1402/08/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اخلاق عبادی/قرآن /لزوم انس با قرآن
توصیههای اخلاقی و سیر و سلوکی امروز را در محضر امام همهی سالکین و عارفین و مؤمنین حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) سرّ الأنبیاء و المرسلین هستیم. چند کتاب را در دسترس خود داشته باشید و نه یک بار که چندین بار مطالعه کنید و در دستور کار علمی و عملی خود قرار دهید: قرآن، تاج سر ماست و اولین کتابی است که باید بخوانیم و بپذیریم و بفهمیم و راه بیفتیم. تنها کتابی که باید بدون چون و چرا بپذیریم. نهج البلاغه، صحیفهی سجادیه و دعاهای آن. حشر و نشر با این ادعیه، جان ما را پرورش میدهد. ما مأمور به پرورش جان هستیم؛ به خصوص که میخواهید با فقه مشاوره، مشاور زبردست شوید. اگر مشاور جان نداشته باشد، مشاورهاش جز اصطلاحات نیست. اگر میخواهید به مشاورهی حقیقی برسید، این نکات را دقت کنید.
در خطبهی 156 نهج البلاغه، نکتهای دارند که بخشی بیان میشود:
«وَعَلَيْكُمْ بِكِتَابِ اللهِ، فَإِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِينُ».[1]
«علیکم بکتاب الله».
بحث فقهی داریم که آیا میشود از برخی کلمات، تحذیر و منع یا وجوب استفاده کرد؟ افعال وجوب و تحریم، منحصر به افعال خاصی هستند؟ متداول الفاظ وجوب و حرمت، اوامر و نواهی است؛ اما برخی جملهها مفیدِ وجوب و برخی مفیدِ حرمت هستند. کلمههای تحذیری مانند «إیاک» و «إیاکم»، نهی از آن استفاده میشود؛ حداقل نهی تنزیهی که کراهت است. کلماتی همانند «علیک» و «علیکم» که به معنای «بر شما باد»، ترجمه میشود، امر را میرساند؛ یعنی مورد تمسک خود قرار دهید؛ مانند «یُعیدُ الصلاة» در خیلی کلمات هست که استفادهی وجوب میشود. کلماتی که بعد از این کلمه میآید، همهی این جملهها سفارشهای خاص حضرت است.
وجوب انس با قرآن و مراجعه به آن
«علیکم بکتاب الله»؛ قرآن را دریابید. به سراغ قرآن بروید. جالب است که مکتوب حضرت حق یا تکوینی است، یا تدوینی. تکوینی، ولایت است و تدوینی، همین که بین ما است.
حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) برای تمسک به کتاب الله، چند استدلال میآورد:
«فإنّه الحبل المتین»؛
کتاب الله، حبل متین است. تحلیل واژهها و لغت، اولین مرحله برای رسیدن به علم است. فرهنگستان عرب میان بدویها است. بر خلاف فارس که فرهنگ را در شهر میدانند. عرب بَدَوی، یعنی عرب صحراییِ دست نخورده است و دلیل بر کمال است، نه نقص. آقا رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) را هم نزد حلیمهی سعدیه بردند که زبان عرب بدوی را فرا بگیرند.
عربهای بادیهنشین، هیزمها و وسایلشان را میآوردند که به خانه ببرند. خانهها را بر بلندی میساختند. طنابی میآوردند، تا وسایل را بالا ببرند. این طنابها پهن بود. یک طرف دست کسی بود که بالا بود میگفت: تعال؛ بالا بیا. سمت دیگر به کالا متصل بود. ریسمان پهن که دو طرف دارد و کالا را از پایین به بالا میبرد، میشود حبل. عرب به هر چیزی حبل نمیگوید. قرآن، ریسمانی است که سمتی دست خدا و سمتی دست مردم است. این حبل متین است؛ یعنی محکم است. این حبل متینِ قرآن هم بالابر است. متمسک به قرآنی شوید که بالابرنده است. اولین تمسک این است که قرائت قرآن را نهادینه کنید. هر وقت به محضر حضرت علامه حسنزاده (قدساللهنفسهالزکیه) میرفتم، میگفتند چندم ماه است؟ قبل از جواب بنده، قرآن را باز میکردند و میفرمودند چندم است! یعنی هر روز، یک جزء میخواندند.