1402/08/06
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اخلاق عبادی/قرآن /خصوصیات قرآن
توصیههای اخلاقی را در محضر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و خطبهی 156 نهجالبلاغه بودیم. حضرت فرمودند:
«وَعَلَيْكُمْ بِكِتَابِ اللهِ، فَإِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِينُ، وَالنُّورُ الْمُبِينُ، وَالشِّفَاءُ النَّافِعُ».[1]
«علیکم بکتاب الله»؛ به سراغ قرآن بروید. خواندن و تدبر و تفکر در آن و رفتار قرآنی را داشته باشید. در تعلیل اینکه چرا سراغ قرآن بروید، چند مطلب مهم فرمودند. اول فرمودند:
«فإنّه الحبل المتین»؛ قرآن، طناب محکمی است که طرفی دست خدا و طرفی دست انسان است و انسان با تمسک به قرآن، سیر سلوکی و تعالی دارد؛ چون قرآن، بالابرنده است. عبارت دومی که حضرت فرمودند، این است:
«و النور المبین»؛ انسان چه زمانی نیاز به نور دارد؟ وقتی در تاریکی است. ﴿يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ﴾.[2]
در جای دیگر در نهج البلاغه حضرت فرمودند: «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ الْفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآنِ».[3] قرآن نورانیتی دارد. آن قدر قرآن بخوانیم که مأنوس شویم و قرآن در جان ما جا بگیرد و روشنایی برای ظلمتهای نفسانی ما بیشتر شود. ﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾،[4] این نورانیت به تعداد آیات الهی در جهان پخش میشود.
آیات الهی، مانند مخروطی است که رأس آن نورانیت، اسماء و صفاتِ خدا و قاعدهی آن ما سوی الله است. همین الآن هم که ما در مدرسهی فیضیه هستیم، منشأ آن، نورانیت آیات الهی است.
این ارتباط با آیات قرآن را در خود پیاده کنید و راه پیاده کردن آیات قرآن در ما این است که روزی بر ما نگذرد که قرآن نخوانیم. سیر ترتیبی و سورههای انتخابی داشته باشیم. به قدری بخوانیم، تا آیات وجودی خود را پیدا کنیم. این جان نورانی میشود و وقتی جان نورانی شد، روزبهروز تحت اِشراف حضرت حق قرار میگیریم.
تعبیر سوم حضرت این است:
«و الشفاء النافع»؛
درمان غیر از شفا است. درمان شاید منجر به شفا شود و شاید نشود. قرآن، شفای نافع است. درمانی است که نفع به انسان دارد. ما به این نتیجه رسیدیم که اولیای الهی و ولی الله الاعظم، آیات الهی را نسخهی شفا میدانند و تمام بیماریهای نظام وجود، شفایش با قرآن است. بکوشید به این برسید. اگر درگاه شفا به روی انسان باز شود و به نورانیت قرآن برسد و به حبل اللهِ قرآن متصل شود، همه چیز در آیات قرآن است.
از باب تجربه عرض میکنم؛ ما در همین بحث طلبگی خودمان، داشتیم بیمارانی که پزشکها از آنها قطع امید کردهاند و با آیات الهی و با عدد خاص، شفای قرآنی نصیبشان شده است. حمد را هم در روایات فرمودند: «شفای همه چیز است؛ الا السّام؛ جز مرگ».[5]
آیات الهی، قطعا قَدَر را تغییر میدهند و گاهی قضا هم با توجه به قدر الهی که خودشان هم قضای الهی دیگر هستند، تبدیل مییابد.
عدد آیات الهی بعضی از آن در روایات آمده و باید استخراج شود و بعضی هم از اولیای الهی دست به دست میشود. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمودند: «رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به من بابی از علم گشودند که از هر کدام، هزار باب میشد»،[6] ایشان کلیات را میفرمایند و استخراجش بر کسانی است که نورانیت را داشته باشند. توصیه میکنم که آیات الهی را بخوانید و با آن حشر و نشر داشته باشید.