1400/09/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مسائل مستحدثه (بانکداری اسلامی)/راه های تأمین منابع بانکداری اسلامی /بودجه های دولتی - مؤسسات خیریه و ...
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «ما أخاف علی أمتی الفقر و لکن أخاف علیهم سوء التدبیر».[1]
من بر امت خودم از فقر و تنگدستی و نیازمندی اصطلاحی، نگران نیستم. از اینکه گرسنه و تشنه باشند و چیزی نداشته باشند، نگران نیستم، ولی از سوءتدبیر نگرانم؛ یعنی فقر فرهنگی، سوءمدیریت و کجاندیشی. این جای نگرانی دارد که امت دچار بیراهه ضلالت، یا غوایت بشوند. فلسفه آمدن انبیای الهی، هدایت است. در مقابل هدایت، ضلالت و غوایت است. ضلالت، آن است که راه را پیدا نکنند، ولی غوایت، آن است که راه را پیدا کنند و ادامه ندهند. در غرر و درر است: «سوء التدبیر سبب التدمیر»؛[2] سوءمدیریت و سوءتدبیر، مساوی است با نابودی و بیراهی. مدیریت بد، امتی را به بیچارگی میکشاند. دست انسان پر است؛ به خصوص دست انسان مسلمان و وارسته. نه نقص و کمبود مسائل دینی و هدایتی داریم، نه نقص قانونهای الهی؛ بلکه آنچه داریم در سوءمدیریت است. مشکل ما در تولید و توزیع ثروت است.
در ساختار بانکداری اسلامی به این نتیجه رسیدیم که بحث بانکهای قرضالحسنهای را نهادینه کنیم. و روش اجراییاش را عرض کردیم.
ما تأمین منابع بانکداری اسلامی را در چند جهت میدانیم. اولین جهت، این است که دولت، باید بانکداری اسلامی را حمایت کند و مؤسس بانکهای اسلامی باشد؛ به خصوص در دولت ایران که متنعم به حاکمیت اسلامی است. کشورهای اسلامی چون اسلام در آنها رایج است، قطعا باید بانکهای اسلامی را تأسیس کنند و به فکر باشند. دولتهای اسلامی باید مجمع عمومی بانکداری اسلامی را تأسیس کنند و ناظر بر بانکداری بدون ربا و بدون ضرر و بدون غرر باشند. یکی از منابع سرمایهگذاری را دولت میدانیم.
یکی دیگر از منابع، مؤسسات خیریه است. اشکالی ندارد که مؤسسات خیریه، سهامدار باشند و از درآمد این مؤسسات، بانکهای خود را اداره کنند و وضعیت اقتصادی بانکهای اسلامی را تأمین کنند.
از منابع دیگر که مورد تأکید ما است و میتواند جزو منابع اسلامی و ساختارهای بانک اسلامی باشد، خیّرین هستند. مناسب است خیّرین، شناسایی شوند و شریک در سهام شوند. در برخی شهرها، خیّرین پیشقدم شدند و از جیب خودشان، بانکهایی تأسیس کردند. مراقب باشیم و ساختار را بر آن تطبیق کنیم.
در بانکداری بدون ربا تسهیلات مستقیم به متقاضی و حتی غیر متقاضی داشته باشیم. گاهی بانکداران اسلامی و کسانی که منابع اقتصادی و منابع تولیدی و هزینههای اقتصادی را دارند، به سراغ افرادی بروند که نیازمند هستند؛ نه اینکه نیازمند به سراغ بانک برود. نیاز هم، اعم از اقتصادی و فرهنگی است. باید به جایی برسد که بانکها به سراغ نیازمندان بروند. آن موقع میتوان گفت وضعیت بانکداری اسلامی ما مطلوب است.
