّا لا يقبل القسمة الخالية عن الضرر- لم يجبر الممتنع. نعم لو كان كبيراً؛ بحيث يقبل الانتفاع بصفة الحمّامية من دون ضرر- و لو بإحداث مستوقد أو بئر اخرى- فالأقرب الإجبار».[4]
جواهر الکلام، ج 37، ص 254:
«(ولو كان الحمام أو الطريق أو النهر مما لا يبطل) أصل (منفعته بعد القسمة) وإن لم تكن المنفعة السابقة بناء على ما سمعته من المصنف (مرحوم محقق صاحب شرایع) في تحديد الضرر المانع من الإجبار (أجبر الممتنع وتثبت الشفعة)».[5]
اگر شرکا در حمامی شریک هستند و تقسیم شد؛ در این صورت هرچند از منفعت حمام افتاد، ولی از منفعتِ دیگر نیفتاده است. در این صورت با هم شریک میشوند؛ مانند اینکه مالی به ارث رسیده است. این خواهر و برادر قبلا شفعه نداشتند، ولی اینجا به هبه یا ارث یا هر چیزی شریک شدند و حق شفعه میآید. مرحوم صاحبجواهر (رحمهالله)، بقای صفت را لازم نمیدانند و میگویند آیا منفعت دارد، یا خیر؟
با کمال معذرت از حضرت امام (رحمهالله) و مرحوم صاحبجواهر (رحمهالله) عرض ما این است که الآن در زمان ما باید دید این شرکتهایی که زده میشود و شریک میخواهد قِسمتش را بگیرد و بیضرر نیست، آیا منفعت باقی است، یا خیر؟ برخی قسمتها نه تنها منفعت را از بین میبرد؛ بلکه افزایش میدهد. میشود گفت در اینجا ممتنع را اجبار کنیم، یا خیر؟ اگر منفعت باقیه، جبران منفعت سابقه را کند، اجبار میشود. گاهی برخی شرکا میخواهند حمام بر حمام بودنش باقی بماند. اگر شریکی طلب قسمت کرده است، درست است از حمام بودن خارج میشود؛ ولی مثلا به آب انبار تبدیل میشود. اینها تمثیل است. حمام در زمان ما تغییر کرده است. حمامهای سابق، قنات داشت و تقریبا همهی مردم در آن شریک بودند. این مثال تغییر مصداقی داده شده است. حمام قدیمی است و دایر است و جزو میراث فرهنگی است.
به نظر ما قیمتگذاری، بهترین جبران مسأله است. گاهی تقسیمِ اِفراز و تعدیل و ردّ نمیشود؛ ولی قیمتگذاری بلامانع است. باید سراغ جایی برویم که ضرر نباشد و یا کمترین ضرر باشد.
اگر این تقسیم، متحمل هزینههایی بود که معمولا در زمان ما کارشناسی و تفکیک، هزینههایی دارد، اینجا هزینهها به عهدهی کسی است که طالب قسمت است؛ مگر اینکه همه تن به قسمت دهند. اگر نظر عرف این مراجعهی به کارشناس باشد، به نظر عرف مراجعه میشود.
«و لو کان الحمام کبیرا تبقی المنفعة به عند إحداث مستوقد آخر و بئر أخری فالأقرب الإجبار».[6]
اگر حمام بزرگ است و با تقسیم میتوان باز بر همان حال باقی باشد، بهتر این است که اجبار شود.
نظر ما این است که فقط ذهن علما به بقاء منفعت، یا عدم منفعت است. گاهی تبدیل و به هم زدنش، ارزشش را زیاد میکند؛ مثلا حمام قدیمی در عرض خیابان افتاده است و ارزش آن بیشتر میشود. اگر حمام موقوفه در مسیر راه افتاد، چه کنیم؟ باید در جای خود بررسی شود.
به نظر ما بهترین راه، تقسیم به ارزشگذاری است. قبل از قسمت و بعد از آن را ارزشگذاری کنند که آیا ارزشش باقی است، یا خیر؟ در صورت اجبار، باید حقوقش ادا شود و ضرر کمتری کند.
بهترین قسمت بر اساس قیمت است که هر کس به سهمش برسد.