1402/08/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فضایل اخلاقی/علم /نشانه های علم
عنی النبی (صلیاللهعلیهوآله): «وأمّا عَلامَةُ العِلمِ فَأربَعَةُ: العِلمُ بِاللهِ، والعِلمُ بِمُحِبّيهِ، والعِلمُ بِفَرائِضِه، والحِفظُ لها حَتّى تُؤَدِّى».[1]
«و أما علامة العلم فأربعة»؛ نشانهی علم چهار چیز است. اگر بخواهیم علم را ببینیم کجاست، 4 نشانه دارد:
«العلم بالله»؛
این خیلی حرف دارد. از نشانههای علم، علم به خداست. خدا را میشناسد. خدا متعلق علم واقع نمیشود. علم، تصور و تصدیق است و خدا فوق این است. این علم از داناییِ نفس شروع میشود. رابطهی علی و معلولی است. علم به معلول، علم به علت است. علم بالله، همان معرفت بالله است. وصف علم به خدا نسبت داده میشود، ولی عارف به خدا نسبت داده نمیشود؛ چون معرفت، بینش جزئی است و علم، بینش کلی است. ولی کسی که بخواهد عالم بالله شود، به این نیست که خدا در تصور و تصدیق او باشد. خود را شمهای از وجود میداند.
«و العلم بمحبیه»؛
متعلق علم، شناخت دوستان الهی است. هرچه دوستان خدا و اولیای الهی و انبیا و اولیا را بشناسیم، علم بیشتری داریم. ولیِّ معصوم (علیهالسلام) یکی است، ولی اولیای غیر معصوم زیادند. اولیای الهی، امام زمان (علیهالسلام) را احاطه کردهاند؛ در حدی که افرادی، گاهی تفاوت بین ولیّ الله و آن اولیا را نمیتوانند بگذارند. این هم نشانهای از حفاظت است. ابدال، بدلسازی میکنند.
«و العلم بفرائضه»؛
ما تا واجبات الهی را نشناسیم، نمیتوانیم به مقامات برسیم. بدانیم خدا از ما چه میخواهد.
«و الحفظ لها حتی تؤدّی»؛
حفظ و مراقبت از فرائض، تا این فرائض ادا شود. «لها» به علم فرائض بر میگردد؟ به نظر ما به همهی متعلقات برمیگردد. حفظ علم الهی، اولیای الهی و فرائض. این علامت چهارم است. به ترتیب است. نگه داشتن اینها کار مهمی است.