1402/10/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اخلاق سیاسی/بصیرت /خصوصیات انسان بصیر
از آنجا که دی ماه متیمن به مناسبتهایی است که ما طلاب باید جلودار آن باشیم، حدیث امروز را در محضر امام بصیر و امام العرفا و امام همهی اهل بصیرت سر الانبیاء و المرسلین حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) هستیم. امروز نیز روز نهم دی است. از نهم تا نوزدهم را دههی بصیرت نامگذاری کردند. دههای که هم یادآور علت حدوثی انقلاب اسلامی است و هم علتهای بقایی انقلاب اسلامی. بصیرت، یعنی انسان مراقب باشد که چه چیزی اعتقاد او را به وجود آورده است و چه چیزی اعتقاد او را نگه میدارد. مضافٌإلیهِ انقلاب، اسلام است. در گذشتهها وجود نازنین آقا رسول الله (صلیاللهعلیهوآله)، علت حدوث اسلام به معنی اخص بودند و امام حسین (علیهالسلام)، علت بقاء آن بودند. اسلام، محمدی الحدوث و حسینی البقاء است. هر چیزی که مقتدای آن اسلام باشد، باید علت حدوثی و بقایی آن معلوم باشد. باید علت حدوث و بقای انقلاب را تبیین کنیم. جهاد تبیین، جز این نیست.
تعبیری از حضرت امیر (علیهالسلام) هست که بصیر، چه کسی است؟ این را برای شاگردان و منتسبان خود بیان کنید. حدیث، این است. در نهج البلاغه، خطبه 152:
«... فَإِنَّمَا الْبَصِيرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَكَّرَ، وَنَظَرَ فَأَبْصَرَ، وَانْتَفَعَ بِالْعِبَرِ، ثُمَّ سَلَكَ جَدَداً وَاضِحاً ...».[1]
«إنما البصیر من سمع فتفکر»؛
بصیر، کسی است که مطلب را میشنود، ولی زودباور نیست. تفکر میکند که آیا راست است؟ بصیر، هیچگاه دنبال شایعه نمیرود. شایعه را اهل تخیل میسازند و کسانی که بی فکرند، رواج میدهند. بصیر، اهل اندیشه و تحلیل است. در جنگ صفین وقتی قرآنها را سر نیزهها کردند و عدهای فریب خوردند، حضرت فرمودند: «فرق ما با دیگران این است که آنها اول شمشیر میزنند و بعد میگویند، چه کنیم، ولی ما شمشیرمان، زیر نظر فکرمان است».
«و نظر فأبصر»؛
ویژگی دوم این است که نظر دارد. نظر، نگاه با تأمل است؛ یعنی مصادیق را میسنجد. آیا بر وفق عقیدهاش است، یا خیر؟ ﴿أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ﴾.[2] نظر، رؤیت تنها نیست. حال که نگاه کرد، اهل بصیرت میشود. مصادیق را مینگرد و بصیرت مییابد. اهل بصیرت، کسانی هستند که مصادیق را میشناسند. تنها اهل عناوین نیستند. وقتی صحبت فتنه میشود، مصادیق فتنه را هم بیان میکنند.
«و انتفع بالعبر»؛
به عبرتها انتفاع دارند. عبرت آن است که انسان، حقایقی را دیده است و مصادیقی شنیده است؛ حال میخواهد برای دیگران نقل کند. گذشته، چراغ راه آینده است. « اَلمُؤمنُ كَيِّسٌ»،[3] یعنی مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود. اهل عبرت است.
«أنا قتیل العبرة»،[4] یک احتمالش این است که من کشتهی عبور ملتها از حوادث هستم. یک احتمال، اشک است و دیگری اینکه از عبرت باشد.
انسان بصیر، پلی میزند بین نفس خود و جامعهای که او را به عنوان بصیر میشناسد؛ برای عبور مردم از فتنهها و درس گرفتن از وقایع.
نهم دی، یادآور روزی است که مردم آمدند و عاشورا را الگوی عبور خود قرار دادند و فتنهی زمانه را فتنهی بنیامیّه مقایسه کردند.
«ثم سلک جددا واسعا»؛
انسان بصیر، دنبال مسلک و مشرب میگردد. راهها را واضح و روشن میکند. با شنیدن، با تفکر، با ابصار و نظر و عبرت گرفتنش، راهها را مشخص میکند و اهل بصیرت میشود.
خدا مقام معظم رهبری (دامتبرکاته) این سید و سالار را حفظ کند. مرادشان از بصیرت، همین است. در گرداب فتنه، عمود تفکر و بصیرت و عبرت دارد. خصلت انسانهای بصیر از گردنهها عبور کردن است؛ ولی نه فتنهزده میشوند و نه فتنه در آنها اثر میکند؛ چون ملاک دارند و اهل تشخیص و داشتن شاخصه هستند. آنهایی که بصیر باشند و تفکر و نظر و ابصار داشته باشند و از فتنهها عبور کنند، در صراط مستقیم قرار میگیرند. این راه به امام زمان (علیهالسلام) ختم میشود.
جامعهی مهدوی، نیاز به بصیرت دارد. تا میتوانید برای جوانها وقت بگذارید و آنها را دریابید. خودمانی شوید و مشکلاتشان را حل کنید. وظیفهی همهی ما این است که ضرر و زیان فاصله گرفتن از بصیرت را بیان کنیم. ضررگرا نخواهند شد؛ بلکه بصر و نظر را انتخاب میکنند. این صحبتها را تقدیم میکنیم به شهدایی که همانند شهدای کربلا و دیگر شهدا در زمانهای مختلف، خونشان در مسیر بصیرتافزایی ریخته شد. اگر بیان و بنان ما در همین مسیر باشد، هیچ فتنهای اثر نمیکند. کتاب «شهداءالفضیلة»ی علامه امینی را مطالعه کنید.