1402/03/06
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بانکداری اسلامی/شرکت /قسمت تراض و اجبار و فروعات آن در کلام امام خمینی (رحمه الله)
خدا را شاکریم که بحمدالله متبرک به کلمات و سخنان حضرات معصومین (علیهمالسلام) هستیم. ایام دههی کرامت است. سلام به حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) و حضرت امام رضا (علیهالسلام) داریم. حدیث امروز از امام باقر (علیهالسلام) است؛ مبدأ همهی مجامع علمی و حوزهها و دانشگاهها. حضرت، تعبیر زیبایی دارند و میفرمایند:
«إِنَّ هَذِهِ الدُّنْيَا يُعْطِيهَا اللَّهُ الْبَرَّ وَ الْفَاجِرَ وَ لَا يُعْطِي الْإِيمَانَ إِلَّا صَفْوَتَهُ مِنْ خَلْقِهِ».[1]
«إن هذه الدنیا یعطیها الله البرّ و الکافر»؛ خدا وقتی دنیا را میدهد، هم به آدمهای خوب میدهد و هم آدمهای کافر. دنیا بر اساس رحمت رحمانی است. «و لا یعطی الإیمان إلا صفوته من خلقه»؛ ولی وقتی ایمان را عنایت میکند، جز به برگزیدههای از خلق داده نمیشود. باور از آنِ هر کس نیست؛ برای برگزیدهها است. برگزیدهها نیز برگزیده دارند؛ به معنای ﴿رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ﴾.[2] ایمان، درجه به درجه است. اعزهی من! در این حدیث تأمل کنید. در تقسیم آن، فکر و اندیشهی بیشتری کنید و سعی کنید جزو برگزیدهها باشید.
کی میتوانیم جزو برگزیدهها شویم؟ تا برگزیدهی خود نشویم، برگزیدهی خدا و خلق نمیشویم. برگزیدهی عند الله و عند الخلق، فرع بر برگزیده بودن خودمان است. بهترین مسافر، آن است که هم توشهی بیشتری دارد و هم این توشه را در راه به مقصد رسیدنش استفاده میکند؛ نه هر راهی. توشه به اندازه و کافی بردارد و به موقع و در راه هدفش مصرف کند. همه، مسافر الی الله هستیم. ﴿يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ﴾.[3] ببینیم چه از ما میخرند. تا برگزیدهی خود نشویم، برگزیدهی خدا نمیشویم. خیلی ما را رصد میکنند. توجه داشته باشیم که ﴿إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ﴾.[4] خدا و ائمه (علیهمالسلام)، ما را رصد میکنند. ما هیچگاه تنها نیستیم، ما غریب نیستیم؛ قریب هستیم. ﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ﴾.[5] «الهی! این غریب را غریبتر کن».
در عبارات حضرت امام (رحمهالله) و مسألهی چهارم قسمت بودیم. مبنای مسأله را عرض کنیم. اگر روزی دو شریک، طلب قسمت کردند و احیانا قسمت بر ضرر یکی از اینها بود، چه کنیم؟ اگر قرار شد تن دهیم، به کدام یک از اقسام قسمت انجام دهیم؟
ما مبنایی داریم که باید دقت شود. در قسمت و جایی که منجر به ضرر میشود و تزاحمِ دو ضرر است، باید اقلّ ضرراً را به آن تن دهیم. باید راهی را برویم که اولا یکی از دو شریک ضرر نکنند؛ و اگر قرار است ضرر کنند، ضرر کمتر را در نظر بگیریم. باید آن کسی که ضرر میکند، ضررش را جبران کنیم؛ به اِفراز، تعدیل، رد و یا به ارزشگذاری.
