1403/02/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: احادیث اخلاقی اصول کافی/شرح روایات باب فضیلت علم /اقسام علم - علما، ورثه ی انبیا (علیهم السلام)
امروز، روز بزرگداشت مرحوم کلینی است. در تبویب روایات فقهی و اعتقادی، سهم زیادی دارند و اولین کسی هستند که روایات را موضوعبندی و باببندی کردند و خدمت زیادی به عالم علم کردند.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ وَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الدِّهْقَانِ عَنْ دُرُسْتَ الْوَاسِطِيِّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ: «دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمَسْجِدَ فَإِذَا جَمَاعَةٌ قَدْ أَطَافُوا بِرَجُلٍ فَقَالَ مَا هَذَا فَقِيلَ عَلَّامَةٌ فَقَالَ وَ مَا الْعَلَّامَةُ فَقَالُوا لَهُ أَعْلَمُ النَّاسِ بِأَنْسَابِ الْعَرَبِ وَ وَقَائِعِهَا وَ أَيَّامِ الْجَاهِلِيَّةِ وَ الْأَشْعَارِ الْعَرَبِيَّةِ قَالَ فَقَالَ النَّبِيُّ ص ذَاكَ عِلْمٌ لَا يَضُرُّ مَنْ جَهِلَهُ وَ لَا يَنْفَعُ مَنْ عَلِمَهُ ثُمَّ قَالَ النَّبِيُّ ص إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آيَةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْلٌ».[1]
آقا رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) وارد مسجد شدند و دیدند عدهای دور شخصی را گرفتهاند. گاهی رجل در مقابل زن است و گاهی بر شخص متشخص اطلاق میشود. اینجا معنای دوم است. سؤال کردند که این کیست؟ گفتند: «علّامه است». حضرت پرسیدند: «علّامه کیست»؟ آن زمان به کسی که مورخی قوی بوده است و اَنساب عرب را میشناسد، علّامه میگفتند. حضرت فرمودند: «ذاک علم لا یضر من جهله و لا ینفع من علمه»؛ علمی است که دانستنش، نفع ندارد و ندانستنش، ضرر ندارد. این حدیث، عجیب است!
فرمودند: «انما العلم ثلاثة: آیة محکمة أو فریضة عادلة أو سنة قائمة و ما خلاهن فضل».
«آیة محکمة»، یعنی اصول عقاید و کلام. «فریضة عادلة»، نماد فقه و احکام است. «سنة قائمة»، نماد اخلاق است. این سه قسم، جزو علوم هستند. باقی اینها فضل است و علم نیست.
بین علم و فضل تفاوت است. علم، دانشها و بینشها است. حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمودند: «مَن آثَرَ عَلَی نَفسِه إستَحَقَّ اسمُ الفَضیلَةِ»؛[2] کسی که دیگران را بر خودش مقدم بدارد، میتوان بر او اسم فضیلت را گذاشت. فضیلت، ارزشهای خاصی است. فضیلت، ارزشگذاری است. در آن زمان با علم انساب به نسبهای خود فخر میکردند، و این بُعد منفی بود؛ هرچند یک علم است و ارزش و فضیلت دارد، در مقابل این فضیلت، حضرت مراحل بالاتری را مطرح کردند.
روایت دیگر
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي الْبَخْتَرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ وَ ذَاكَ أَنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَمْ يُورِثُوا دِرْهَماً وَ لَا دِينَاراً وَ إِنَّمَا أَوْرَثُوا أَحَادِيثَ مِنْ أَحَادِيثِهِمْ فَمَنْ أَخَذَ بِشَيْءٍ مِنْهَا فَقَدْ أَخَذَ حَظّاً وَافِراً فَانْظُرُوا عِلْمَكُمْ هَذَا عَمَّنْ تَأْخُذُونَهُ فَإِنَّ فِينَا أَهْلَ الْبَيْتِ فِي كُلِّ خَلَفٍ عُدُولًا يَنْفُونَ عَنْهُ تَحْرِيفَ الْغَالِينَ وَ انْتِحَالَ الْمُبْطِلِينَ وَ تَأْوِيلَ الْجَاهِلِينَ».
علما، ورثهی انبیا (علیهمالسلام) هستند. و این وراثت به سبب این است که انبیا (علیهمالسلام) به جای اموال، حدیث به جا میگذارند. پس هر کسی که چیزی از احادیث انبیا (علیهمالسلام) را بگیرد، بهرهی زیادی برده است. پس ببینید که علم خود را از چه کسی میگیرید.
در روایات فرمودند: «منظور از آیهی ﴿فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ﴾،[3] این است که علم را از اهلش بگیرید».[4]
در هر دورهای، عُدولی است که میان ما اهل بیت (علیهمالسلام) هستند و غالین را نفی میکنند و منکرین را دفع میکنند و تأویل جاهلین را برطرف میکنند. علما، نگهبانان اعتقادات هستند.
علامه حسنزاده (رحمهالله) میفرمودند: «مصداق کامل علما، ائمه (علیهمالسلام) هستند. علما هم در مرتبهی بعدی هستند».
به لحاظ شخصی، معصومین (علیهمالسلام) ارث دارند، ولی به لحاظ معرفتی، ارث آنها علوم آنها است. شخصیت حقیقی و حقوقی آنها متفاوت است.