درس اخلاق استاد هادی عباسی‌خراسانی

1403/09/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: اخلاق فردی/یاد معاد /اهمیت یاد معاد

 

1- بحث اخلاقی (یاد معاد)

حدیث اخلاقی و معرفتی امروز را در محضر سرّ الأنبیاء و المرسلین حضرت امام علی (علیه‌السلام) در نهج البلاغه، حکمت 44 هستیم. حدیث در مجامع روایی مختلف هست. نهج البلاغه، برادر قرآن است. بعد از قرآن از کتب قابل اهمیت، این کتاب است. نهج البلاغه، گزیده‌ای از کلمات حضرت است که به نظر سید رضی (رحمه‌الله)، جزو کلمات بلیغ و فصیح ایشان بوده است. در این فرمایش، حضرت، راه آینده‌ی انسان را ترسیم می‌کنند و نقشه‌ی راه می‌دهند.

وَقَالَ علیّ (عليه‌السلام): «طُوبَى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعَادَ، وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ، وَقَنِعَ بِالْكَفَافِ، وَرَضِيَ عَنِ اللهِ»؛[1] جمله‌ی عجیبی است.

1.1- معنای «طوبی»

«طوبی» از طیب و خیر و خوبی است. وقتی که انسان، یک خوبی‌ را می‌بیند که باعث می‌شود در نفس و جانش علاقه و طلبی ایجاد شود، عرب، کلمه‌ی «طوبی» را به کار می‌برد.[2] در ترجمه‌ی فارسی می‌گوییم خوشا به حال کسی که این گونه است. شخصی، دیگری را دیده است که در انگیزه و کارش موفق بوده است؛ حال آن کار خیر را به عنوان الگو می‌بیند و طالب می‌شود. بعید نیست «شجره‌ی طوبایی» که قرآن از آن نام می‌برد، درجه‌ی خاصی از بهشت باشد.[3] آیه‌ی ﴿طُوبَى لَهُمْ﴾،[4] قابل دقت است.

1.2- سعادتمندی یادکننده‌ی معاد

حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند که کسی که همیشه به یاد معاد باشد، سعادتمند است. در سوره‌ی حشر دارد: «به یاد خدا باشید، تا خدا هم به یاد شما باشد».[5] نسیان خدا، باعث نسیان خودتان می‌شود.

1.3- وجه تسمیه‌ی معاد

معاد، نقطه‌ی برگشت انسان به حقیقت خودش است. اینکه به معاد، معاد می‌گویند، چون انسان به آنچه اندوخته است، برمی‌گردد. خوشا به حال کسی که معاد را یادآوری کند. آینده‌نگر باشد. آن‌هایی که ذکر معاد دارند، در معاش هم مراقبت دارند. «من لا معاش له لا معاد له».[6] چون زندگی در دنیا پیش‌نیاز و بستر آخرت است. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «اولین مرحله‌ی مراقبت و مواظبت این است که به یاد معاد باشیم».

1.4- اثر یاد معاد

این باعث می‌شود انسان، احساس مسئولیت و مراقبت کند. در مباحث معرفت نفس‌مان این مطلب را تأکید داریم که تذکر معاد، معرفت نفس می‌آورد.

1.5- سحرخیزی، تمثال یاد معاد

خدا و ائمه (علیهم‌السلام)، توصیه به تهجد و سحرخیزی دارند؛ ﴿وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَى أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا ﴾؛[7] شب، تمثال و شَبَه و مثالی از تذکر معاد است. اگر معادگرایی و رستاخیز انسان در وجود او تجلی یابد، خیلی از گناهان برطرف می‌شود. فرازهای دیگرش را ان‌شاء‌الله در جلسه‌ی آینده در خدمت خواهیم بود.

 


[1] نهج البلاغة، الدشتي، محمد، ج1، ص325، حکمت 44.
[2] المفردات في غريب القران، الراغب الأصفهاني، ج1، ص308.
[3] المفردات في غريب القران، الراغب الأصفهاني، ج1، ص309.
[4] سوره رعد، آيه 29.
[5] سوره حشر، آيه 19.
[6] أعيان الشيعة، الأمين، السيد محسن، ج4، ص216.
[7] سوره اسراء، آيه 79.