«(مسألة 4): لو طلب أحد الشريكين القسمة بأحد أقسامها، فإن كانت قسمة ردّ أو كانت مستلزمة للضرر، فللشريك الآخر الإمتناع و لم يجبر عليها، و تسمّى هذه قسمة تراض، و إن لم تكن قسمة ردّ و لا مستلزمة للضرر يجبر عليها الممتنع، و تسمّى قسمة إجبار. فإن كان المال لا يمكن فيه إلّا قسمة الإفراز أو التعديل فلا إشكال. و أمّا فيما أمكن كلتاهما، فإن طلب قسمة الإفراز يجبر الممتنع، بخلاف ما إذا طلب قسمة التعديل، فإذا كانا شريكين في أنواع متساوية الأجزاء- كحنطة و شعير و تمر و زبيب- فطلب أحدهما قسمة كلّ نوع بانفراده قسمة إفراز اجبر الممتنع، و إن طلب قسمة تعديل بحسب القيمة لم يجبر، و كذا إذا كانت بينهما قطعتا أرض أو داران أو دكّانان، فيجبر الممتنع عن قسمة كلّ منها على حدة، و لا يجبر على قسمة التعديل. نعم لو كانت قسمتها منفردة مستلزمة للضرر دون قسمتها بالتعديل، اجبر الممتنع على الثانية دون الاولى».[6]
اگر در قسمت رد باشد و شریکین در مثلیات شریک هستند و مستلزم ضرر است، شریک دیگری میتواند امتناع کند و قسمت را قبول نکند. قسمت ردّ، مانند اینکه معاوضه دارد و برخی فقهای عامه، این را معاملهی مستقل و فرع تراضی میدانستند. این شریک بر قسمت، اجبار نمیشود. این را قسمت تراضی میگویند. به نظر ما قسمت، معامله نیست و همیشه رضایت، لازم ندارد.
ولی اگر قسمت رد نبود و یا مستلزم ضرر نبود، یعنی مثلیات باشد و اِفراز، یا تعدیل باشد، اینجا کسی که امتناع از قسمت کند، مجبور میشود. به این قسمت، قسمتِ اجبار میگویند. حضرت امام میفرمایند که در قسمتی که ردّ است، باید راضی شود و نامش را قسمت تراضی میگذارند؛ چرا که به معاوضه بر میگردد و باید به مابهالتفاوت راضی باشد، ولی در غیر قسمت ردّ، رضایت را شرط نمیدانند.
به نظر ما قسمت، امری مستقل است و هرچند احتیاط به مصالحه و رضایت است، ولی ما هیچ کدام را شرط نمیدانیم.
ما نمیتوانیم مانع جدا شدن فرد از شرکت شویم؛ ولی باید هزینهاش را بپردازد.
اگر مال، طوری باشد که نمیتواند جز قسمت اِفراز یا تعدیل را انجام دهد، مانند جایی که تفاوت وجود دارد، به نظر حضرت امام، اشکالی نیست و این کار انجام میشود.
ولی در جایی که هم اِفراز و هم تعدیل راه دارد، حضرت امام، سه حالت برای آن ذکر کردهاند.
خلاصه اگر قسمت رد، بود تراضی لازم است و اگر رد نبود، قسمت اجبار است که سه حالت دارد و باید دید همینطور است، یا خیر.
قسمت اول: اگر یکی از شریکین تقاضای قسمتِ افراز را کرد، ممتنع را اجبار میکنند. اِفراز این بود که شریکین در مالی شریک هستند که راحت به دو قسمت مساوی تقسیم میشود که هیچ یک با دیگری فرق ندارد. راه جدا کردن هر سهمی، بحث جدایی است و گاهی هیچ یک تن نمیدهند که جای قرعه است. وجهش این است که هیچ یک، متحمل ضرر نمیشوند؛ مگر اینکه دو جنس را در بازار با هم بهتر بخرند. اینجا بعید نیست از اِفراز خارج شود؛ بر خلاف قسمت تعدیل که اینجا ما نمیتوانیم دیگری را اجبار کنیم. اگر شریکین در انواع و کالاهایی باشند که قابل جدایی است، ممتنع را اجبار میکنند؛ ولی در تعدیل، تفاوت است که انشاءالله میرسیم.