1402/10/04
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فضایل اخلاقی/سمع و بصر /بهترین نگاه ها و شنیده ها
«أَلاَ إِنَّ أَبْصَرَ الأبْصَارِ مَا نَفَذَ فِي الْخَيْرِ طَرْفُهُ. أَلاَ إِنَّ أَسْمَعَ الأسْمَاعِ مَا وَعَى التَّذْكِيرَ وَقَبِلَهُ».[1]
«ألا» در لغت عرب به معنای توجه-توجه است؛ یعنی مطلب بعد از آن، قابل توجه است. بیناترین چشمها آن چشمی است که نگاهش، نگاه خیر و خیرخواهانه باشد. از این فرمایش میتوان این برداشت را داشت که نگاهها متعدد است. بهترین نگاه آن است که طَرف را به خیر و خوبی وادار کند.
از بندرهای ورودی انسان، چشم ما است. سیما به جان وارد میشود. بهترین چشمها آن است که دعوت به خیر کند. در مقابلش بدترین چشمها آن است که شیطان در آن تصرف کند. «سَهمٌ مِن سِهامِ إبلیس».[2] نگاههای آلوده، تیری از تیرهای ابلیس است. نعوذ بالله من سیئات أعمالنا و شرور انفسنا.
ز دست دیده و دل هر دو فریادکه هرچه دیده بیند، دل کند یاد.[3]
هرزهبینی، بیماریای است که قابل سرایت است. باید خیربین باشیم. دل، صحیفهی نقاشی چشم است. «القَلبُ مُصحَفُ البَصَرِ».[4]
«ألا إنّ أسمع الأسماع ما وعی التذکیر و قَبِلَه»؛
شنواترین گوشها آن است که تذکر را بشنود و بپذیرد و دریابد. بندرِ گوش و چشم را باید مراقبت کرد. خداوند هم سمیع بصیر است. انسان نیز از سمع و بصر به جاهایی میرسد. اگر مراقب اندیشههایمان باشیم، تبدیل به انگیزههای خوب میشود. این انگیزهها انسانساز است. مراقب چشم و گوش خود باشیم و خیرخواه باشیم. هر چیزی را گوش نباید بشنود و بپذیرد. مطالب خوب را باید بشنود و بپذیرد.
جالب اینجا است که شهود عرفا در کرامات و مشاهدات، همانند تجربهی تجربهگران در امور مادی است. چطور تا تجربه نکنند، میگویند نمیشود. آنچه در مقام شهود و معرفت اتفاق میافتد، از راه چشم و گوش است. بکوشید چشم و گوش برزخیتان باز شود. چنانکه چشم و گوش دنیایی داریم، این بستر برای چشم و گوش برزخیتان است. اگر چشم و گوش برزخیتان باز بشود، هنیئاً لکم. در محضر اساتیدی بودیم که قصد رسیدن و دیدن ایشان را که داشتیم، میدیدم که ایشان مطلع هستند. گوش، آن قدر شنوا هست؛ مانند اینکه حضرت یعقوب (علیهالسلام)، بوی حضرت یوسف (علیهالسلام) را استشمام میکردند.[5]