در اعطای وامها و خدمات هم وامهای آنی و کوتاه مدت باید داشته باشیم و میان مدت و دراز مدت و امانت گذاریهای یک روزه و چند روزه و یک ساعته و چند ساعته. چطور از دوستش پولی میگیرد بازار میخواهد برود تا ظهر پس میدهد. کارتهای اعتباری را شارژ کنند که افراد بتوانند نقل و انتقال کنند و برای وام استفاده کنند.
هرچه تسهیلات را روانتر کنیم، بهتر است. تسهیلات عامه قرض الحسنهای و شارژ کارتهای اعتباری و فعال کردن فعالیتهای فرهنگی و اقتصادی و خدماتی باشد.
باید بانک اسلامی، پشتوانه مراکز اسلامی باشد. بانکهای قرض الحسنهای منبع مالی برای دولتهایی باشند که محتاج این صندوقها ممکن است بشود. همان کاری که بانک مرکزی انجام میدهد در بانکهای اسلامی باید انجام شود. درگیر با عقود مختلف اسلامی از امانت و قرض و وکالت و مضاربه و مزارعه و مساقات و جعاله میتواند باشد و استفاده کند بر اساس نیاز.
ما میتوانیم خیلی از منابع مالی و درآمد زا را در حیطه و قانون کار و قانون تسهیلات بانکداری اسلامی قرار دهیم. یکی از آنها، مالهای مجهول المالک است. اینها را در اختیار بانکهای اسلامی قرار دهد.
انفال را حاکم اسلامی میتواند شارژ کند. واقفین را تشویق کنیم موقوفات در تبادل با بانکداری اسلامی باشد. بانکها به کمک وقف بروند. هرچه این مبادلات را اجرایی و روان کنیم، در بانکداری اسلامی، موفقتریم. مبادلات بین افراد و اشخاص و بین ادارات و حتی بین دولتها باید روان شود. ظاهرا پناه بردن خیلیها به ارزهای دیجیتال که نه مکانش مشخص است نه مبدع آن و نه... به خاطر همین روانبودن است.
کارتهای اعتباری بینالمللی اگر باشد، دیگر دلار و ریال و لیره و هر ارزی در اختیار یک دولت خاص نیست. دولتمردان جهان اسلام، زودتر این تأسیسات را راهاندازی کنند.
فقه اسلامی، قوی است. چطور در سابق سکّه در اختیار مسلمانان و خلفای اسلامی بود و در دول دیگر رایج بود؟ چرا کار را در اختیار دیگران بگذاریم. هرچه زودتر باید تشکیلات مبادلهای و تولیدی و منابع زمینی، یا انفال و جنگلها، یا اخماس را راهاندازی کنیم؛ در این صورت برای کارهای تولیدی، رقابتی رخ میدهد. رهبری معظم حفظهالله این قدر بر تولید تاکید دارند. اگر بانکداری اسلامی راه بیفتد، تولید درست میشود. حتی بودجهای قرار دهیم برای کارهای فرهنگی. وامها، یا بده بستانهای فرهنگی باشد. الآن هم دارند، ولی شاید به مورد، مصرف نشود. تجهیز سرمایههای بانکداری اسلامی را گفتیم.
11- لزوم تبیین عقود اسلامی برای کارگزاران بانک
نخستین کار باید برای کارگزاران و عوامل بانک، دورههای تبیین و تشریع عقود اسلامی باید گذاشته شود. هرچه که ما در تبیین و بیان نظریههای اسلام شفافتر باشیم، بانک اسلامی را بهتر میتوانیم اداره کنیم.
پیشنهاد دیگر اینکه عیبی ندارد تولید بانک در بانک داشته باشیم. چطور بانک مرکزی و شعبههای مختلف دارد؟ ما هم یک بانک اسلامی در دانشگاه، یکی در حوزه و یکی در بازار داشته باشیم. دستورالعمل کلیشان یکی باشد، ولی دستورالعمل تخصصیشان، اختصاصی باشد.
میشود کاری کرد که غربیها از الگوی بانکداری اسلامی الهام بگیرند.