1402/08/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اخلاق عبادی/نماز شب /آثار نماز شب
روز ولادت حضرت امام حسن عسکری )علیهالسلام) است. بر همهی شما فرهیختگان و کسانی که مسیر حضرت را ادامه میدهید، مبارک باشد. انشاءالله بهحق، خلف صالح این امامید. توصیهی اخلاقی را در محضر این امام بزرگوار هستیم.
خدا حفظ کند مقام معظم رهبری را که کتاب «انسان 250 ساله» را دارند. مجموعه سخنرانیهای ایشان قبل و بعد انقلاب است. این کتاب را مطالعه کنید. خصوصیات امامت هر امامی را با دید معرفتی خود بیان کردهاند که خیلی خوب است. در خصلت امام عسکری (علیهالسلام) باید گفت هنر ایشان این بوده است که عصر حضور را برای عصر غیبت آماده کردند. این خیلی هنر است. عصر غیبت به حضور، آفات و شبهات کمتری دارد، ولی تبدیل حضور به غیبت هنر میخواهد.
با دو کار، حضرت این را انجام دادند: یکی با نهادینه کردن کرامت. ایشان کمترین زمان امامت در میان ائمه (علیهالسلام) داشتند. 6 سال. کمترین زمان امامت برای طولانیترین زمان امامت. این، هنر حضرت بود. برای اینکه مردم پذیرش بیشتری داشته باشند، قدری که از ایشان کرامات علمی و عملی صادر شده است و ظهور و بروز یافته از کمتر امامی ظهور یافته است.
دومین کاری که حضرت داشتند، نهادینه کردن نمایندگی از طرف امام (علیهالسلام) بود. اجرائیات ولایت فقیه را امام عسکری (علیهالسلام) انجام دادند. نمایندههای مختلف داشتند. همه شبکهی واحد را تشکیل دادند برای آمادگیِ جوّ جهت نبود امام. حضرت هم راهکار علمی دادند و هم راهکار عملی.
حضرت را عسکری میگویند، به دلیل اینکه در لشکر بودند. ولی میتوان گفت ایشان به تنهایی، یک عسکر و لشگر است. ابراهیمِ یک امت بود. برای اینکه زمینه برای خاتم الاولیاء (علیهالسلام) بیایند.
روایت از امام عسکری (علیهالسلام):
حضرت فرمودند: «إنّ الوُصولَ إلَی اللهِ عزّ و جلّ سَفَرٌ لا یُدرَکُ إلّا بِامتِطاءِ اللَّیلِ».[1]
رسیدن به خدا سفری است که انسان نمیتواند این را درک کند، مگر با عبادت در شب و مَطِیّه و مَرکَب قرار دادن شب.
«شب مردان خدا روز جهانافروز است».[2]
تعبیر حضرت این است. همهی ما مسافر هستیم. ﴿يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ﴾.[3]
این سفر را جز با سحر نمیدهند. تمام علوم متداول، همه مقدمهی راه است و گام بعدی، سفر شبانه و سحرخیزی است.
دفتر پانزدهمِ «الهینامه» در حال تدوین است. و شش دفتر، چاپ شده است. حوالی سال 60 اولین بار کتاب «الهینامه»ی حضرت علامه حسنزاه (رحمهالله) چاپ شده بود. محضرشان رسیدم. سه نسخه داشتند و فرمودند: «یکی را آقاعبدالله [فرزند علامه] برداشت؛ یکی برای خودم و یکی هم برای شما». فرمودند: «بخوانید». الهی تو ناظری. خواندم. دستشان زیر صورتشان بود. حال خوشی داشتند. فرمودند: «آقاجان بقیهاش با شما». گفتم به قصد انشاء بگویید. قلم را گذاشتند و دستشان را بلند کردند و دعا کردند. فرمودند: «کاری کنید که علومتان دریافتی شود». الآن هر از چند گاهی مانند دیوانهها قلم میگیرم و مینویسم.
در یکی از دفاتر گفتم:
«الهی از انسان سر میرود، سَحَر و سَهَر نمیرود».
سَهَر، یعنی بیداری و سَحَر، یعنی لحظهی خاص. نکند از پرندهها کمتر باشیم. «خروس را سَحَر باشد و هادی را نباشد». حدّاقل ده دقیقه و پنج دقیقه بلند شوید و سر به سجده بگذارید و خود را به حضرت حق بسپارید.